چگونه می توان به آرامش رسید؟؟؟ 2
4. صداقت
پایبندی به اصول اخلاقی زمینه ساز شکل گیری احساسات مناسب درون انسان می شود. آرامشِ روان در پرتو عمل به ارزش های انسانی فراهم می آید. صداقت از جمله ارزش های مهم دینی و انسانی است که تعارض ها، دغدغه ها، تشویش خاطره ها، تردیدها و فرسودگی ها را از جان آدمی می کاهد. صداقت و راستی راهی است جهت نیل به آرامش. پیامبر خدا(ص) فرمود:
فإنّ الصِّدقَ طُمأنینَةٌ و إنّ الکِذبَ ربتةٌ. (مجلسی، 1414: 71 / 214؛ اربلی 1382: 1 / 535)
راستی مایه آرامش و دروغ باعث پریشانی است.
اگر انسان شیوه صداقت پیش گیرد و حقایق را باز گوید، بسیاری از نگرانی ها و دغدغه هایی که به دلیل دورویی و کذب پدید می آید، از او رخت برمی بندد و جانش را آرام می سازد. این امر قابل تجربه است که اگر صداقت را حداقل در اولین مرحله یعنی صداقت زبانی پیشه کنیم، در جان خویش احساسات مثبتی جایگزین کرده ایم و با راستی لذت معنوی به کام خویش ریخته ایم. لذا رمز دیگر آرامش در صدق، صفا و راستی نهفته است.
5. خوش خلقی
مضامین دینی به اندازه ای در باب حسن خلق اهمیت نشان داده اند که در مورد کمتر صفت اخلاقی، این اهتمام را می توان یافت. خوش خلقی تنها یک فضیلت اخلاقی نیست بلکه عصاره فضایل اخلاقی است. از سوی رهبران دینی خوش اخلاقی مهم ترین و بهترین عمل یک فرد مؤمن قلمداد شده است و در پیشگاه خداوند رفتاری ارزشمندتر از حسن خلق وجود ندارد. رسول اکرم(ص) فرمود:
ما یُوضَعُ فی میزان إمرَءٍ یومُ القیامَةَ افضَلُ من حُسن الخلق. (مجلسی، بی تا: 68 / 374)
در تراوز عمل کسی سنگین تر و ارزشمندتر از حسن خلق قرار نمی گیرد.
و نیز امیرمؤمنان(ع) فرمود:
عُنوانُ صحیفةُ المؤمن حُسنُ خُلقِهِ. (همان: 395)
سرلوحه نامه عمل مؤمن، حسن خلق اوست.
6. یکنواخت گریزی و ورزش
از جمله عواملی که سبب خستگی روحی و ناراحتی جسمی می شود و فشارهای عصبی و روانی را برای انسان افزایش می دهد، یکنواختی در کارها است. برای رهایی از این وضعیت نامطلوب، می توان به اسباب شادی بخش مانند ورزش، سفر و تفریح روی آورد. این گونه اقدامات پیامدهای مثبتی برای روح و روان انسان خواهد داشت؛ بارها و فشارهای روانی انسان را تخلیه می سازد، انسان را از افسردگی و کسالت رها می کند، سبب تخلیه هیجان های مسموم در انسان می شود و مهم تر اینکه آرامش جسمی، عصبی، فکری و روانی را برای انسان به ارمغان می آورد. به این نکته باید توجه کرد که «ورزش، گردش و سفر هم یک کار است» و از این طریق می توان با نشاط و آرامش فعالیت های روزانه را بهتر و با لذت انجام داد. امام رضا(ع) در فرمایشی زیبا برنامه روزانه را این گونه تبیین می فرمایند:
اوقات روز خود را به چهار قسمت تقسیم کنید: ساعتی برای عبادت، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت و ساعتی را به تفریحات و لذایذ اختصاص دهید تا با مسرت، نشاط و آرامش قادر به انجام سه وظیفه دیگر شوید. (همان: 321)
پژوهش ها نشان می دهد که ورزش در کاهش تنیدگی مؤثر بوده دو نقش ایفا می کند؛ از یک سو خستگی جسمی و روانی ناشی از رویدادهای استرس زا را کاهش می دهد و ازسوی دیگر سبب کاهش فشار خون و ضربان قلب شده، از این طریق سلامتی فرد را در برابر محرّک های تنش زا تضمین می نماید. (سارافینو، 1384: 2: 594)
7. بذله گویی
از روش های مؤثر و راهبردی جهت مقابله با تنیدگی، مزاح و بذله گویی است. اهمیت شوخ طبعی در مقابله با تنش ها روشن بوده قابل تجربه است. شاد بودن و خندیدن موجب کاهش تهدید و آسیب تنیدگی می شود. افراد شاد و با نشاط با توانایی بهتری در مقابله با عوامل تنش زا ظاهر شده از رویدادها، تفسیر منفی ارائه نمی دهند و از این طریق به خود و دیگران آسیب نمی زنند. افرادی که دارای حس عمیق شوخ طبعی و بذله گویی باشند، کمتر ناراحت می شوند و بهتر می توانند فشارهای روانی را تحمل کرده از بروز ناکامی جلوگیری نمایند.
راغب اصفهانی ضمن اشاره به سیرة امامان و بیان نمونه هایی از شوخ طبعی های آنان به این نکته اشاره می کند که از دیدگاه اولیاء دین(ع) شاد بودن تمجید شده و عبوس و غمگین بودن نکوهش شده است. (راغب، 1412: 107) رسول اکرم(ص) اهل مزاح بوده است:
إنّی لاَمزَحُ ولا یقُولُ الا حقّا. (مجلسی، 1414: 16 / 116)
من مزاح می کنم و غیر حق نمی گویم.
امام صادق(ع) در بیانی زیبا مردم را به بذله گویی و شاد بودن ترغیب می نماید:
فإنَّ المَدعَبَة مِن حُسن الخُلق و انّکَ لَتدخُلَ بها السُّرور علی اَخیک وَ لَقَد کانَ رسولُ اللهِ(ص) یُداعِبُ الرجل یرید أن یُسِرَّهُ. (حر عاملی، 1409: 8 / 48)
شوخی و بذله گویی از حسن خلق است. همانا از این طریق دیگران را شاد می کنی. رسول خدا(ص) هرگاه می خواست کسی را شاد کند با او شوخی می نمود.
سه. پدیده های طبیعی و آرامش
1. زمین
قرآن کریم و رهبران دینی نسبت به زمینه های طبیعی و عوامل زیستی حساسیتی بالا و عنایتی ویژه نشان داده اند. در آیات متعددی با این مضامین مواجه می شویم: خداوند زمین را برای انسان بستر استراحت (فراش) قرار داد (بقره / 22)؛ خداوند زمین را برای انسان آسایش و آرامش (مهد) آفرید (طه / 53)؛ خداوند زمین را آرام و مستقر (قرار) آفرید (نمل / 61)؛ خداوند کسی است که ارض را جایگاه مطمئن و آرام (قرار) جعل فرمود (غافر / 64)؛ او کسی است که زمین را برای انسان ها هموار و رام (ذلول) آفرید (ملک / 15)؛ آیا خداوند زمین را محل آرامش (مهاد) قرار نداد؟ (نباء / 6)؛ خداوند ارض را برای آدمیان گستراند (نوح / 19)؛ و ما زمین را گستراندیم (ذاریات / 48)؛ آنچه در تعابیر پیش گفته مشترک و برجسته است اینکه زمین قرارگاه و آرامگاه بشر است. و این خاصیت را خالق آن به زمین داد.
2. گیاهان و درختان
گیاهان و درختان از عناصر محسوس محیط طبیعی محسوب می شوند و آثاری خیره کننده و مؤثر بر روان انسان و آرامش بخشی او ایفا می کنند. آثار درختان و گیاهان منحصر به کاهش فشار روانی در انسان نیست بلکه آنها در تعادل دمای زمین، حفاظت از خاک، تأمینِ بخشی از مواد غذایی و لطافت بخشی به هوا دخالت مؤثر دارند.
