چرایی عدم بیعت
چرایی عدم بیعت |
چرایی عدم بیعت |
ماجرای سید بحر العلوم رضوان الله تعالی علیه :
سید بحر العلوم رحمه الله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد، در بین راه راجع به این مسئله، که گریه بر امام حسین علیه السلام گناهان را میآمرزد، فکر میکرد. همان وقت متوجه شد که شخصی عرب سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد، بعد پرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفتهای؟ و در چه اندیشهای؟ اگر مسئله علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟
از تکالیف دعا کردن است از برای حفظ وجود مبارک امام عصر علیه السّلام از شرور شیاطین انس و جنّ، و طلب تعجیل نصرت و ظفر و غلبه بر کفّار و ملحدین و
منافقین و برای آن جناب، که این نوعی است از اظهار بندگی و اظهار شوق و زیادتی محبّت و دعاهای وارده در این مقام بسیار است، یکی دعایی است که از یونس بن عبد الرّحمن مروی است که حضرت امام رضا علیه السّلام امر می فرمودند به دعا کردن برای حضرت صاحب الأمر علیه السّلام به این دعا: اللهمّ ادفع عن ولیک و خلیفتک و حجتک تا آخر.[1]
در روایت است که دین داری در آخر الزمان، مثل گرفتن آتش در دست است...
در ابتدا با استفاده از برخی روایات، تصویری از وضعیت دینی در آخرالزمان ارائه می شود:
«اسلام و ایمان، غریب می شود، همان طور که در ابتدا غریب بود»،
«مساجد از نظر ظاهری آباد، ولی از نظر هدایت خراب هستند»،
امام (عج) از دوستان و یاران خود حمایت می کند، در این رابطه داستان زخم صفین، وحید بهبهانی و ابو راجح حمّامی معروف است.
این دفاع و حمایت، منحصر به موارد شخصی و فردی نیست، بلکه در مواردی، از جامعه شیعه حمایت می کند و باعث حفظ آنان می شود، در این مورد داستان انار که مربوط به شیعیان بحرین و وزیر آن که دست نشانده انگلیسی ها بوده، مشهور و متواتر است.
انسان های عفیف همواره مورد توجه اولیای الهی، به ویژه وجود مقدس حضرت مهدی (عج) قرار می گیرند. زیرا آنان را خدا دوست دارد و رضایت امام زمان (عج) در کسب رضایت خداوند متعال است. پیامبر اکرم (ص) فرمود:
إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْحَیی الْحَلِیمَ الْعَفِیفَ الْمُتَعَفِّف[1]
خدا شخص با حیای خویشتن دار، پاکدامن، با مناعت را- که از مردم تقاضای کمک نمی کند- دوست دارد.
بنابراین عفت پیشه گان، بی تردید محبوب دل حضرت ولی عصر (عج) خواهند بود. ماجرای زیر شاهدی بر این مدعاست.
از دیدنی ترین و جالب ترین لحظاتی که مشتاقان عدالت مهدوی و شیفتگان اهل بیت علیه السلام انتظار آن را می کشند و همواره آرزو دارند که آن لحظات زیبا را ببینند و به جمال دل آرای امید شیعیان و مایه تسلّی بخش محرومان و مستضعفان و ستم دیدگان عالم چشم بدوزند، همان ساعت ظهور و هنگامه حضور رسمی امام مهدی علیه السلام برای اجرای احکام شریعت و گسترش عدالت می باشد. پیشوای پنجم، آن لحظات شورآفرین را این گونه بیان می کند:
در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه السلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود می رسد و ظلم و ناعدالتی، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به به اوج خود رسیده و مردم از هر کس و حکومتی ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و ندای عدالتی می گردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگویان فتنه انگیز و فرصت طلب به تنگ می آیند که شب و روز آرزوی قیام منادی عدالت را در سر می پرورانند. حضرت امام باقر علیه السلام فضای تاریک جهان قبل از ظهور را این گونه بیان می کند: «لا یقُومُ الْقائِمُ الّا عَلی خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَزَلازِلَ وَفِتْنَةٍ وَبَلاءٍ یصیبُ النّاسَ وَطاعُونٍ قَبْلَ ذلِک وَسَیفٍ قاطِعٍ بَینَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَینَ النّاسِ وَتشْتیتٍ فی دینِهِمْ وَتَغْییرٍ فی حالِهِمْ حَتّی یتَمَنَّی الْمُتَمَنّی الْمَوْتَ صَباحا وَمَساءً مِنْ عِظَمِ ما یری مِنْ کلْبِ النّاسِ وَاکلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا؛[1]