مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۳۶ ق.ظ

بصیرت سیاسی یعنی چه؟؟

مقدّمه

یکی از موضوع های مورد تأکید مقام معظّم رهبری دام ظله العالی، در چند سال اخیر تأکید رفتار جامعۀ اسلامی بر«بصیرت» است. با مطالعه زندگی سیاسی -اجتماعی امامان علیهم السّلام، به ویژه زندگی سیاسی-اجتماعی امام علی علیه السّلام، درمی یابیم که دغدغۀ ایشان و همۀ اهل بیت علیهم السّلام بصیرت بخشی در عرصه های سیاسی-اجتماعی بوده و مشکل اصلی جامعۀ اسلامی، نبود بصیرت در این عرصه هاست. از این رو، امیر المؤمنان علیه السّلام به مردم کوفه می فرماید:

ای مردم کوفه!من به سه خصلت(که در شما هست) و دو خصلت (که در شما نیست) به غم و اندوه مبتلا گشته ام (آن سه که در شما هست:) کرانی هستید گوش دار(یعنی گوش دارید، اما سخنان مرا نمی شنوید)، گنگانی هستید زباندار و کورانی هستید چشم دار. آن دو که در شما نیست:) در برخورد با دشمن برادرانی راستگو و هنگام بلا و سختی برادرانی مطمئن نیستید....» [1]

اهمیت این موضوع، نگارنده را بر آن داشت تا در روایات، آیات و تاریخ به واکاوی «بصیرت» بپردازد و چیستی آن را نمایان سازد.

واژه شناسی

1- معنای لغوی بصیرت

بصیرت، برگرفته از مادۀ«بصر» به معنای«چشم» و یا نوری که چشم به وسیلۀ آن، اشیای دینی را درک می کند. این ماده به معنای علم و آگاهی نیز به کار رفته است و عبارت«ذو بصر» و«ذو بصیرت» را شخص آگاه و خبره، به کار می برند.

فرهنگ معین «بصیرت» را چنین معنا می کند: «1- بینش، بینایی؛ 2- روشن بینی؛ 3- دانایی؛ 4- زیرکی، هوشیاری؛ 5- یقین؛ 6- حجت روشن، برهان قاطع....» [2]

2- معنای اصطلاحی بصیرت

بدیهی است منظور از«بصیرت»، دیدن با چشم نیست؛ بلکه نوعی بینش عمیق دربارۀ حق و حقیقت است که در رفتارهای فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... بروز و نمود دارد و موجب می شود انسان در همۀ عرصه ها، به ویژه عرصۀ اجتماعی-سیاسی، رفتاری همسو با حق داشته باشد.

سرمایه و رکن اصلی بصیرت، داشتن شناخت از حق و حقیقت و تلاش برای به دست آوردن شناخت یقینی و برهانی دربارۀ به حق است. بارزترین تجلی و مصداق حق، همان خدایی است که سزاوارترین نسبت به صفت حق است:

«ذلک بأنّ اللّه هو الحقّ»

(حج: 6) ؛ و هرحقی از آن ریشه می کرد

«قل الحقّ من ربّکم»

(کهف: 30).

انسان بصیر، افزون بر شناخت عمیق از حق، باید باور قلبی و ایمان به حق نیز داشته باشد و متأثر از گرایش های منفی، اعم از هیجان ها، احساسات، وسوسه ها و حبّ و بغض های نفسانی و شیطانی نباشد؛ زیرا گرایش های منفی، انسان را از داوری درست باز می دارد. پس از رسیدن به آگاهی، ایمان و مهار گرایش های منفی، باید در تشخیص مصداق حق و حقیقت تیزبین باشد و میان حق و باطل اشتباه نکند.

بنابراین، بصیرت در رویکرد فلسفی که ناظر به شناخت برترین مصادیق حقیقت و حق است: «بینشی برآمده از شناخت صحیح و دقیق، همراه با ایمان و باور یقینی است، بی آنکه هیجان ها، غرایز حیوانی و وسوسه های نفسانی و شیطانی در آن اثری داشته باشد و در تشخیص مصداق حق نیز اشتباه نشود.»

