مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۲۵ ق.ظ

امام و جریان های سیاسی( بی بصیر)

 

 پیدایش احزاب سیاسی در آغاز امامت و علل آن: امام در خصوص پیدایش احزاب سیاسی در آغاز امامت و علل آن می فرماید:

 امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند (ناکثین، اصحاب جمل مانند طلحه و زبیر) و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، (مارقین »خوارج« به رهبری حرقوص پسر زبیر که به »ذو الثدیه« معروف بود جنگ نهروان را پدید آوردند) و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند، (قاسطین، معاویه و یاران او که جنگ صفین را بر امام تحمیل کردند) گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را که می فرماید: »سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است« آری! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود، و زیور آن چشم هایشان را خیره کرد.(همان، ص 49، خطبه 3)

 شناخت جریانات سیاسی: امام علی علیه السلام جریانهای فعال سیاسی زمان خود را کاملا می شناخت و با توجه به مبانی فکری آنها تدبیر مناسبی ارائه داد

با ناکثان پیمان شکن جنگیدم، و با قاسطین تجاوز کار جهاد کردم، و مارقین خارج شده از دین را خوار و زبون ساختم.(همان، ص 300، خطبه 192)

 نقد جریانات سیاسی و علت انحراف آنها: امام علی علیه السلام در مقام نقد جریانات سیاسی زمان خود و علت انحراف آنها در خطبه های متعدد به علل و عوامل مختلفی تصریح می کند. در خطبه 88 انحرافات جریانات سیاسی را اینگونه برمی شمرد:

 1. عدم پیروی از رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله 2. عدم اقتداء به رفتار جانشین رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله 3.عدم ایمان به غیب 4. عدم کناره گیری از عیوب 5. عمل به شبهات 6. غوطه ور شدن در گرداب شبهات 7. زشتیها و خوبیها را آنچه خود زشت و خوب می بینند زشت و خوب تلقی می کنند (نه تعریف امام) 8. اتکاء در حل مشکلات بر آراء خود (نه آراء امام) 9. اتکاء در مبهمات بر آراء خود (نه آراء امام) 10. امام بودن هر کدام برای خود 11. چنگ زدن به دستگیره های مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند (نه آنکه امام معرفی می کند)(همان، ص 121، خطبه 88)

 افشاء توطئه ناکثین: امیر المومنین علیه السلام در خصوص علت عهدشکنی ناکثین این گونه بصیرت دهی کرده وتوطئه آنها را افشاء می فرماید:

 همانا ناکثین عهد شکن به جهت نارضایتی از حکومت من به یکدیگر پیوستند، و من تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم صبر خواهم کرد، زیرا آنان اگر برای اجرای مقاصدشان فرصت پیدا کنند، نظام جامعه اسلامی متزلزل می شود. آنها از روی حسادت بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخاسته اند. می خواهند کار را به گذشته باز گردانند.(همان، خطبه 169، ص 244)

 کالبد شکافی جریان نفاق: یکی از جریانهای مرموز و بسیار خطرناک زمان علی علیه السلام جریان نفاق بود که امام بارها نسبت به آن هشدار و روشنگری و بصیرت دهی داشته اند. حضرت در خطبه 194 به طور کامل این جریان را کالبد شکافی می کنند و می فرمایند:

 شما را از منافقان می ترسانم، زیرا آنها 1. گمراه و گمراه کننده اند، 2. خطاکار و به خطاکاری تشویق کننده اند، 3. به رنگ های گوناگون ظاهر می شوند، 4. از ترفندهای گوناگون استفاده می کنند، 5. برای شکستن شما از هر پناهگاهی استفاده می کنند، 6.و در هر کمینگاهی به شکار شما می نشینند، 7. قلب هایشان بیمار، و ظاهرشان آراسته است، 8. در پنهانی راه می روند، و از بیراهه ها حرکت می کنند، 9. وصفشان دارو، و گفتارشان درمان امّا کردارشان دردی است بی درمان، 10. بر رفاه و آسایش مردم حسد می ورزند، 11. و بر بلاء و گرفتاری مردم می افزایند، 12. و امیدواران را ناامید می کنند، 13. آنها در هر راهی کشته ای، و در هر دلی راهی، و بر هر اندوهی اشکها می ریزند، 14. مدح و ستایش را به یکدیگر قرض می دهند، و انتظار پاداش می کشند، 15. اگر چیزی را بخواهند اصرار می کنند، 16. و اگر ملامت شوند، پرده دری می کنند، 17. و اگر داوری کنند اسراف می ورزند، 18. آنها برابر هر حقّی باطلی، و برابر هر دلیلی شبهه ای، و برای هر زنده ای قاتلی، و برای هر دری کلیدی، و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند، 19. با اظهار یأس می خواهند به مطامع خویش برسند، و بازار خود را گرم سازند، و کالای خود را بفروشند، 20. سخن می گویند اما به اشتباه و تردید می اندازند، 21. وصف می کنند امّا فریب می دهند، 22. در آغاز، راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می کشانند، 23. آنها یاوران شیطان و زبانه های آتش جهنّم می باشند. »آنان پیروان شیطانند، و بدانید که پیروان شیطان زیانکارانند.«

 تأکید بر پرسشگری از جریانهای سیاسی و ارائه اطلاعات دقیق از آنها: امام بر اساس اطلاعات دقیقی (از رهبران احزاب، هوادران، حمایت کنندگان و...) که از جریانهای سیاسی زمان خود داشت بر پرسشگری مردم زمان خود در موضوع جریان شناسی تأکید می کرد:

 پس از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید. سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می گذرد، و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می سازد، جز آن که شما را آگاه می سازم و پاسخ می دهم. و از آن که مردم را بدان می خواند و آن که رهبریشان می کند و آن که آنان را می راند، و آنجا که فرود می آیند و آنجا که بار گشایند و آن که از آنها کشته شود و آن که بمیرد، خبر می دهم.(همان، ص 137، خطبه 93)

 دشمن شناسی: امام به خا طر شناخت عمیق از دشمن و تحلیل وضعیت روحی و روانی آنها و عامل فتح آفرین آنها و عامل یا عوامل شکست نیروهای خودی، پیروزی دشمن و شکست نیروهای خود را پیشگویی می کند و می فرماید:

 آگاه باشید! به خدایی که جانم در دست اوست، شامیان بر شما پیروز خواهند شد، نه از آن رو که از شما به حق سزاوارترند، بلکه به این جهت که راه باطلی که زمامدارشان می رود شتابان فرمان برمی دارند. و شما در گرفتن حق من سستی می ورزید، و هر آینه، ملّت های جهان صبح می کنند در حالی که از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، و من صبح می کنم در حالی که از ستمگری پیروان خود وحشت دارم.(همان، ص 141، خطبه 97)

 شناخت علی علیه السلام از دشمن و انگیزه ها و اهداف آنها چنان دقیق است که حتی بر اختلاف نظر سران ناکثین (طلحه و زبیر) و عدم اعتماد آنها به یکدیگر کاملا واقف بوده و مردم غفلت زده را از نیات درونی آنها آگاه می سازد.

 هر کدام از طلحه و زبیر، امیدوار است که حکومت را به دست آورد، و دیده به آن دوخته و رفیق خود را به حساب نمی آورد. »طلحه و زبیر قبل از آغاز جنگ برای خواندن نماز جماعت نزاع کردند و با دخالت عایشه بنا شد یکروز فرزند طلحه و روز دیگر فرزند زبیر نماز بخواند طلحه از مردم در خواست کرد او را با عنوان امیر سلام دهند و زبیر هم همین در خواست را کرد« آن دو، نه رشته الهی را چنگ زدند و نه با وسیله ای به خدا روی آوردند. هر کدام بار کینه رفیق خود را بر دوش می کشد، که به زودی پرده از روی آن کنار خواهد رفت. به خدا سوگند! اگر به آنچه می خواهند برسند، این جان آن را می گیرد و آن، این را از پای در می آورد، هم اکنون گروهی سرکش و نافرمان به پا خاسته اند (ناکثین).(همان، خطبه 148، ص 206)

 خبر از کشتار و فساد دشمن (بنی امیه): یکی از ویژگیهای رهبر بصیر و آگاه، تحلیل بینش، مواضع، اقدامات و رفتارهای دشمن برای مردم و یاران خود می باشد. از این رو حضرت علی علیه السلام از فساد و کشتار بنی امیه و نفوذ آنان در میان خودیها و دروغ پردازیها و فریبکاریهای آنان پرده بر می دارد و می فرماید:

 پس آن روز که بر شما دست یابند جز تعداد کمی از شما باقی نگذارند، چونان باقی مانده غذایی اندک در ته دیگ یا دانه های غذای چسبیده در اطراف ظرف، شما را مانند پوست های چرمی به هم پیچانده می فشارند، و همانند خرمن شما را به شدّت می کوبند، و چونان پرنده ای که دانه های درشت را از لاغر جدا کند، این گمراهان، مؤمنان را از میان شما جدا ساخته و نابود می کنند! با توجّه به این همه خطرات، روشهای گمراه کننده شما را به کجا می کشاند؟ تاریکی ها و ظلمتها، تا کی شما را متحیر می سازد؟ دروغ پردازیها تا چه زمانی شما را می فریبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده به اینجا آورده و به کجا باز می گرداند؟(همان، ص 201، خطبه 108)

 توبیخ یاران به خاطر غفلت و ساده نگری: امام علی علیه السلام سیاست استعماری و استحماری قرآن بر سر نیزه کردن دشمن و خطر نفوذ آنان را و توبیخ یاران خود را به خاطر فریب خوردن آنها در مقابل این سیاستها این گونه بیان می کند:

 آنگاه که شامیان در گرماگرم جنگ، و در لحظه های پیروزی ما، با حیله و نیرنگ، و مکر و فریب کاری قرآن ها را بر سر نیزه بلند کردند شماها نگفتید که: »شامیان، برادران ما و هم آیین ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذریم. و راضی به حاکمیت کتاب خدا شده اند، نظر ما این است که حرفشان را قبول کنیم و از آنان دست برداریم؟« امّا من به شما گفتم که: این توطئه، ظاهرش ایمان و باطن آن دشمنی و کینه توزی است، آغاز آن رحمت و پایان آن پشیمانی است، پس در همین حال به مبارزه ادامه دهید، و از راهی که در پیش گرفته اید منحرف نشوید.(همان، ص 179، خطبه 122)

 شناخت عمیق از دشمن در قالب سازمان اطلاعاتی: موضوع دشمن شناسی برای امام از اهمیت والایی برخوردار بود به گونه ای که برای این امر سازمان اطلاعاتی ویژه ای را طراحی کرده بود و نیروهای اطلاعاتی او آخرین تحرکات دشمن را به اطلاعش می رساندند و امام بر اساس این اطلاعات دستورهای لازم را به مراجع ذی ربط صادر می فرمود. به عنوان نمونه بر اساس اطلاعات دریافتی از جاسوس خود در شام مبنی بر قصد توطئه زائران شامی خانه خدا در مکه، تدابیر لازم و هشداردهنده و دستور العملهای لازم را برای فرماندار خود در مکه (قثم بن عبّاس، پسر عموی پیامبرصلی الله وعلیه وآله در سال 39 هجری) صادر می کند.