نمونه های مختلفی در قرآن به چشم می خورد که جنبه های استحسانی یا زیباشناختی و نشاط زایی طبیعت، باغ ها، سبزه ها و گیاهان را بیان نموده اند. از جمله تأکید بر واژه «خضر» به معنای سبزه می باشد. در آیه ای با تفصیل به عوامل زیستی و طبیعی این گونه اشاره شده است: از آسمان آبی نازل شد، گیاهان با باران های آسمانی روییدند، سبزه ها پدید آمدند، دانه های متراکم شکفته شدند، از شکوفه ها گیاهان و درختان پدید آمدند، باغ های انگور، زیتون و انار میوه دادند، این میوه ها به گونه های مختلف رنگ آمیزی شدند و تمامی این امور نشانه است. خداوند با انگشت نهادن بر مفاهیمی چون گیاهان، میوه های رنگین، شکوفه های زیبا، گیاهان و سبزه ها حسّ زیباشناختی انسان را ارضا می نماید:
فَأخْرَجْنَا بِهِ نبَاتَ کلِّ شیْءٍ فَأخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا. (انعام / 99)
پس به وسیله آن از هرگونه گیاه برآوردیم و از آن [گیاه] جوانه سبزی خارج ساختیم.
واژه دیگری که به جهت شادی بخشی و لذت آفرینی بر روح و روان انسان مدنظر قرار گرفته لفظ «بهجت» به معنای سرور، خرسندی و آرامش است:
فَأنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ. (نمل / 60)
پس به وسیله آن باغ های بهجت انگیز رویانیدیم.
امام صادق(ع) به تأثیرات مثبت گیاهان و درختان در قرار و آرامش روانی انسان اشاره نموده است:
نگاه به گل های رنگارنگ و درختان سرسبز و خرّم، چنان لذتی می بخشد که هیچ لذتی را با آن برابر نمی توان کرد. (مجلسی، 1414: 3 / 129)
رفتن به دامان طبیعت و نگاه کردن به گیاهان و سبزه زاران از بروز بیماری های روانی پیشگیری می نماید چنان که در کاستن فشارهای روانی موثر است. تماشای گیاهان و درختان خرّم، نگریستن به گلبرگ های رنگارنگ، خیره شدن به غنچه های زیبا و باطراوت و از زیر نظر گذراندن ترکیب موزون برگ ها و حرکات رقص آهنگ شاخه ها زیر نور زرّین خورشید، انسان را غرق در شادی و آرامش می کند. بارش باران زمین را زنده و شکفتن گیاهان انسان را مسرور می نماید. سبزی و خرّمی چشم هر بیننده ای را می نوازد و روح هر ناظری را به شعف، نشاط و آرامش می رساند.
3. زلال آب
آب، از مهم ترین عنصر در چرخه حیات موجود زنده است. شکل گیری و استقرار تمامی موجودات زنده به آب بستگی دارد. آب در حیات گیاه، حیوان و انسان و هر موجود زنده ای نقشی تعیین کننده و سرنوشت ساز دارد:
و جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ. (انبیاء / 30)
و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم.
زلال آب در تعیین سلامت روح و روان انسان تأثیری چشمگیر دارد و به منظور تأمین سلامت روانی، شرایطی دلپذیر را برای انسان فراهم می سازد. خداوند چنان قدرتی در آب نهاده است که حتی نگریستن به آن می تواند روح بخش و آرامش زا باشد. پیامبراکرم(ص) نگاه کردن به آب روان را بسیار دوست می داشت. تفریح با آب به هر شکلی که باشد در روحیه بخشی به انسان تأثیر مستقیمی دارد. (مجلسی، 1414: 101 / 45) شنا، قایق سواری، ماهیگیری، اسکی روی آب، نگاه به آب جاری و آبشار و غوطه ور شدن درون آب از جمله اموری است که سبب فراهم آوردن فراغت، شادی و توانمندی روح می شود.
هرگونه استفاده از آب سالم و زلال به انسان صفای درون، نشاط و شادابی می بخشد. برخی از دردهای عصبی، خستگی اعصاب، سردردهای عصبی و نیز افسردگی با آب درمان می شود. در احادیث توصیه شده که روی بدن مریض آب سرد بریزند. (همان: 66 / 450) و نیز استفاده از آب سرد به عنوان یکی از ابزارهای درمان بیماری های جسمی و روانی یاد شده است. (قمی، 1414: 8 / 142)
در روایات آمده است که آب زمزم انسان را از آلام و ترس ها می رهاند (مجلسی، بی تا: 66 / 405)؛ آب زمزم شفابخش دردها است (همان: 448)؛ آب باران پاک کنندة بدن و زداینده بیماری ها و رنج ها است. (کلینی، 1362: 6 / 387) این گونه توصیه ها بر زبان اهل بیت(ع) جاری شده است. امروزه سخن از آب درمانی به میان می آید و برای آن ویژگی ها و کارکردهای فراوانی در نظر گرفته می شود. اما درمان با آب از پیش در کلمات امامان و رهبران ترغیب شده است.
آیا می دانید چرا دوش گرفتن با آب سرد، جریان دادن آب بر تمام بدن، در کنار دریا قدم زدن، کنار آبشاری آرمیدن، در رودخانه یا دریا یا اقیانوس غوطه ور شدن و حتی در وان حمام یا تشتی پر از آب نشستن یا حتی روزی هشت لیوان آب خوردن، همه و همه در کاستن فشارهای روحی و پدید آمدن حالت شیرین آرامش تأثیرگذار است؟ رمز آن را باید در آفرینش آب جست وجو نمود. خداوند خلقت آب را به گونه ای رقم زد که سبب پاکی و قدرت درون (ربط قلب) و نیز آرامش می شود: (نخجوانی، 1999: 3 / 458؛ مغنیه، 1424: 1 / 228؛ طبرسی، 1377: 4 / 809؛ فخر رازی، 1420: 15 / 462)
و یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ و یُذْهِبَ عَنْکُمْ رجْزَ الشَّیْطَان و لِیَرْبِطَ عَلَیٰ قُلُوبِکُمْ. (انفال / 11)
و از آسمان بارانی بر شما فرو ریزانید تا شما را با آن پاک گرداند و وسوسه شیطان را از شما بزداید و دل هایتان را محکم سازد.
4. هوای پاک
از دیگر عناصر مهمی که در چرخه حیات زمین نقش آفرینی می کند و تمامی موجودات زنده از آن سود می جویند، هوای پاک می باشد. خداوند زمین را به گونه ای خلق نمود که از میلیاردها سال پیش تاکنون و از هم اکنون تا پایان زمین برای موجودات زنده هوای پاک به صورت کافی وجود دارد. و این یکی از نشانه های مهم و معجزات بزرگ خلقت است. ازسوی دیگر سازوکار و ارگانیزم بدن موجودات زنده را به گونه ای آفرید که با آن تنظیم می شود. تنفس در هوای پاک سبب تندرستی، سلامت جسمی و آرامش عصبی و روحی انسان می گردد. مضامین جالبی در ارتباط با هوا، نسیم و تنفس و نیز ارتباط آنها با آرامش روانی وجود دارد. امام صادق(ع) در گفتگو با مفضّل سودمندی و کارسازی هوا را این گونه بیان می کند:
باید از این نسیمی که به نام هوا دریافت می کنی، شناخت کافی داشته باشی و بدانی که چه فوایدی برای این بدن ها دارد. این هواست که بدن با استنشاق آن حفظ می شود و بر روحیه و رفتار انسان تأثیر می گذارد. (مجلسی، 1414: 3 /120)
همچنین ششمین امام(ع) تأثیرات مثبت باد و هوا را در حیات موجودات زنده تبیین نمود:
بادها محیط زیست را عطرآگین نموده و ابرها را از جایی به جای دیگر منتقل می کنند، تا سود آن به عموم مردم برسد و نیز موجب بارور شدن گیاهان و درختان و حرکت کشتی ها می شود. .. باد باعث زنده شدن چیزهای روی زمین می شود. پس اگر باد نبود، همه چیز فاسد شده و حیوانات می مردند. (همان: 57 / 7)
5. شب
یکی از پدیده های طبیعی که ارتباط مستقیم با روح و روان انسان دارد، پدیده شب می باشد. شب به همراه روز، شبانه روز و تکرار شبانه روز ماه ها و تکرار ماه ها، سال ها و در نهایت عمر انسان را تشکیل می دهند. هرکدام از شب یا روز نقش ها و کارکردهای مختص به خود را دارند. حالات انسان در روز و شب متفاوت است. انسان ها معمولاً در شب راحت تر و آرام ترند، توگویی شب را برای استراحت و روز را برای فعالیت ساخته اند. قرآن کریم در چند آیه به مسئله مهم آرام بخشی شب اشاره می کند و می فرماید: از نشانه های رحمت الهی این است که شب، وسیله سکونت و روز، زمان جمع نعمت است؛
وَ مِنْ رَحمَتِهِ جعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ و لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ و لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. (قصص / 73)
و از رحمتش برایتان شب و روز را قرار داد تا در این [یک] بیارامید و [در آن یک] از فزون بخشی او [روزی خود] بجویید باشد که سپاس بدارید.
تفاسیر عمدتاً به کارکرد مهم شب یعنی استراحت و جبران نیروهای از دست رفته اشاره کرده اند (نخجوانی، 1999: 2 / 90)؛ انسان ها معمولاً به هنگام روشنایی روز، به امر معیشت و کسب و کار می پردازند. آنان تلاش می کنند تا روزی خود و خانواده خویش را فراهم سازند و از این طریق به رفاه نسبی دست یابند. کار و تلاش روزانه از یک طرف سبب کاهش قوای بدن می شود و ازسوی دیگر باعث رنج و خستگی فکر و روان انسان. ازاین رو ضرورت یافت که بخشی از شبانه روز به استراحت اختصاص یابد تا نیروهای از دست رفته جبران شده، فکر و روح انسان راحت گردد. دست خلقت زمانی را در شبانه روز برای استراحت و بازگشت قوا فراهم نمود. براین اساس کارکرد شب، استراحت و تجمیع قوا می باشد. مسئله مزبور در آیه ای دیگر بیان شده است:
هُوَ الَّذِی جعَلَ لَکمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْم یَسْمَعُونَ. (یونس / 67)
اوست کسی که برای شما شب را قرار داد تا در آن بیارامید و روز را روشن [گردانید] بی گمان در این [امر] برای مردمی که می شنوند نشانه هایی است.
6. خواب
یکی از نیازهای طبیعی و فیزیولوژیک بدن خواب است. در صورت بروز هرگونه اختلالی در خواب، جسم و روان انسان با پریشانی و تنیدگی مواجه می گردد. بهره مندی از خواب درست، باعث بالا رفتن آستانه تحمل شخص و به دنبال آن افزایش توانایی در مواجه با محرّک های تنش زا می شود. اهمیت خوابیدن تا بدان جا است که می توان گفت خواب خود، روشی برای درمان است و می تواند درمانگر باشد. بدخوابی در همة افراد باعث بروز مشکلات ارگانیک مانند رنجوری، خستگی و تنبلی می شود. ازسوی دیگر هرگونه ناآرامی و نگرانی می تواند مانع خوابیدن شود. لذا نسبت خواب و آرامش، متقابل است. بدین معنا که ناآرامی منشأ بدخوابی است و خوابِ بد باعث بروز نگرانی می شود. پریشان خوابی حتی می تواند منشأ بروز اختلالات مغزی، دیدن رؤیاهای ترسناک، از خواب پریدن های مکرر و فشار خون گردد. تمامی ابعاد وجود انسان اعم از جسم، مغز، ذهن، روان و روح نیازمند خواب است و خداوند خواب را سبب آرامش جسم و روح انسان قرار داد. روز برای جنبش، شب برای پوشش و خواب برای آرامش است:
و هوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا و جَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا. (فرقان / 47)
و اوست کسی که شب را برای شما پوششی قرار داد و خواب را [مایه] آرامشی و روز را زمان برخاستن [شما] گردانید.
چهار. شیوه های نادرست
برخی به راهکارهای ناصواب و نادرست اشاره می کنند؛ مصرف قرص، کشیدن سیگار، پناه بردن به الکل و استفاده از مواد مخدر روش هایی است که تا حدی رایج بوده اشخاص در مواجهه با تنش به آن روی می آورند.
این شیوه ها به دلایل مختلف راه حل مطلوبی به حساب نمی آیند؛ اول اینکه آثار آنها گذرا و موقتی است و بعد از مدتی کوتاه از بین خواهند رفت، دوم اینکه آرامشی که از این طریق حاصل می آید در سطح بسیار ناپایدار و نازل قرار دارد، سوم اینکه فرد را با اعتیاد و به دنبال آن تهدید جدی سلامت، روبه رو خواهد کرد و در واقع به جای حل مشکل، بر مشکل می افزاید، چهارم اینکه به دلیل اینکه این مواد بدن و فکر را به خود عادت می دهند، باید دائماً بر مصرف آنها افزود و این مسیر را پایانی نیست. پنجم اینکه حالتی که از استعمال این گونه مواد احساس می شود، در واقع آرامش نیست بلکه احساس کرِخی، بی تفاوتی و بی احساسی است. این گونه احساسات پناه بردن به راهکارهای منفعلانه است نه اینکه فرد به صورت فعال به دنبال آرامش واقعی باشد.
تجویز این گونه داروها و یاری گرفتن از این روش ها به میزان وسیعی فرد را به سمت حالت نسیان می برد و او را برای مدتی از توجه به مشکل و حل آن، منصرف می نماید اما بعد از برطرف شدن آثار آن، شخص مجدداً با مشکلات خود را درگیر دیده چه بسا حالت تنش و استرس در او فزونی یابد. به همین دلیل گاهی به این گونه روش ها، «داروهای دروغین» اطلاق می شود. (هویت، 1377: 37؛ استورا، 1377: 144)
نتیجه
دین به عنوان مجموعه ای از باورها، بینش ها و رفتارها براساس نیازهای فطری انسان شکل می گیرد. این باورها و نگرش ها می توانند به مثابة اصلی ترین عامل در تأمین بهداشت روانی فرد نقش آفرینی کنند. ارزش ها و آموزه های دینی جهت نیل به سلامت روحی و روانی تأثیر مستقیم داشته به بهترین وجه ممکن می تواند زندگی سالم و خوبی در اختیار انسان قرار دهد. تأمین نیازهای فطری و روحی و در نهایت وصول به سلامت روانی از کارکردهای مهم دین محسوب می شود. از آنجا که خالق جهان و انسان یکی است، همو به بهترین وجه می تواند با هماهنگی انسان با جهان، آرزوها، نیازها و بینش های انسان را تأمین نماید. یکی از رهاوردهای ارتباط انسان با خدا، کسب آرامش روحی و روانی است. هرگاه رابطه انسان با خدا قوی تر شود و رشد یابد، آدمی بهتر و سریع تر به سوی خدا اوج می گیرد و راه نیل به آرامش را طی می کند. کسی که درصدد هماهنگی با نظام کائنات برآید و طریق هدایت بپیماید، راه سلامت و آرامش را طی کرده است. سازنده ترین و مؤثرترین راه برای دستیابی به نشاط، امیدواری و آرامش ارتباط با خداوند است؛ زیرا که او منبع سلامت، امنیت و آرامش است و سلامت روحی فقط به دست او حاصل می گردد. ازسوی دیگر برخی از رفتارهای اخلاقی نیز در نیل به آرامش مؤثر است: رفتارهایی همچون بخشش که موجب تثبت نفس می شود، خوش بینی مبتنی بر نگاه الهی به عالم، کاستن از خواسته و مهار لجام مرکب سرکش حرص و ولع، صداقت، خلق نیکو، بذله گویی.
برخی از پدیده های طبیعی نیز در کسب آرامش برای انسان مؤثرند پدیده هایی همچون هوای پاک، آب، درختان، شب، خواب.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. آلوسی، محمود بن عبدالله، 2005، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، بیروت، دارالکتب العلمیة.
3. ابن درید، محمد بن حسن، 1988 م، جمهرة اللغه، تحقیق و تقدیم: د. رمزی منیر بعلبکی، قم، دارالعلم.
4. ابن سیده، علی بن اسماعیل، 1392 ق، المحکم و المحیط الأعظم فی اللغه، تحقیق دکتر مراد کامل، جامعة دول العربی، چ اول.
5. ابن عاشور، محمد بن طاهر، بی تا، التحریر و التنویر، بی جا، بی نا.
6. ابن عجیبه، احمد بن محمد، 1419 ق، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، تحقیق احمد عبدالله قرشی رسلان، قاهره، دکتر حسن عباس زکی.
7. ابن فارس، احمد ابن زکریا، 1390 ق، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مصر، شرکة مکتبه و مطبعه مصطفی البابی الحلبی، چ دوم.
8. ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو، 1419، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة.
9. ابن منظور، محمد ابن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دارصادر.
10. اربلی، علی بن عیسی، 1382، کشف النعمة، تهران، انتشارات اسلامیة.
11. استورا، 1377، تنیدگی یا استرس، تهران، رشد.
12. امام خمینی، سید روح الله، 1370، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه نشر آثار امام خمینی.
13. بحرانی، سیدهاشم، 1416، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت.
14. بغدادی، علاءالدین علی بن محمد، 1415، لباب التأویل فی معانی التنزیل، بیروت، دارالکتب العلمیة.
15. بیضاوی، عبدالله بن عمر، 1418، تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
16. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، 1366، غررالحکم ودررالکلم، قم، بوستان کتاب.
17. ثعلبی نیشابوری، احمد، 1380، وجوه القرآن، تحقیق و تعلیق دکتر نجف عرشی، مشهد، آستان قدس رضوی.
18. جوهری، اسماعیل بن حماد، بی تا، الصحاح: تاج اللغة وصحاح العربیة، بیروت، دارالعلم للملایین.
19. حر عاملی، محمد بن حسن، 1409، وسائل الشیعة، قم، آل البیت.
20. حسنی، ابوالمکارم محمود بن محمد، 1381، دقائق التأویل و حقائق التنزیل، تهران، میراث المکتوب.
21. حسینی شیرازی، سید محمد، 1424 ق، تقریب القرآن الی الاذهان، بیروت، دارالعلوم، چ اول.
22. حقی بروسی، اسماعیل، بی تا، تفسیر روح البیان، بیروت، دار الفکر.
23. دشتی، محمد، 1380، ترجمه نهج البلاغه، تهران.
24. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدار الثام.
25. سارافینو، ادوارد پی، 1384، روان شناسی سلامت، تهران، رشد.
26. سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بی تا، بحرالعلوم، بی جا، بی نا.
27. شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، 1412، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق.
28. شیبانی، محمد بن حسن، 1413، تفسیر نهج البیان عن کشف معانی القرآن، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.
29. صدوق، محمد بن علی، 1413، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
30. طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، چ پنجم.
31. طبرسی، فضل بن حسن، 1377، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
32. طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
33. فخررازی، محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم.
34. فراهیدی، خلیل بن احمد، بی تا، کتاب العین، تحقیق دکتر مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، دار و مکتبه الهلال.
35. فیروزآبادی، 1399 ق، ترتیب القاموس المحیط، بیروت، دارالکتب العلمیه.
36. قمی، عباس، 1414، سفینة البحار، قم، اسوه.
37. کلینی، محمد بن یعقوب، 1362، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
38. مجلسی، محمدباقر، 1414، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
39. محمدی ری شهری، محمد، 1377، میزان الحکمة، قم، دار الحدیث.
40. المعافری السرقسطی، سعید بن محمد، 1398 ق، کتاب الافعال، تحقیق د. حسین محمد شریف، قاهره، امیریه.
41. مغنیه، محمدجواد، 1424، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
42. نخجوانی، نعمت الله بن محمود، 1999، الفواتح الالیته و المفاتح الغیبیة، مصر، دار رکابی النشر.
43. نوری، حسین بن محمدتقی، 1420، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، آل البیت.
44. هویت، جیمز، 1377، آرَمش، منوچهر شادان، تهران، ققنوس، چ اول.
پی نوشت ها
[1] سجده / 5.
[2] حجر / 9.
[3] وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ؛ (احزاب / 26) و در دل هایشان هراس افکند.
[4] فَإنَّ الدُّنْیَا لَمْ تُخْلَقْ لَکمْ دَارُ مَقَام بَلْ خُلِقَتْ لَکمْ مَجَازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الْأ عْمَالَ إ لَی دَار الْقَرَار؛ (دشتی، 1380: 190) دنیا برای ماندن خلق نشده بلکه خانه ای مجازی است تا آدمیان با اعمال خویش توشه ای برای خانة آرامش برگیرند.