چرا قرآن دارای سجع است؟؟؟
سجع در لغت به معنای آواز کبوتر و فاخته است [1] و در اصطلاح به همسانی دو فاصله نثر در تک حرف آخر یا یکسانی واژه های آخر قرینه ها در وزن یا حرف آخر (روی) یا هر دوی آنها سجع گفته می شود.
سجع همان آهنگی را به نثر می بخشد که قافیه به شعر ارزانی می دارد با این تفاوت که در نثر عناصری همچون وزن دخالت ندارد.
سجع برای عرب امر شناخته شده ای بوده است زیرا کاهنان و غیب گویان غالباً برای بیان مقاصد خود، گفتار خود را در قالب مسجع بیان می کردند.
نسبت دادن کاهن به پیامبر (ص) ناشی از این اشتباه بود که آنان می پنداشتند گفتار مسجع قرآن همسان گفتار کاهنان است، در حالی که قرآن اگر چه زیبایی آهنگین را رعایت کرده اما اسیر آن نشده و به استرسال و ابتذال دچار نشده است، در حالی که گفتار کاهنان هماره با نوعی ابتذال همراه بوده است.
محتوا و معنای بلند قرآن دومین عنصر بنیادین است که هرگز با گفتار کاهنان قابل مقایسه نیست.
برخی همچون ابوالحسن اشعری، رمانی و باقلانی اصرار دارند که در قرآن سجع وجود ندارد، باقلانی نوشته است:
«اصحاب ما (اشاعره) به یک صدا وجود سجع در قرآن را انکار نموده اند این مطلب را ابوالحسن اشعری پیشوای اشاعره در موارد متعددی از آثار خود نگاشته است.» [2]
هم اینان وجود سجع را در کلام پیامبر (ص) و سایر پیشوایان دینی انکار کرده اند، «ابن ابی الحدید» می نویسد:
«گروهی از دانشوران علم بیان، سجع را عیب شمرده و در همین راستا خطبه های امیرالمومنین (ع) را عیب دانسته اند.» [3]
همو در پاسخ این دسته گفته است:
«اگر سجع عیب باشد، کلام خداوند سبحان نیز معیوب خواهد بود زیرا در قرآن سراسر از سجع و فاصله و قرینه استفاده شده است.»[4]
همان گونه که ابن ابی الحدید گفته است سجع در بیشتر آیات قرآن امری مشهود و محسوس است و انکار آن انکار واقعیت مشهود است.
سجع یا فاصله خود دارای اقسامی است که عبارتند از: سجع متوازی، مطرف و متوازن. [5]
آیات: «فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَهٌ وَأَکوَابٌ مَّوْضُوعَهٌ»، [6] «کأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنفِرَهٌ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَهٍ» [7]
و «یوْمَ تَکونُ السَّماءُ کالْمُهْلِ وَتَکونُ الْجِبَالُ کالْعِهْنِ»»[8]
به ترتیب از نمونه های اقسام گفته شده سجع می باشند. آنچه در باب سجع دانستنی است نقش آهنگینی است که به آیات قرآن حلاوت و دلکشی خاصی مِی بخشد، کدام صاحب ذوقی است که از شیندن آیات سوره هایی همچون قمر، صافات، ذاریات، طارق و. .. به وجد نیاید؟
بی تردید وجود محسنات بدیعیه بویژه سجع در قرآن سهم عمده ای در اعجاز بیانی قرآن و جاذبه درونی قرآن برعهده دارد.
پی نوشت ها:
[1] فرهنگ معین، ج 2، ص 1839.
[2] اعجاز القرآن، ص 98
[3] شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 126
[4] همان، ج 1، ص 128.
[5] مختصر المعانى، ص 430- 431
[6] غاشیه/ 14- 13
[7] مدثر/ 50- 51
[8] معارج/ 8- 9.