 پس از یاد خدا و درود، همانا مأمور اطلاعاتی من در شام به من اطلاع داده است که گروهی از مردم شام برای مراسم حج به مکه می آیند، مردمی کوردل، گوش هایشان در شنیدن حق ناشنوا، و دیده هایشان نابینا، که حق را از راه باطل می جویند، و بنده را در نافرمانی از خدا، فرمان می برند، دین خود را به دنیا می فروشند، و دنیا را به بهای سرای جاودانه نیکان و پرهیزکاران می خرند، در حالی که در نیکی ها، انجام دهنده آن پاداش گیرد، و در بدی ها جز بدکار کیفر نشود. پس در اداره امور خود هشیارانه و سرسختانه استوار باش، نصیحت دهنده ای عاقل، پیرو حکومت، و فرمانبردار امام خود باش.(همان، ص 407، نامه 33)

 امام علی علیه السلام و شایعات

 حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت خود با جو سنگین شایعات در موضوعات مختلفی رو برو بود و در مقابل هر یک به نوعی افشاگری می کرد که به چند نمونه اشاره می شود.

 پاسخ حضرت علی علیه السلام به شایعه حرص ورزی به حکومت و ترس از مرگ:

 در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، می گویند بر حکومت حریص است، و اگر خاموش باشم، می گویند از مرگ می ترسید!! هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا، انس و علاقه فرزند ابی طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر است.(همان، ص 51، خطبه 5)

 پاسخ امام علیه السلام به شایعه دخالت در قتل: پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال 35 هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد کرد و در مقابل شایعات این گونه از خود دفاع نمود:

 اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز می داشتم از یاوران او به شمار می آمدم، با این همه، کسی که او را یاری کرد، نمی تواند بگوید که از کسانی که دست از یاری اش برداشتند بهتراست و کسانی که دست از یاری اش برداشتند نمی توانند بگویند، یاورانش از ما بهترند. من جریان عثمان را برایتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پیشه کرد، و شما بی تابی کردید و از حد گذراندید، و خدا در خودکامگی و ستمکاری، و در بی تابی و تندروی، حکمی دارد که تحقّق خواهد یافت.(همان، ص 73، خطبه 30)

 در حالی که طلحه در جنگ جمل توسط مروان به قتل رسید و زبیر را در بین راه پس از کناره گیری از میدان جنگ عمرو بن جرموز کشت معاویه با جنگ روانی و شایعه پراکنی و نامه نگاری القاء می کرد که قاتل آن دو نفر علی علیه السلام است. امام علیه السلام در پاسخ این شایعات فرمود:

 در نامه ات نوشتی که طلحه و زبیر را کشته، و عایشه را تبعید کرده ام، و در کوفه و بصره منزل گزیدم، این امور ربطی به تو ندارد، و لازم نیست از تو عذر بخواهد.. .. به خدا سوگند، می دانم تو مردی بی خرد و دل تاریک هستی! بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته ای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده، و نه تنها سودی برای تو نداشته، که زیانبار است، زیرا تو غیر گمشده خود را می جویی، و غیر گلّه خود را می چرانی. منصبی را می خواهی که سزاوار آن نبوده، و در شأن تو نیست، چقدر گفتار تو با کردارت فاصله دارد! چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری! شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انکار نبوّت محمّدصلی الله وعلیه وآله واداشت.(همان، ص 455، نامه 64)

 شایعه پراکنی و تهمت دروغ گویی: شایعات و تهمتهای فراوانی علیه امام علی علیه السلام در سر تا سر بلاد اسلامی توسط دستگاه تبیلیغاتی دشمن منتشر می شد که امام در مقابل این گونه تلاشها و جنگ روانی بارها به مقابله می پرداختند. ایشان در پاسخ به شایعه دروغ گویی آن حضرت به مردم عراق این گونه از خود دفاع کردند:

 به من خبر دادند که می گویید علی دروغ می گوید! خدا شما را بکشد، بر چه کسی دروغ روا داشته ام؟ آیا به خدا دروغ روا داشتم؟ در حالی که من نخستین کسی هستم که به خدا ایمان آوردم، یا بر پیامبرش؟ در حالی که من اول کسی بودم که او را تصدیق کردم!(همان، خطبه 71، ص 100)

رمضان عباس پور مقدم: دانشجوی دکتری رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۰۳
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی