بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمک!
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحث تربیت از زاویههای مختلف معنای تربیت، اهمیت تربیت، ابزار تربیت، تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی، تربیت اجتماعی، و شیوههای تربیت، از شیوههای تربیت بحث محبّت است که انسان اگر بخواهد کسی را تربیت کند با کتک نمیشود. با بداخلاقی نمیشود. باید با محبّت باشد.
قویترین یا از قویترین ابزار تربیت محبّت است. یک شعر هم هست که:
درس معلم ار بود زمزمهی محبّتی *** جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
این میخواهد همان را بگوید. حالا خداوند در قرآن از همین راه تربیت دعوت کرده است. مثلاً میفرماید که: خدا چون میخواهد مردم را از ظلمات به نور دعوت کند، ظلمات تفرقه و شرک وکفر و جهل و تعصّب و خرافات، میخواهد در دنیای توحید و اخلاص و اینها ببرد، «هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» (احزاب/۴۳) برای اینکه مردم را از ظلمات به نور میبرد، «یُصَلِّی عَلَیْکُمْ» یعنی خدا به شما صلوات میفرستد. یعنی از راه صلوات و درود شما را دعوت میکند. «یُصَلِّی عَلَیْکُمْ… لِیُخْرِجَکُمْ» روی این زمینه حرفهای زیادی داشتیم. مثلاً خدا میگوید: اجر زیاد به تو میدهم. در قرآن اجر خالی کم پیدا میکنی. یا مثلاً میگوید: «أَجْرٌ عَظیمٌ»، یا میگوید: «أَجْرٌ کَبیرٌ»، «أَجْرٌ کَریم»، «أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُون» (فصلت/۸) اجر دائمی، پیوسته. حالا اینها مطالبی بود که قبلاً گفته بودیم. و اما ادامهی بحث.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمک!
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
سر سفرهی قرآن هستیم. سر سفرهی رمضان هستیم. سر سفرهی وحی هستیم. موضوع بحث ما تربیت است که در این جلسه وارد شیوههای تربیت میشویم. اولین شیوهی تربیت محبت است. اگر پدر و مادری، استاد دانشگاهی، طلبهای، معلمی، مربی، هرکس میخواهد در کسی اثری بگذارد، صد و سی رقم شیوه من کشف کردهام. شاید هم بیشتر باشد. این خودش یک دو جلد کتاب میتواند باشد. ولی یک چند تا شیوهاش را میتوانم بگویم که خیلی برجسته است و مورد نیاز است و خیلی جدی است.
اولین شیوه، شیوهی محبت است. قرآن بخوانم. قرآن میفرماید: «هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» (احزاب/۴۳) وقتی خداوند میخواهد مردم را از ظلمات به نور دعوت کند اول میگوید: «یُصَلِّی عَلَیْکُمْ»
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمک! اللهم صل علی محمد و آل محمد. الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
عرض کنم که دربارهی این مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل که بعد از نماز میگوییم، بعضی از مقدسین میگویند: اینها که در صدر اسلام نبوده است. من یک چیزی به شما بگویم. اول اینکه کسی حق ندارد درباره اسلام قضاوت کند، مگر کسی که دهها سال در اسلام کار کرده باشد. من یک حدیثی برای شما میخوانم، ببینید این مرگ بر آمریکا در صدر اسلام بوده است، یا نه! مرگ بر آمریکا را نه، ولی مرگ بر فلانی و مرگ بر فلانی بوده است.
۱- نفرین امیرالمؤمنین بر والی خائن ری
امیرالمؤمنین(ع) یک نماینده در ری داشت، ایشان باید زکات را میگرفت و تحویل میداد. مثلاً وقتی میگفتند: دو ریال زکات بگیر، ایشان سه ریال میگرفت، یک ریالش را برمیداشت، دو ریالش را برای حضرت امیر(ع) میفرستاد. تا حضرت امیر(ع) دید این نمایندهاش خیانت میکند، عزلش کرد. گفت: او را بگیرید و یک نفر هم مثلاً او را دست بسته تحویل من بدهد. چون حضرت امیر(ع) با نمایندگانش که بد بودند، برخورد خیلی انقلابی میکرد. پس او را عزل کرد! یک. یک مراقب گذاشت که او را تحویل بدهند، این مراقب در یک لحظه خوابش برد، غافل شد، این نماینده فرار کرد، فرار کرد و رفت و به معاویه متصل شد. آنجا هم بر ضرر علی بن ابیطالب شعر گفت.