این مفهوم«بصیرت»، در واقع برگرفته از سخن حضرت حق است که می فرماید:

آیا در زمین سیر تا قلب هایی داشته باشند که با آن حقیقت را دریابند و یا گوش های شنوایی که ندای حق را بشنوند. به درستی که چشم های ظاهر نابینا نمی شوند، بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، بینایی را از دست می دهند. (حج: 46)

ضرورت بصیرت

در گذر تاریخ، جامعه های گوناگون بشری، با شرایطی روبه رو شده اند که حق و باطل در هم آمیخته بود و مردم دچار فتنه های بزرگ شده بود؛ فتنه هایی که پیامدش انحراف مردم از مسیر حق بود. جوامع اسلامی نیز از این حادثه مصون نماندند. دشمنان اسلام با آمیختن حق و باطل و ایجاد شک و شبهه در دل ها، در پی آن بودند که اهداف شوم خود را با دور ساختن جوامع اسلامی از مسیر کمال و به تاراج بردن فکر و فرهنگ اصیل اسلامی، عملی کنند. فضای فتنه را فضای شبهه می گویند؛ چرا که فتنه گران در این فضا، باطل را شبیه به حق، جلوه می دهند.[3] قرآن کریم ترفند فتنه گران را چنین بیان می کند:

... اما آنها که در قلب هایشان انحراف هست، به دنبال متشابهات اند تا فتنه انگیزی کنند(و مردم را گمراه سازند) و تفسیر(نادستی) برای آن می طلبند، در حالی که تفسیر آنها را جز خداوند و راسخان در علم نمی دانند. (آل عمران: 7)

امیر مؤمنان علیه السّلام نیز در مقام تبیین ترفند فتنه گران این گونه می فرماید:

... پس اگر باطل با حق نمی آمیخت، حق بر جویندگانش پوشیده نمی ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص نمی گشت، زبان دشمنان قطع می گردید، اما آنان بخشی از حق و قسمتی از باطل را در هم می آمیزند. آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره می شود و تنها کسانی نجات می یابند که مشمول لطف و رحمت الهی شده باشند.[4]

از این رو، خداوند متعال به مسلمانان سفارش می کند که از درآمیختن حق به باطل بپرهیزید و اگر حقیقت را شناختند، پنهان نکنند،

«و لا تلبسوا الحقّ بالباطل و تکتموا الحقّ و أنتم تعلمون

(بقره: 43)

از آنجا که در جریان فتنه، نقش افکار عمومی در شکل گیری و پایداری یا زوال حکومت ها و جریان ها انکارناپذیر است،[5] باید در ساحت شناخت و بینش، گرایشی و کنش کنش بصیرت کامل داشته باشند تا در فتنه ها و آزمون های الهی سرفراز بیرون آیند. البته خواص جامعه، نقش بسزایی در بصیرت افکار عمومی ایفا می کنند و در مرتبۀ نخست، با بصیرت بخشی، دشمنان حق را در بهره وری ناشایست از غفلت و ساده دلی مردم در جامعۀ اسلامی ناکام بگذارند.

تاریخ بهترین گواه بر این است که سستی ایمان، دنیاطلبی و بی بصیرتی زمامداران و خواص، جوامع خواهان کمال را به بی راهه کشانده اند. بنابراین، به طور کلی اهمیت و ضرورت بصیرت را در گذر از فتنه ها باید جست. برای روشن شدن نقش بصیرت در گذر از فتنه ها بجاست نمونه ای تاریخی را بیان کنیم. عمار مشهورترین شخصیت در بصیرت داشتن و بصیرت بخشی است. وی در رخدادهای صدر اسلام، به ویژه در دورۀ حکومت امیر مؤمنان علی علیه السّلام افزون بر اینکه دارای بصیرت بود، نقش مهمی در بصیرت بخشی جامعۀ اسلامی داشت. معرکۀ شبهه بشتابند و ریشۀ تردیدها را بخشکانند. اسماء فزاری در وصف عمار و نقش هدایتی وی در خلال جنگ صفین می گوید: «ما در صفین در زیر لوای عمار بودیم که مردی آمد و گفت: کدام یک از شما عمار هستید؟[عمار به خود اشاره کرد و] گفت: این عمار است. (آن مرد) گفت: أبو یقظان(شما هستی)؟»

گفت: بله.

(آن مرد) گفت: یک حاجتی از تو دارم، آشکارا بگویم یا در نهان؟

عمار گفت: آشکارا بگو.

گفت: وقتی من از خانواده ام جدا می شدم، شکی در گمراهی این قوم(سپاه معاویه) نداشتم، تا اینکه دیشت دیدم مندی ما«لا اله الا اللّه و محمد رسول اللّه» شهادت داد و به نماز دعوت کرد و مثل همین دعوت(از سپاه معاویه) هم شنیده شد. هردو گروه یک نماز خواندیم، هردو به یک چیز فراخواندیم، هردو کتاب واحدی را تلاوت کردیم و پیامبرمان یکی است. اینها را که دیدم، دیشب شک مرا کلافه کرد، به گونه ای که جز خدا کسی نمی داند همۀ شب را تا صبح بیدار ماندم. به نزد امیر مؤمنان رفتم و ماجرا را برایش بیان کردم.

حضرت فرمود: (آیا عمار یاسر را دیده ای؟)

گفتم: نه.

فرمود: برو به دیدار عمار ببین به تو جه می گوید، هرچه گفت، از آن پیروی کن.

حضرت درمان این پرسش گر صحابه همچون عمار را به راهنمایی واگذار می کند. از این رو، آن عرب ظاهربین را به نزد عمار فرستاد تا با روشی عوام پسندانه مشکل او را حل کند. در صفین، این مطلب را همه شنیده بودند که پیامبر در مورد عمار فرموده است تو را گروهی ستمگر می کشند. عمار نیز در آن زمان پیرمردی نود ساله بود. حضرت او را به نزد عمار فرستاد داد تا شاید تعریف پیامبر صلی اللّه علیه و آله یا سال خوردگی عمار، همان ویژگی هایی که معمولا انسان های عوام زده به آن خیلی توجه می کنند، بر دل این مرد اثر بگذارد.

خود عمار هم موضوع را دریافت و فهمید چرا علی علیه السّلام او را به نزدش فرستاده است. از این رو، به جای اینکه با استدلال قرآنی و یا تحلیل های عقلی، مسئله را برایش روشن کند، کوشید با چند شاهد تاریخی و عینی، گمراهی آنها را برایش ثابت کند. بدین ترتیب، عمار با اشاره به عمرو عاص گفت: آیا صاحب آن پرچم سیاه را که مقابلم هست، می شناسی؟آن پرچم عمرو بن عاص است. من در کنار رسول خدا صلی اللّه علیه و آله سه بار با او جنگیدم و این چهارمین بار است. البته این مصداق بهتر از مصداق های گذشته نیست، بلکه بدتر از آنهاست.

سپس گفت: آیا در جنگ بدر و احد و صفین حضور داشتی و یا پدری داری که در آن جنگ ها شرکت کرده و خبرش را به تو داده باشد؟

مرد گفت: نه.

عمار گفت: روز بدر و احد جایمان در کنار پرچم های رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بود، ولی آنها در کنار پرچم مشرکان جنگ احزاب بودند.

آن گاه عمار برای اینکه تخم شک را کاملا از دل مرد عرب بیرون بیاورد و خاطرش را آسوده کند، با جمله هایی تند و آتشین نهایت بغض خود از آنها را بیان فرمود و گفت: قسم به خدا دوست داشتم همه آنهایی که با معاویه به جنگ ما آمده اند، به صورت یکی از مخلوقات در می آمدند، من آنها را قطعه قطعه می کردم و سر آنها را می بریدم. و اللّه خون های همۀ آنها از خون گنجشک حلال تر است. از او پرسید: آیا خون گنجشک حرام است؟

مرد عرب گفت: نه، بلکه حلال است.

فرمود: خون اینها هم همچنین است.

سپس گفت: دیدی چگونه برایت قضیه را روشن کردم؟

گفت: بلی، برایم قضیه را باز کردی.

نکتۀ مهم این است که همگان چنین نیستند که وقتی شبهه ای در دلشان ایجاد شد، منصفانه به دنبال پاسخش باشند، بلکه برخی متأثر از جوّ حاکم، داوری هایی به دور از بصیرت می کنند و در مسیر گمراهی غرق می شوند. خواص بابصیرت همچون عمار در جامعۀ اسلامی باید روشن گری کنند و با زبان شیوا و نرم و عمل کردی عاقلانه، به شبهه ها و تردیدها پاسخ دهند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۰۵
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی