مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۵۵ ق.ظ

چگونه از گناه کبیره توبه کنیم؟

چگونه از گناه کبیره توبه کنیم؟

توبه دارای ارکان و مراحلی است که ما ابتدا اقسام گناه را ذکر می کنیم و سپس ارکان و مراحل توبه از گناه کبیره را ذکر می کنیم.

اقسام گناه

گناهانی را که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف. ستم به خویشتن

یعنی انسان از این ناحیه به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شده است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای کمیل از آن تعبیر به « ظلم به نفس » می کند . در این گونه موارد، گرچه گنهکار در حق خود ظلم کرده، ولی چون معمولا پای شخص دیگر و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر می توان از آنها توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.پس برای توبه از این گونه گناهان ، راه جبران آنها را باید شناخت وعمل کرد.

ب. حق الله

فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد!
اما راه کارتوبه، که برای این دسته گناهان وجود دارد این است که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده, باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کند . نمازوروزه ای، اگر فوت شده قضا کند ودر انجام آنها کوتاهی وتعلل نکند وبه این خیال که خدا اورا می بخشد، در انجام واجبات وترک محرمات سستی نکند؛ شخص سهل انگار، مستحق عذاب است مگر این که واقعا توبه کند وتوبه اش هم این است که تا وقتی خدا به او، از جهت جسمی ، توان تدارکش را داده، نمازها وروزه هایش را قضاکند ودیگر واجباتش رانیز انجام دهد .

ج: حق الناس

شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۴۳) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۱۵) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس خطاب به کعبه ، ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست درحالی که راجع به مؤمن سه چیز را مورد احترام قرار داده: «مال-خون-آبرو (یعنی به مؤمن نباید بدگمان شد)» (همان، ج۶۷، ص۷۱) ؛
بنابراین اولا، چون مال مؤمن محترم است ، راه توبه اش این است که آنچنان دربه دست آوردن مال دقت کنی که حق کسی درمال تو نیاید واز شرکت در کاری که مال شبهه ومخلوط به مال دیگران (مال مخلوط به حرام) است، پرهیز کنی واز اموالی که در دست داری ، باریزبینی حرامش را از حلالش جدا کنی ، وبه صاحبانش برگردانی .
وثانیا ؛ چون خون مؤمن محترم است ، باید مراقب کرد، که مبادا در ریختن خون مؤمنی مستقیم ویاحتی غیر مستقیم شرکت نداشته باشد واگرچنین گناهی درنامه عملش هست، راه توبه اش را طی کند .
وثالثا ؛ چون آبروی مؤمن ، محترم است ؛ پس بسیار دقت کند که زبانش چه میگوید وچه ها گفته ! نکند بازبانش غیبتی کرده ویا سخن چینی نموده ویا تهمتی زده ویا… خلاصه آبروی شخصی را به گونه ای برده باشد ، حتی اگر آبروی شخص درنزد فقط یک نفر هم ریخته شده باشد! باز هم برای آن توبه لازم را باید انجام دهد،مثل اینکه ، اول از شخص غیبت شده ، رضایت بطلبد وسپس به درگاه خدا ندبه کند وطلب بخشش کند.
هرکدام ازاقسام گناهان بالا بوده باشد ، برای آن، باید سختی تدارک آن گناه را بچشد ، والا سختی بعدش بیشتر است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۸ ، ۰۸:۵۵
khademoreza kusar
پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۳۰ ق.ظ

شرالبریه چه کسانی هستند؟

شرالبریه چه کسانی هستند؟

منظور از این آیه چه کسانی هستند؟
ان الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها اولئک هم شرالبریه

ظاهرا بدترین انسانها قاتلین اهل بیت و یزیدیان و امثالهم هستند.اما این آیه بدترینها را دو گروه معرفی میکند:کسانی از اهل کتاب که کافر شدند و مشرکان(یا کسانی از مشرکان که کافر شدند).آیا یزیدیان هم جزو این دسته هستند؟اگر هستند کدام گروه؟مشرکین،بدلیل اینکه شیطان را میپرستیدند(چنانکه حضرت ابراهیم به پدرش گفت شیطان را نپرست)؟که در این صورت منظور از مشرکان در خیلی آیات دیگر هم میتواند همین باشد!یا اهل کتاب،بدلیل اینکه بالاخره مسلمانند و اهل کتاب؟(اصلا جایی میتوان اهل کتاب را به مسلمانان هم اطلاق داد؟فکر نمیکنم) یا اینکه اصلا اینها جزو این افراد نیستند.

افرادیکه اخسرین اعمال دارند چه؟

إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ (6بینه )
از اهل کتاب، آنها که کافرند و نیز مشرکان، در آتش جهنمند و در آن همواره خواهند بود. اینان بدترین آفریدگانند

، عن أبی جعفر (علیه السلام)، فی قوله عز و جل: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ، قال: «هم مکذبو الشیعة، لأن الکتاب هو الآیات، و أهل الکتاب الشیعة».(تفسیر البرهان)
قرآن برای همه اعصار است واهل کفر وانکار خود آیات اسلام راهم شامل میشود چناکه این روایت بدان اشاره میکند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۸ ، ۰۸:۳۰
khademoreza kusar
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۳ ق.ظ

ثواب و برکات خواندن نماز اول وقت

ثواب و برکات خواندن نماز اول وقت

نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست


نماز اول وقت از جمله اعمال مستحبی است که توصیه زیادی به آن شده است. به طوری که می توان سعادت دنیا و آخرت را در خواندن نماز اول وقت دانست. در این مقاله به روایت ها و نقل قول هایی در مورد فضائل و برکات نماز اول وقت پرداخته ایم.
احادیث ذکر شده از ائمه اطهار (ع) در خصوص نماز اول وقت:

1. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به آن حضرت عرض کرد: یا ابا عبد اللَّه! مرا از بهترین وقت براى خواندن نماز صبح آگاه فرما. امام (ع) فرمود: هنگام طلوع فجر؛ زیرا خداوند مى‏فرماید: «به تحقیق که قرآن فجر مشهود است»؛ یعنى، نماز صبح را هم فرشتگان روز و هم فرشتگان شب مشاهده می­کنند. پس اگر بنده‏اى نماز صبح خود را به هنگام طلوع فجر بخواند، ثواب آن دو بار در نامه اعمال او نوشته مى‏شود، هم فرشتگان روز مى‏نویسند و هم فرشتگان شب.

2. حضرت موسى بن جعفر (ع): «[عطر] نمازهاى واجب که در اول وقت و با آداب و حدود مخصوص به خود خوانده مى‏شوند، از برگ­ها و ساقه‏هاى نو رسیده و شاداب و با طراوت آسخوشبوتر است. پس بر شما است که نماز [واجب] را در اول وقت آن بجاى آورید».

3. زُراره از امام باقر (ع) می پرسد: خداوند کار شما را به صلاح آورد، اداى نمازها در اول وقت آن بهتر است، یا در وسط وقت، یا در آخر وقت؟ امام (ع) فرمود: در اول وقت. رسول خدا (ص) فرمود: «خداوند عزّ و جلّ، کارهاى نیک را موقعى دوست دارد که در انجام آن تعجیل شود».

4. امام صادق (ع): «هر که نمازهاى واجب را در اول وقت بخواند و درست ادا کند، فرشته آن را پاک و درخشان به آسمان رساند و آن نماز فریاد زند خدا تو را حفظ کند چنانچه حفظم کردی و تو را به خدا سپارم چنانچه مرا به فرشته‏اى کریم سپردى و هر که بدون عذر بعد از وقتش، آن را بدون دقت و ارتباط معنوی لازم بخواند، فرشته آن را سیاه و تاریک بالا برد و آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه رعایتم نکردى...».

علمای بزرگ هم با توجه به این احادیث مردم را سفارش به انجام نماز در اول وقت نموده و آن را از اصول مهمّ سیر و سلوک و قُرب به سوی خدا و کمال انسانی دانسته اند.

نتیجه: بر اساس روایات از ائمه اطهار (ع) و سفارش علما پسندیده این است که انسان اگر عذر شرعی نداشته باشد، نماز را در اول وقت آن بجا آورد تا مشمول آثار و ثواب آن شود.

خواندن نماز اول وقت,برکات خواندن نماز اول وقت,ثواب خواندن نماز اول وقتخواندن نماز اول وقت باعث برآورده شده حاجات میشود


برکات خواندن نماز اول وقت:

1- برآورده شدن خواسته ها:
امام حسن عسکری - علیه السلام – فرموده اند: «موسی بن عمران با خداوند سخن گفت و از پروردگار خویش پرسید: خدایا! پاداش کسی که نمازش را اول وقت می خواند چیست؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: خواهش و خواسته او را برآورده می کنم و بهشت را بر او مباح می گردانم.»

2- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:”بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.”

3 – ورود به بهشت و دوری از جهنم:
رسول الله - صلی الله علیه وآله – فرمود: «إِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ هَذِهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ الْمَفْرُوضَاتُ فَمَنْ صَلَّاهُنَّ لِوَقْتِهِنَّ وَ حَافَظَ عَلَیْهِنَّ لَقِیَنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ عِنْدِی عَهْدٌ أُدْخِلُهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ مَنْ لَمْ یُصَلِّهِنَّ لِوَقْتِهِنَّ وَ لَمْ یُحَافِظْ عَلَیْهِنَّ فَذَلِکَ إِلَیَّ إِنْ شِئْتُ عَذَّبْتُهُ وَ إِنْ شِئْتُ غَفَرْتُ لَه»[1]رسول خدا فرمود: خدای شما می فرماید: این نمازهای پنجگانه فریضه است، پس کسی که این نمازها را در وقتش به جا آورد و محافظت بر او نماید، روز قیامت مرا ملاقات خواهد کرد. و بر عهده من است که او را وارد بهشت کنم، و کسی که در وقتش نمازها را به جا نیاورد و محافظت بر او نکند، در این صورت بر من است که اگر بخواهم او را عذاب می کنم، و اگر بخواهم او را می بخشایم.»

4- دوری شیطان و تلقین شهادتین:
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: “شیطان تا زمانی که مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت کند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا کرده و او را در گناهان بزرگ می اندازد. امام صادق(ع) می فرمایند: “ملک الموت در هنگام مردن، شیطان را از محافظ بر نماز دور می کند و شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبرش را در آن هنگامه بزرگ به او تلقین می نماید.” زیاد شدن عمر، مال و اولاد صالح در دنیا، در امان بودن از ترس و هول مرگ در موقع مردن، آسان شدن سؤال نکیر و منکر در قبر، توسعه یافتن قبر، نورانی شدن چهره، دادن نامه عمل به دست راست و آسان گرفتن حساب در محشر، رضایت خداوند، سلام دادن خدا به او و نگاه کردن از روی رحمت به او در هنگام عبور از صراط و… از دیگر آثار و برکات نماز اول وقت است که در روایات به آن اشاره شده است.

حجةالاسلام انصاری می گوید: امام(ره) در روزهای آخر عمرشان می خواستند بخوابند؛ به من فرمودند اگر خوابیدم، اول وقت نماز صدایم بزن، گفتم چشم. دیدم اول وقت شد و امام(ره) خوابیده اند، حیفم آمد صدایشان بزنم؛ عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است.

چنددقیقه ای از اذان گذشت و امام(ره) چشم هایشان را باز کردند، گفتند: وقت شده؟ گفتم: بله فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است. گفتند: مگر به شما نگفتم. سپس امام(ره) فرزند خود را صدا زدند و فرمودند: ناراحتم. از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده ام، چرا الان باید ده دقیقه تأخیر بیفتد؟”.

5- خشنودی خداوند:
امام صادق(علیه السلام) در این باره می‌فرمایند: «الصلوةُ تستحبُّ فی اَوَّلِ الأَوقاتِ»، خواندن نماز در اول وقت و در اولین فرصت، کاری مستحب و پاداش افزاست. (بحارالانوار، ج 80، ص 13) همچنین از آن حضرت نقل شده که نماز اول وقت، «خشنودی کردگار» را به همراه دارد.

6- در امان بودن از بلاهای آسمانی:
رسول الله - صلی الله علیه و آله – وعده داده: «إِذَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَاهَةً مِنَ السَّمَاءِ عُوفِیَ مِنْهَا حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ رُعَاةُ الشَّمْسِ أَیِ الْحَافِظُونَ لِأَوْقَاتِ الصَّلَوَاتِ وَ عُمَّارُ الْمَسَاجِدِ» «هنگامی که خداوند سبحان، از آسمان آفت نازل کرد حاملین قرآن، رعایت کنندگان خورشید، یعنی کسانی که اوقات نماز را مراعات کنند، و مساجد را آباد می سازند از این آفت در امانند.»

یکى از کسانى که حتما نماز خود را اول وقت مى خوانَد وجود نازنین امام زمان حضرت مهدى (علیه السلام ) روحى و ارواح العالمین لمقدمه الفداه مى باشد و غیر ممکن است ایشان نماز خود را در غیر وقت خودش ‍ اقامه نماید. و بعد از آن حضرت، افراد صالح و بندگان مخلص خداوندند که به انجام عبادت مبادرت می ورزند. بعضى از محدثان بزرگوار نقل کرده اند که: نماز اول وقت ، حتما بالا مى رود و اگر کسى نماز خود را در اول وقت بخواند ملائکه آسمان، نماز او را با نماز امام زمان (علیه السلام) و افراد صالح خداوند، بالا مى برند و از فضل وجود و کرم خداوند دور است نمازى که با نماز امام زمان بالا رود و به آن توجه نکنند و آن را قبول ننمایند.

از مهم ترین عوامل بی توجهی به نماز و سستی در آن گناه است. حضرت حق ( جل و علا ) دستور فرمودند که با شیطان طرح دوستی نریزید و از دستورات او پیروی نکنید؛ چرا که مطیع شیطان، از خدا اطاعت نمی کند

قرآن مجید، نماز اول وقت را یکى از صفات مۆمنان مى داند و مى فرماید: مۆمنان کسانى هستند که نمازهایشان را حفظ مى کنند. حفظ نماز به این است که نماز گزاران آن را از اول وقت به تأخیر نیندازند. (بخشی از کتاب سجاده عشق اثر نعمت الله صالحی حاجی آبادی)

نماز اول وقت چه زمانی است:
نماز اول وقت یعنی چی؟ ایا مثلا یعنی همون لحظه یا 10 دقیقه اول یا نیم ساعت؟ آیا وقت فضیلت همون اول وقت حساب میشه.

آیت الله خامنه ای: منظور وقت فضیلت آن مى‌باشد.

آیت الله مکارم شیرازی: اول وقت یعنی از زمانی که اذان می گویند به مقداری که برای مستحبات و مقدمات نماز فرصت لازم است اما در مورد اوقات فضیلت بدانید مستحب است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، یعنی هرکدام را در وقت فضیلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله یا تعقیبات کافی نیست، بلکه معیار همان وقت فضیلت است .

آیت الله فاضل لنکرانی: اول وقت امر عرفی است و بعد از دخول وقت وشروع اذان اول وقت حساب می شود و بعد از اذان به مقداری که وضو بگیرد و شروع به نماز کند اول وقت است و هم چنین تا 20 دقیقه یا نیم ساعت مثلا عرفا اول وقت حساب می شود وهر مقداری که وقت اذان و اول داخل شدن وقت نماز نزدیک تر باشد فضیلتش بیشتر است.


آیت الله سیستانی
وقت فضیلت نماز صبح: وقت فضیلت نماز صبح از اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.

وقت اختصاصی نماز ظهر: از اول اذان ظهر به مقدار یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر، وقت اختصاصی نماز ظهر می باشد. در این زمان خواندن نماز عصر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز ظهر: وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.

وقت اختصاصی نماز عصر: در آخر وقت نماز عصر، نزدیک به مغرب، به مقدار خواندن یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر، وقت اخصاصی نماز عصر می باشد. در این زمان خواندن نماز ظهر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز عصر: وقت فضیلت نماز عصر دو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.

وقت اختصاصی نماز مغرب: از اول وقت مغرب به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی، وقت اختصاصی نماز مغرب است. خواندن نماز عشاء در این زمان مخصوص جایز نیست.

وقت فضیلت نماز مغرب: وقت فضیلت نماز مغرب از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.

وقت اختصاصی نماز عشا: به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی برای غیر مسافر و یک نماز دو رکعتی برای مسافر در آخر وقت نماز عشا(نصف شب)، وقت اختصاصی نماز عشا است.

وقت فضیلت نماز عشا: وقت فضیلت نماز عشا، پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.



خواندن نماز اول وقت,برکات خواندن نماز اول وقت,ثواب خواندن نماز اول وقتباور کردن اهمیت نماز اول وقت خود زمینه ساز اراده و تصمیم می شود

چگونه خود را تشویق کنیم که نماز اول وقت بخوانیم؟
به ترتیب سه امر مهم را در خود محقق سازید:

1- باور کردن اهمیت نماز اول وقت: گاهی انسان به یک چیزی اعتقاد دارد اما باور و ایمان ندارد. مثلا" می داند انسان مرده ترسی ندارد. اما باز هم می ترسد. وجود این ترس در انسان دلیل است که آن اعتقاد، تبدیل به باور دل و ایمان قلبی نشده است.



چه بسا اعتقاد به اهمیت نماز اول وقت باشد اما باور و ایمان به آن نباشد. برای به دست آوردن این باور می توان از اسباب باوربخش استفاده کرد. مثل مطالعه کردن کتاب هایی که در موضوع نماز اول وقت نگاشته شده است که این مطالعه باید پیاپی و پیوسته باشد. سپس به فکر کردن و تفکر بپردازد که با نخواندن نماز اول وقت مشمول چه زیان ها و سرزنش هایی می شود و با خواندن آن مشمول چه سود ها و پاداش ها می گردد. روایاتی که در این باب وارد شده است بسیار مفید و باوربخش است به شرط این که مطالعه آنها استمرار داشته باشد و فکر کردن در آنها نیز هر روز باشد هر چند مختصر و کم . مثلا" به این دو روایت دقت شود: عن الصادق (ع ) قال قال رسول الله (ص ): «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ; امام صادق (ع ) فرمود که رسول اکرم (ص ) فرموده است : به خدا قسم از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و در حوض کوثر بر من وارد نمی شود» (سفینه البحار, شیخ عباس قمی , ماده صلاه).

تأخیر انداختن نماز مصداق بارز سبک شمردن نماز است . عن النبی (ص ): «ما من عبد اهتم بمواقیت الصلوه و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت وانقطاع الهموم والاحزان والنجاه من النار; هیچ بنده ای نیست که به وقت های نماز (اول وقت ) و حرکت های خورشید برای نماز اهتمام ورزد مگر این که من سه چیز را برایش ضمانت می کنم : 1- نشاطی آرامش بخش هنگام مردن 2- جدایی از ناراحتی ها و اندوه ها 3- نجات از آتش . در این باب پیوسته باید بخواند، بگوید، بشنود و بیندیشد تا رفته رفته اعتقاد به باور بدل گردد».

2- اراده و تصمیم: باور کردن اهمیت نماز اول وقت خود زمینه ساز اراده و تصمیم می شود اما با اراده و تصمیم فاصله دارد زیرا ممکن است یک چیزی باور قلبی باشد ولی اراده و تصمیم انسان به آن تعلق نگیرد. مثلا" مسلمان روزه دار تشنه باور قلبی دارد که آب او را از تشنگی می رهاند ولی هرگز آب نمی آشامد تا روزه اش باطل نشود، اینجا اراده و تصمیم بر آشامیدن آب تعلق نگرفته گرچه باور قلبی هست که آب رفع تشنگی می کند. اگر کسی نسبت به اهمیت نماز اول وقت باور قلبی پیدا کرد ممکن است به خاطر موانعی اراده و تصمیمش به خواندن نماز اول وقت تعلق نگیرد, هر چند آن موانع، غیرموجه باشد, بنابراین بعد از باور قلبی باید اراده و تصمیم بگیرد و تمامی موانع خواندن نماز اول وقت را کنار بزند.

3- مداومت تا سر حد ملکه شدن: پس از طی آن دو مرحله گذشته باید در مقام عمل آن قدر نماز اول وقت خواندن را ادامه دهد تا عادت و ملکه گردد این مداومت عملی در ابتدای کار, امری دشوار و سخت می باشد ولی پس از گذشت یک سال یا دو سال و یا حتی کمتر از این مدت، امری عادی و آسان می گردد, (نگا: نماز اول وقت، محمد حسین رجایی خراسانی).


البته باید توجه داشته باشید که در رسیدن به این هدف باید سیاست تدریج را پیش گیرید؛ یعنی کسی که عادت به خواندن نماز در اول وقت نداشته نباید انتظار داشته باشد یک دفعه و در مدتی کوتاه بتواند به راحتی و سهولت در اول وقت نماز بخواند بلکه باید در این راه با آهستگی و تدریج پیش رود. یعنی باید سعی کند مثلا در طول یک هفته حداقل یک روز نمازش را در اول وقت بخواند و این کار را یک ماه ادامه دهد و بعد این یک روز را به دو روز تبدیل کند و در این راه استقامت و پایداری نماید یعنی هیچ کار غیرضروری و غیر لازمی او را از نماز در اول وقت منصرف ننماید و همین طور به تدریج بر تعداد روزهایی که در آنها نماز اول وقت می خواند بیفزاید تا تمام طول هفته اش را در بر بگیرد و همه نمازها را در اول وقتش بخواند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۳
khademoreza kusar
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۲ ق.ظ

فواید و عوارض مصرف تخمه هندوانه

فواید و عوارض مصرف تخمه هندوانه

تخمه هندوانه

تخمه هندوانه سرشار از ویتامین مانند تیامین، نیاسین، اسید فولیک، و مواد معدنی مثل منیزیم، پتاسیم، منگنز، آهن، روی، فسفر و مس است. علاوه بر این دانه هندوانه یک منبع بزرگ از کالری است.

در هر 100 گرم تخمه هندوانه، حدود 600 گرم کالری می باشد.

تخمه هندوانه، بو داده شده به عنوان یک میان وعده یا برای بعضی از سالاد ها استفاده می شود.

در نیجریه تخمه هندوانه، در یک نوع سوپ خاص استفاده می شود. روغن تخمه هندوانه، برای پوست و مو خواص دارویی بسیار مفیدی دارد.

آنچه باید از خواص و مضرات تخمه هندوانه بدانید !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۱۱:۴۲
khademoreza kusar
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۷ ق.ظ

فضایل نماز صبح در کلام ائمه اطهار

در روایات اسلامی آمده که: نماز صبح از میان نمازها این امتیاز دارد که ملائکه شب و ملائکه روز آن را مشاهده می کنند.زیرا نماز صبح اگر در اول وقت خود انجام شود دقیقاً در لحظه ای انجام شده است که ملائکه شب جای خود را به ملائکه روز می دهند. و هر دو گروه از فرشتگان شاهد اقامه آن خواهند بود، بنابراین نماز صبح که در اول وقت خوانده شود در دو پرونده ثبت می

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: 

«لان اصلی الصبح فی جماعة احب الیَّ من ان اصلّی لیلتی حتی اصبح»

اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داری تا صبح است.

 

امام علی (علیه السلام) فرمود:

«من صلی الفجر فی جماعة رفعت فی صلاة الابرار و کتب یومئذ فی وفد المتقین»

کسی که نماز صبح را به جماعت بخواند، نمازش در میان نماز نیکان بالا برده می شود و آن روز [نامش] در جرگه پارسایان نوشته شود.

 

امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا نقل می کند که فرمود:

«من صلّی الغداة و العشاء الاخرة فی جماعة فهو فی ذمة، فمن ظلمه فانما یظلم الله و من حقره فانما یحقر الله عزوجل»

هر کسی نماز صبح و عشا را با جماعت به جا آورد، در تحت نگهبانی و ذمه خدا قرار می گیرد و هر کس به او ستم کند، گویا خدا را ستم کرده است و هر کسی او را تحقیر کند، همانا خدا را تحقیر کرده است.

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: 

کسی که نماز صبح نخواند قرآن از او بیزار است.

(اسرار الصلوه/ص۳۴)

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

هنگامی که آفتاب طلوع کرد مثل اینکه بر شاخ های شیطان طلوع می کند. پروردگارم، مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشید و قبل از آنکه کافر برای آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه امتم برای خداوند، سجده نمایند و زود به جای آوردن آن، در پیشگاه خداوند محبوب تر است. این نمازی است که ملائکه شب و روز شاهد آن می باشند.

(وسائل الشیعه، ج3، ص9، ح7)

 

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

«فاذا صلی العبد صلاة الصبح مع طلوع الفجر اثبتت له مرتینتثبتها ملائکة اللیل و ملائکة النهار»

پس هرگاه نمازگزار نماز صبح را با طلوع فجر به جای آورد دو مرتبه برای اونوشته می شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب می نویسند. (نماز صبح را فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده می کنند)

(ثواب الاعمال ، ص 62)

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«من صلّی الفجر فی جماعة ثم جلس یذکر الله عزوجل حتی تطلع الشمس کان له فی الفردوس سبعون درجة»

هر کس نماز صبح را با جماعت بخواند و سپس تا طلوع خورشید به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند در بهشت هفتاد درجه به او می دهد.

(وسائل الشیعه ، ص373، ح11)

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«ولو علموا الفضل الذی فیهما (صلاة الغداة و العشاء) لاتوهما و لو حبوا»

اگر بدانند فضیلت خواندن نماز صبح و عشا [با جماعت] را، به (سوی) آن می آیند هر چند با زانوها و دست ها باشد مانند راه رفتن کودک با نشستنگاه خود.

شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۱۰:۲۷
khademoreza kusar
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۶ ق.ظ

اگر از فشار قبر می ترسید بخوانید!!

اگر از فشار قبر می ترسید بخوانید!!

حتما شده است که تا به حال حداقل برای یکبار هم که شده به مرگ فکر کرده باشید. پرسش های نکیر و منکر، بررسی اعمال انسان ، فشار قبر و ... اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه از فشار قبر در امان باشید؟! اگر از مرگ و فشار قبر می ترسید حتما این مطلب را بخوانید ...


اگر از فشار قبر می ترسید بخوانید!!روح انسان بعد از مرگ از بدن جدا می شود و بالای بدن قرار می گیرد. روح میت در تشییع جنازه و هنگام غسل دادن حاضر است ، غسال را می بیند، صداها را می شنود، تشیع کنندگان را می بیند به همین دلیل است که توصیه شده است که هنگام دفن میت صحبت های متفرقه و شیون و زاری نکنید و تنها مشغول ذکر قرآن باشید .


در سوره ق آیه 22 آمده است: "در دنیا از جریان امروز بی¬خبر بودی، پس ما پرده غفلت را از پیش تو برداشتیم تا جریان جهان پس از مرگ را ببینی پس دیده تو امروز به خاطر برداشتن پرده غفلت (برای مشاهده احوال پس از مرگ ) روشن است."


اگر کسی در حالی که در بستر به سر می برده است و دورانی را با درد و رنج سپری کرده باشد بعد از مرگ هیچ اثری از درد و بیماری نخواهد بود . همین که جنازه را در قبر می گذارند ترس و وحشت متوفی را فرا می گیرد و ناگهان میبیند که جانوران مختلف به سمت جسمش روانه می شوند در حالی که هیچ کس اقدامی نمیکند؛ گویی آنهایی که اطراف جنازه هستند جانوران را نمی بینند و خودش اقدام می کند تا جانوران را دور کند . پس از تمام این اتفاقات، سنگ لحد را بر روی جنازه می گذارند و تمام افراد حتی از نزدیکترین افراد همچون همسر و فرزندان جنازه را رها می کنند.

 

در آن هنگام ناگهان دیوارهای قبرمی لرزد و دو نفر(نکیر و منکر) وارد قبر می شوند و شروع به پرسش و پاسخ هایی می کنند. هر کس با توجه به اعتقاداتی که در دنیا داشته است به این پرسش ها پاسخ می دهد. اولین پرسشی که می شود این است که خدای تو کیست؟ اگر فرد به خدای یکتا ایمان داشته باشد می گوید خدای ما معبود یگانه است و سپس می پرسند: پیغمبر تو کیست؟ اگر فرد مسلمان باشد می گوید: حضرت محمد صلی الله علیه و آله آخرین پیغمبر خداست. در این هنگام چهره های نکیر و منکر روشن می شود و وحشت و ترس از بین می رود، سپس از کتاب و قبله و امام و خلیفه و ... سوال می کنند.



کمی بعد نوبت به بررسی اعمال می رسد که در این زمان دو نفر که یکی خوش صورت و دیگری بد صورت است به سراغ بدن می آیند و یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ قسمت های زبان، گوش، دل، قوه ی خیال را بو می کشند و تمام اعمال انسان را مورد بررسی قرار می دهند و به ثبت و ضبط آنها می پردازند. پس از بررسی اعمال، نامه ی اعمالمان را به گردنمان آویزان می کنند و سپس فشار قبر بر بدن وارد می شود. لذا مرده در سه مرحله ی پرسش و پاسخ نکیر و منکر ، بررسی نامه اعمال و فشار قبر دچار ترس و وحشت زیادی می شود . فشار قبر یکی از هولناک ترین عذاب های قبر است که مومن و کافر، بچه و بزرگ نمی شناسد و همه فشار قبر را تجربه می کنند اما میزان فشار قبر با توجه به اعمال انسان متفاوت است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۰:۱۶
khademoreza kusar
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۳ ق.ظ

چگونه آرامش داشته باشیم؟

چگونه آرامش داشته باشیم؟بیایید لحظاتی بیندیشیم! به زمانی بیندیشیم که خشم، سراسر وجودمان را فرا می گیرد و دیگر جایی برای شور و شوق، باقی نمی ماند؛ به جای آرامش، تنش و اضطراب بر وجودمان مستولی می شود و از همه کس و همه چیز - و شاید بیش تر از همه از خودمان - خسته و دلزده می شویم؛ از کنش ها و واکنش هایی که می توانست به گونه ای دیگر رقم بخورد؛ از واژه هایی که کاش هرگز به زبان ما نمی آمدند! کاش می شد قدری از رفتارهای شتابزده و نابجای خود بکاهیم و با آرامش و متانت بیشتری با قضایا برخورد کنیم! آیا ما مقصریم یا عصر رایانه ها و تکنولوژی پیشرفته؟ شاید بتوان گفت که ما انسان هایی هستیم که آرامش را گم کرده ایم. در گذشته های دور، اجداد ما، در آرامش محض، زندگانی به سر می بردند. مردانی که بسیار شکیبا و صبور بودند و در هر لحظه از حیات خود، آرامش را می جستند و چه راحت به آن دست می یافتند. راستی بیایید دیگرگونه به زندگی نگاه کنیم و ببینیم کجای کار خطاست؟ و می باید چه کنیم و یا چه نبایست انجام دهیم؟ آیا می دانید اعتقادات مذهبی مهم ترین نقش را در آرامش افراد به عهده دارد؟ آیا می دانید پناه بردن به طبیعت، می تواند آرامش گم شده را به فرد باز گرداند؟ تاکنون به نقش ورزش و تأثیرات آن بر آرامش افراد اندیشیده اید؟ آیا باور دارید که نوع پوشش و تغذیه نیز در آرامش فرد، تأثیر بسزایی دارد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۵۳
khademoreza kusar
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۷ ق.ظ

منظور از «سراج منیر» بودن پیامبر(ص)

منظور از «سراج منیر» بودن پیامبر(ص)


منظور از اینکه «پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) سراج منیر است» چیست؟


«سراج منیر» بودن پیامبر(ص) با توجه به این که «سراج» به معنى «چراغ» و «منیر» به معنى «نور افشان» است اشاره به معجزات و دلائل حقانیت و نشانه هاى صدق دعوت پیامبر(ص) است.
تعبیر سراج منیر در مورد پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آیه 46 سوره «احزاب» آمده است. خداوند مى فرماید: (ما تو را دعوت کننده به سوى اللّه به فرمان او قرار دادیم، و هم چراغ روشنى بخش)؛ «وَداعِیاً إِلَى اللّهِ بِإِذْنِهِ وَسِراجاً مُنِیراً».
«سراج منیر» بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) با توجه به این که «سراج» به معنى «چراغ» و «منیر» به معنى «نور افشان» است اشاره به معجزات و دلائل حقانیت و نشانه هاى صدق دعوت پیامبر است، او چراغ روشنى است که خودش گواه خویش است، تاریکی ها و ظلمات را مى زداید، و چشمها و دلها را به سوى خود متوجه مى کند، و همان گونه که آفتاب آمد دلیل آفتاب  وجود او نیز دلیل حقانیت او است.
قابل توجه این که: در قرآن مجید، چهار بار واژه «سراج» آمده که در سه مورد به معنى «خورشید» است، از جمله در سوره «نوح» آیه 16 مى فرماید: «وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً»؛ (خداوند ماه را نور آسمانها و خورشید را چراغ فروزنده آن قرار داد).
وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) همچون خورشید تابانى است که ظلمتهاى جهل و شرک و کفر را از افق آسمان روح انسان ها مى زداید، ولى، همان گونه که نابینایان از نور آفتاب استفاده نمى کنند، و خفاشانى که چشمشان توانائى دیدن این نور را ندارد، خود را از آن پنهان مى دارند، کوردلان لجوج نیز از این نور، هرگز استفاده نکرده و نمى کنند، و ابوجهل ها انگشت در گوش مى کردند که آهنگ قرآن او را نشنوند.
همیشه ظلمت و تاریکى، مایه اضطراب و وحشت است، و نور سبب آرامش ، دزدان از تاریکى شب استفاده مى کنند، و حیوانات درنده بیابان، غالباً در تاریکى شب از لانه خود بیرون مى آیند.
تاریکى مایه پراکندگى است، و نور، سبب جمعیت و اجتماع، به همین دلیل اگر چراغى را در یک شب تاریک، در میان بیابانى روشن کنیم در مدت کوتاهى انواع حشرات دور آن جمع مى شوند.
روشنائى و نور، مایه نموّ درختان، پرورش گلها، رسیدن میوه ها، و خلاصه تمام فعالیتهاى حیاتى است، و تشبیه وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) به یک منبع نور، همه این مفاهیم را در ذهن تداعى مى کند.
وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) مایه آرامش، و فرار دزدان دین و ایمان، و گرگان بى رحم ستمگر جامعه ها، و موجب جمعیت خاطر، و پرورش و نمو روح ایمان و اخلاق، و خلاصه، مایه حیات و جنبش و حرکت است، و تاریخ زندگى او شاهد و گواه زنده این موضوع است.(1)
       
پی نوشت:
       
(1). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 17، ص 391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۳۷
khademoreza kusar
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۰ ق.ظ

خلاصه زندگینامه امام رضا علیه السلام

خلاصه زندگینامه امام هشتم حضرت رضـا (ع )
ویژگیهاى زندگى امام رضـا (ع )
بـعـد از امـام مـوسى بن جعفر (علیه السلام ) مقام امامت به پسرش  حضرت ابوالحسن على بـن مـوسـى الرّضـــا (عـلیـه السـلام ) رسـیـد، چـرا کـه او در فـضـایل سرآمد همه برادران و افراد خانواده اش بود و در علم و پرهیزکارى بر دیگران برترى داشت و همه شیعه و سنّى بر برترى او اتفاق نظر دارند و همگان آن حضرت را به تفوّق بر دیگران در جهت علم و فضایل معنوى مى شناسند.
بـه علاوه پدر بزرگوارش امام کاظم (علیه السلام ) بر امامت او بعد از خودش تصریح فرموده و اشاراتى نموده که درباره هیچیک از برادران و افراد خانواده او، چنین تصریح و اشاراتى ننموده است .
حـضـرت رضـا (عـلیـه السلام ) به سال 148 هجرى (یازدهم ذیقعده یا ...) در مدینه چشم بـه ایـن جـهـان گـشـود، و در طـوس خـراسـان در مـاه صـفـر سال 203 هجرى در سنّ 55 سالگى از دنیا رفت .
مـادر آن حـضـرت ((اُمّ الْبَنین )) نام داشت که اُمّ ولد بود. مدّت امامت او و مدّت سرپرستى او از اُمّت ، بعد از پدرش ، بیست سال بود.
چند نمونه از دلایل امامت حضرت رضا (ع )
1 ـ تـصـریح و اشارات امام کاظم (علیه السلام ) بر امامت حضرت رضا (علیه السلام )؛ ایـن مـطـلب را جمع کثیرى نقل کرده اند از جمله از اصحاب نزدیک و مورد اطمینان و صاحبان عـلم و تـقـوا و فـقـهـاى شـیـعـیـان (امـام کـاظـم (عـلیـه السـلام ) ) کـه بـه نقل آن پرداخته اند، عبارتند از:
داوود بـن کـثـیـر رِقـّى ، محمّد بن اسحاق بن عمّار، علىّ بن یقطین ، نعیم قابوسى و افراد دیگر که ذکر آنان به طول مى انجامد.
((داوود رِقـّى )) مـى گـویـد: بـه ابـاابـراهـیـم (امام کاظم (علیه السلام ) ) عرض  کردم : فـدایـت شـوم ! سـنّ و سـالم زیـاد شـده و پـیر شده ام ، دستم را بگیر و از آتش دوزخ مرا نجات بده ، بعد از تو صاحب اختیار ما (یعنى امام ما) کیست ؟
آن حـضـرت اشـاره بـه پسرش امام رضا (علیه السلام ) کرد و فرمود:((هذا صاحِبُکُمْ مِنْ بَعْدِى ؛ امام شما بعد از من این پسرم مى باشد)).
2 ـ ((مـحـمـّد بـن اسـحـاق )) مـى گـویـد: بـه ابـوالحـسـن اوّل (امـام کـاظـم (علیه السلام ) ) عرض کردم : آیا مرا به کسى که دینم را از او بگیرم ، راهنمایى نمى کنى ؟
در پـاسـخ فـرمـود:(((آن راهـنـمـا) ایـن پسرم على (علیه السلام ) است )) روزى پدرم (امام صادق (علیه السلام ) ) دستم را گرفت و کنار قبر پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بـرد و بـه مـن فـرمـود:((پسر جان ! خداوند متعال (در قرآن ) مى فرماید:((... اِنّى جاعِلٌ فِى الاَْرْضِ خَلِیفَة ...))؛ من در روى زمین جانشین و حاکمى قرار خواهم داد ، خداوند وقتى سخنى مى گوید و وعده اى مى دهد، به آن وفا مى کند)).
3 ـ ((نـعـیم بن صحاف )) مى گوید: من و هشام بن حَکَم و علىّ بن یقطین در بغداد بودیم ، عـلى بـن یـقـطـیـن گـفـت : در حـضـور عبد صالح (امام کاظم (علیه السلام ) ) بودم ، به من فـرمـود:((اى عـلى بـن یـقطین ! این على ، سرور فرزندان من است ، بدان که من کُنیه خودم (یعنى ابوالحسن ) را به او عطا کردم )).
و در روایـت دیـگـر آمـده اسـت که : هشام بن حَکَم (پس از شنیدن این سخن از على بن یقطین ) دستش را بر پیشانى خود زد و گفت : راستى چه گفتى ؟ (او چه فرمود؟!). على بن یقطین در پاسخ گفت :((سوگند به خدا! آنچه گفتم امام کاظم (علیه السلام ) فرمود)).
آنگاه هشام گفت :((سوگند به خدا! امر امامت بعد از او (امام هفتم ) همان است (که به حضرت رضا (علیه السلام ) واگذار شده است ))).
4 ـ ((نـعـیـم قـابـوسـى )) مـى گـویـد: امـام کـاظـم (عـلیه السلام ) فرمود:((پسرم على ، بزرگترین فرزند و برگزیده ترین فرزندانم و محبوبترین آنان در نزدم مى باشد و او بـه جفر مى نگرد و هیچ کس جز پیامبر یا وصىّ پیامبر به جفر نمى نگرد)).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۳۰
khademoreza kusar
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۴ ق.ظ

انتظارات امام صادق(ع) از شیعیان

انتظارات امام صادق(ع) از شیعیان

از لحظه تولد تا آخرین لحظه شهادت تلاش می‌کرد، تلاشی بسیار عمیق و جدی و کار ساز، شاگردانی در رشته‌های مختلف علمی تربیت کرده و پاسخ بسیاری از شبهات علیه دین خدا و مذهب تشیع را دادند، با تلاش فروان مذهب شیعه را دوباره زنده کرده و رشد دادند، به خاطر همین خدمات بارها از دست دشمنان شکنجه دیده و حتی خانه آن حضرت به آتش کشیده شد، این امام مهربان که برای نجات شیعیان و دین زحمات بسیاری کشیدند از شیعیان خود انتظاراتی دارند که عبارت است از:

1: استقامت و پایداری:
استقامت به معنای تحمل و ایستادگی در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه مقابل آن جزع و بی‏تابى است، استقامت و پایداری علاوه بر زندگى مادى، در زندگى معنوى نیز اثر فوق‌العاده دارد، به طوری که اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوس‌‏ها و زرق و برق دنیا و جاذبه‌‏هاى گناه ایستادگى نکند و در طریق معرفةاللّه و اطاعت فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایى نمى‌‏رسد، امام صادق (علیه‌السلام) دوست دارد پیروانش به این صفت طلایی مزین باشند و آن را در وجود خود پرورش دهند تا به درجات بالایی برسند و می‌فرماید: «اگر شیعیان ما در راه حق استقامت ورزند فرشتگان آسمان با آنان دست می‌دهند، ابرهای رحمت بر سر آنان سایه می‌افکنند و سیمایشان همانند روز روشن می‌درخشد و از زمین و آسمان روزی می‌خورند و هیچ خواسته‌ای از خداوند نخواهند داشت مگر اینکه خدای متعال به آنان عطا می‌کند».[1]

2: عزت نفس:
فردى که داراى مناعت طبع و عزّت نفس است، در نزد همگان عزیز و سربلند است، روحیه مناعت طبع باعث می‌شود که انسان از رفتارهایی که عزت و بزرگی او را زیر سوال می‌برد خود داری کند و در مسائل مالی از تنبلی و کسالت پرهیز کرده و ضمن کار و تلاش برای کسب روزی حلال جلوی هر شخصی دست درازی نکند و به سمت هر گونه کسب و درآمدی که در آن خاری و ذلت احساس می‌شود نرود، امام صادق (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید: «شیعیان ما از فرط ذلت همانند سگ زوزه نمی‌کشند و مانند کلاغ طمع نمی‌کنند... آنان هیچگاه به سوی دشمنان ما دست ذلت دراز نمی‌کنند گرچه از گرسنگی بمیرند».[2]
حضرت در باره نحوه برخورد با مردم هم از رفتارهایی که با عزت نفس منافات دارد نهی کرده و می‌فرماید: «در معاشرت با مردم میانه رو باش، نه آنجور خشن و تندخو و بد اخلاق و بد برخورد باش که مردم از نزدیک شدن به تو خوششان نیاید، و نه آنقدر واهن یعنی ضعیف باش که هر کس با تو بر خورد می‌کند تو را تحقیر کند، مؤمن نباید کاری بکند که در نظر دیگران تحقیر بشود».[3]

3: زهد و ساده زیستی:
اگر امروزه خبرهایی از حقوق‌های نجومی امنیت روانی جامعه را بر هم زده است و لکه زشتی برای حکومت اسلامی به وجود آورده است نتیجه میل و رغبت شدید برخی از مدیران به دنیا و زرق و برق آن است، آنان فقط به رفاه و زیبایی دنیای خود نگاه می‌کنند و برای رسیدن به آن دست به هر اقدامی می‌زنند که حقوق‌های نجومی یا اختلاس از جمله آن اعمال است، اما اگر همه ما و به خصوص مدیران و مسئولین روحیه زهد و بی‌توجهی به دنیا را در خود پرورش دهند، جامعه اسلامی روز به روز رشد بهتری خواهد کرد و همه مردم می‌توانند از بیت المال به صورت مساوی استفاده کنند، زهد و پارسایی علاوه بر عزت و بزرگی در بین مردم جامعه رضایت خداوند سبحان را نیز به همراه خواهد داشت، امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اگر دوست داری که در درگاه الهی با خداوند متعال همنشین شوی و در بهشت در جوار حضرت باری تعالی مسکن گزینی، باید دنیا و مظاهر آن در نظر تو خوار باشد و مرگ را همیشه نصب العین خود قرار بده و برای خود چیزی ذخیره نکن و بدان آنچه قبلا از اعمال صالح تقدیم داشته‌ای به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهای نیک که انجام آن را به تاخیر انداخته‌ای ضرر خواهی کرد».[4]
حضرت در سخن زیبای دیگری رسیدن به تمام خوبی‌ها و لذت‌های مادی و معنوی را در گرو دل بریدن از زرق و برق دنیا معرفی کرده و می‌فرماید: «تمام نیکى‏‌ها در خانه‌‏اى نهاده شده و کلید آن خانه زهد در دنیاست».[5]

4: تلاش برای اصلاح دیگران:
شیعیان راستین در عین حال که وظیفه دارند خود را تقویت کرده و به صفات خوب و فاضله مزین کنند، باید مراقب رفتار دوستان و اطرافیان خود نیز باشند و همانند شمعی که با سوختن خود راه را از بی‌راهه نشان می‌دهد، در هدایت دیگران تلاش نماید و با روش‌های زیبا و آموزنده دیگران را به راه درست هدایت کرده و عیوبشان را اصلاح نماید، همان گونه که امام صادق (علیه‌السلام) عمر با برکت خود را در این راه وقف کرده و با تمام وجود برای اصلاح مردم جامعه تلاش نمود، حضرت درباره اهمیت اصلاح دیگران می‌فرماید: «در مورد هم کیشان بدکار خود جز خوبی و نیکی چیزی نگو و از خداوند توفیق هدایت و توبه آنان را بخواهید».[6]
آن حضرت هنگامی که متوجه شد، شقرانی که فردی گنه کار و شرابخوار است، نمی‌تواند از دربار منصور دوانیقی سهم خود را دریافت کند، به آنجا رفت و سهم شقرانی را گرفت و به وی تسلیم نمود، و هنگام پرداخت وجه به شقرانی با لحنی ملاطفت آمیز و مهربان، خطای وی را به او گوشزد کرده و فرمود: «کار خوب از هر کسی خوب است ولی از تو بواسطه‌ی انتسابی که به ما اهل بیت داری خوبتر و زیباتر است و کار بد از هر کسی بد است، ولی از تو به خاطر همین انتساب، زشت‌تر و قبیح‌تر است، امام این جمله را فرمود و گذشت، شقرانی با شنیدن این جمله دانست که امام از گناهش آگاه است و از اینکه امام با این حال به یاری او شتافته و ابراز محبت نمود و با رفتاری کاملا منطقی و پسندیده وی را به گناهش متوجه ساخت، شدیدا نزد وجدان خود شرمسار گشت و خود را ملامت نمود».[7]

5: امانت و صداقت:
این دو صفت زیبا اساس هر جامعه را تشکیل می‌دهد به طوری که اگر وجود داشته باشد هزینه‌های کمر شکن بازرسی‌ها کاسته خواهد شد، خیانت‌ها و حقوق‌های نجومی و اختلاس‌ها از جامعه دور خواهد شد و امنیت و آرامش به جامعه تزریق خواهد شد، امام صادق (علیه‌السلام) نسبت به این دو صفت بسیار حساس بودند و ضمن توصیه به عموم شیعیان برخی از یاران با وفای خود را به صورت ویژه توصیه و سفارش می‌کردند و به آنان پیام و نامه می‌فرستادند، امام به یکی از یاران خود فرمود: «هرگاه پیش عبدالله بن ابی یعفور رفتی، سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو می‌گوید: دقت کن در آن چیزی که به وسیله‌ی آن علی (علیه‌السلام) در محضر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سرافراز شد و او را به آن مقامات عالی رساند، پس تو هم آن‌ها را برای خودت لازم بدان و رفتار خویش را با آن اوصاف زیبا بیارای، مطمئنا علی (علیه‌السلام) با راستگویی و امانتداری در نزد پیامبر به آن درجه و عظمت رسید».[8]
این دو صفت آنقدر مهم و اساسی است که راه شناخت برای مومنین واقعی از منافقین معرفی شده است و حضرت می‌فرماید: «به طول رکوع و سجود شخص ننگرید زیرا به آن عادت کرده و اگر ترک کند به خاطر آن وحشت می‌کند، بلکه به راستی گفتار و امانتداری او بنگرید».[9]

6: دوری از مجالس گناه:
خبر از پارتی‌های شبانه بین دختران و پسران با انواع گناهان خانمان سوز، جلسات غیبت و تهمت و افتراء، دوستی با جنس مخالف، حیف و میل بیت المال و دزدی و کم فروشی و...گناهانی هستند که می‌توانند جامعه را به دره‌های سقوط بکشانند، اما کسانی که به دین اسلام لبیک گفته‌اند و افتخار شاگردی مکتب امام صادق (علیه‌السلام) را فریاد می‌زنند باید از این گناهان خانمان سوز دور باشند و در این مجالس شرکت نکنند تا بتوانند انسانی سالم و موفق باشند، امام در این باره می‌فرماید: «برای مؤمن شایسته نیست که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند انجام می‌شود و او توانایی تغییر آن را ندارد».[10]

امید است همه ما شیعیان همه این خواسته‌های هدایت رئیس مکتب را با عشق انجام دهیم تا علاوه بر سلامت روحی و روانی در این دنیا به عزت و بزرگی مادی و معنوی دست پیدا کنیم و علاوه بر رضایت اهل بیت رضایت خداوند سبحان را نیز درک کنیم.

پی نوشت‌ها:
[1]. «لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکه ولاظلهم الغمام ولاشرقوا نهارا ولاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم، ولما سالوا الله شیئا الا اعطاهم» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران، ج 75، ص 280.
[2]. «شیعتنا لا یهرون هریر الکلب ولا یطمعون طمع الغراب... ولا یسالون لنا مبغضا ولو ماتوا جوعا» همان منبع قبلی ص 281.
[3]. «و لا تکن فظا غلیظا یکره الناس قربک و لا تکن واهنا یحقرک من عرفک» همان مدرک قبلی ص 283.
[4]. «ان احببت ان تجاور الجلیل فی داره و تسکن الفردوس فی جواره فلتهن علیک الدنیا واجعل الموت نصب عینک ولا تدخر شیئا لغد واعلم ان لک ما قدمت وعلیک ما اخرت» همان مدرک قبلی ص 282.
[5]. «جَعَلَ الْخَیْرَ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جَعَلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا» همام مدرک قبلی ج 70 ص 49.
[6]. «لا تقل فی المذنبین من اهل دعوتکم الا خیرا، واستکینوا الی الله فی توفیقهم وسلوا التوبه لهم» همان مدرک قبلی ج 75 ص 280.
[7]. «خَرَجَ الْعَطَاءُ أَیَّامَ أَبِی جَعْفَرٍ وَ مَا لِی شَفِیعٌ- فَبَقِیتُ عَلَى الْبَابِ مُتَحَیِّراً- وَ إِذَا أَنَا بِجَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ- جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ أَنَا مَوْلَاکَ الشَّقْرَانِیُّ- فَرَحَّبَ بِی وَ ذَکَرْتُ لَهُ حَاجَتِی فَنَزَلَ وَ دَخَلَ وَ خَرَجَ- وَ أَعْطَانِی مِنْ کُمِّهِ فَصَبَّهُ فِی کُمِّی ثُمَّ قَالَ- یَا شَقْرَانِیُّ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ- وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا- وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ- وَعَظَهُ عَلَى جِهَةِ التَّعْرِیضِ لِأَنَّهُ کَانَ یَشْرَبُ..» همان مدرک قبلی، ج ‏47، ص350.
[8]. «اذا اتیت عبد الله فاقراه السلام وقل له: ان جعفر بن محمد یقول لک: انظر ما بلغ به علی عند رسول الله صلی الله علیه و آله فالزمه، فان علیا علیه السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله صلی الله علیه و آله بصدق الحدیث واداء الامانه» شیخ طبرسی، فضل بن حسن حفید، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، چاپ دوم، انتشارات حیدریه، نجف، 1385 ش، ص 47.
[9]. «لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده فان ذلک شی ء اعتاده، فلو ترکه استوحش لذلک ولکن انظروا الی صدق حدیثه واداء امانته» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران، ج 68، ص 8.
[10]. «لا ینبغی للمؤمن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه ولا یقدر علی تغییره» همان مدرک قبلی ج 71 ص 199.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۲۴
khademoreza kusar