پیآمدهای بیتقوایی در قرآن
درباره تقوا و آثار و پیامدهای آن، بسیار گفته و نوشته شده است، ولی درباره بی تقوایی و تاثیر آن درزندگی، کمتر تحلیلی ارایه شده است. مسلماً بررسی و تحلیل آن میتواند راهگشای خوبی در زمینه بازسازی هنجارهای اجتماعی و جامعه پذیری باشد. نویسنده دراین مطلب با بررسی آیات قرآنی، نگاهی گذرا به آثار بی تقوایی در زندگی اجتماعی دارد. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
تقوا، اساس هنجارها وفضایل
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمک! اللهم صل علی محمد و آل محمد. الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
سر سفرهی قرآن هستیم، اهمیت تربیت، انواع تربیت، تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی، خانوادگی، جنسی… ابزار تربیت، راههای تربیت، شیوههای تربیت، موضوع بحث این بود و این جلسه هم راجع به نقش همنشین در تربیت صحبت میکنیم، دو جلسه که یک جلسهاش گفته شد، موضوع کلی بحث تربیت است، موضوع این نقش جلسه همنشین در تربیت است.
همنشین تو از تو به باید *** تا تو را عقل و دین بیفزاید
این همنشین بالاترینش همسر است. همسر روی همسر اثر میگذارد. چه زنهایی که مردهایشان را نجات دادهاند. امام حسین(ع) وقتی میخواست برود کربلا، در راه که میرفت، زهیر را با خانمش دید. او را دعوت کرد که من میروم کربلا، بیا و یار من باش! زهیر یک مقداری سنگینش بود. داشت مِن و مِن میکرد. خانمش گفت: زهیر! پسر فاطمه از تو دعوت میکند، مِن و مِن میکنی؟ برو! شک داری؟
از جمله مفاهیمی که در قرآن مورد تاکید بسیار قرار گرفته موضوع اسراف است. در نگرش قرآنی، میتوان به ناهنجاری بودن آن بی هیچ تردید و گمانی حکم کرد. اما از آن جایی که ابعاد آن، چنان که باید و شاید روشن و تبیین نشده و همه جوانب آن با رویکرد تحلیلی مورد بررسی قرار نگرفته، در این نوشتار تلاش شده است تا به این موضوع در ابعاد مختلف آن پرداخته شود که البته به جهت مهم بودن مسایل اجتماعی و شناسایی اصول و موارد هنجاری از ضدهنجاری به جنبه اجتماعی آن بیشتر پرداخته شده است.
مفهوم اسراف
کاربرد عرفی این واژه در معنای اقتصادی آن موجب شده است که به ابعاد و جوانب دیگر مسئله اسراف، کمتر پرداخته شده و یا به طور کلی نادیده گرفته شود. در حالی که در نگاه قرآنی و نیز کاربردهای واژه نشان میدهد که دامنه مفهومی آن نه تنها ابعاد اقتصادی و هنجاری و اخلاقی، بلکه حوزه اعتقادات را نیز شامل میشود. بنابراین در حوزههای کلامی و اعتقادی و جامعه شناسی و روان شناسی و اصول اخلاقی و تربیتی و اقتصادی میتوان از اسراف سخن گفت و به بررسی موارد و نیز علل و عوامل آن پرداخت.
لزوم اطاعت از والدین در آیات و روایات
خداوند متعال، در چند آیه لزوم اطاعت از والدین را پس از دعوت به عبادت خود، قرار می دهد:
وَ قَضی رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیاه وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(39)
وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شیئاً و بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(40)
[40]
اَلاّ تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(41)
لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللّه وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(42)
در این آیات، اطاعت از والدین، همراه و بلافاصله بعد از دعوت به توحید آمده است. از
در آیه ۱۶۵ سوره اعراف میخوانیم: «فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُکِّرُوا۟ بِهِۦٓ أَنجَیْنَا ٱلَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَأَخَذْنَا ٱلَّذِینَ ظَلَمُوا۟ بِعَذَابٍۭ بَـِٔیسٍۭ بِمَا کَانُوا۟ یَفْسُقُونَ». علامه طباطبایی این آیه را چنین ترجمه کرده است: و چون چیزهایى را که بدان تذکرشان داده شده بود به غفلت سپردند، کسانى را که از بدى منع میکردند رهانیدیم و کسانى را که ستم کرده بودند به سزاى آن عصیان که میکردند به عذابى سخت دچار کردیم.
در تفسیر نمونه و در ذیل این آیه میخوانیم که در این آیات صحنه دیگرى از تاریخ پرماجراى بنى اسرائیل که مربوط به جمعى از آنهاست که در ساحل دریا زندگى مىکردند، آمده است ...