مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

۱۵۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

نتیجه تصویری برای ماه رمضان در صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام

سفارش امام زین العابدین (ع) در چهل و چهارمین بخش صحیفه سجادیه به هنگام ورود به ماه مبارک رمضان آمده است. ماه رمضان در کنار دیگر ماه های قمری، با توجه به ارج و قرب الهی بیشتری جزو پر سفارش ترین ماه هایی است که مورد توجه پیامبران الهی، ائمه معصوم و خداوند قرار گرفته است.

سفارش امام زین العابدین (ع) در چهل و چهارمین بخش صحیفه سجادیه به هنگام ورود به ماه مبارک رمضان آمده است. ماه رمضان در کنار دیگر ماه های قمری، با توجه به ارج و قرب الهی بیشتری جزو پر سفارش ترین ماه هایی است که مورد توجه پیامبران الهی، ائمه معصوم و خداوند قرار گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۳
khademoreza kusar
يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۲۰ ب.ظ

فضیلت و خواص سوره مطففین

هشتاد و سومین سوره قرآن کریم است که مکی  و 36 آیه دارد.

در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: هر کس که سوره مطففین را قرائت نماید خداوند به او شرابی از باده سر به مهر، می نوشاند.(1)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در نمازهای واجب خود سوره مطففین را قرائت نماید خداوند امنیت از اتش را به او عطا می کند به گونه ای که نه تو آتش را می بیند و نه آتش او را. در روز قیامت بر روی پل جهنم عبور نمی کند و از او محاسبه نمی شود.(2)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۰
khademoreza kusar
يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۳ ق.ظ

مسئولین در ذکر مبانی اسلامی صریح باشند

بیانات رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم

به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان و در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمه‌الله)
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین.

 خیلی جلسه‌ی شیرین و مطلوب و پُربرکت و ان‌شاءالله پُرفایده‌ای بود. ماه رمضان بر همه‌ی شما، بر همه‌ی قرآنیان مبارک باد؛ ان‌شاءالله. شروع این ماه مبارک را -که یکی از مهم‌ترین خصوصیّات این ماه مبارک، نزول قرآن، انس با قرآن و تلاوت قرآن است- امروز با تلاوت آیات کریمه‌ی قرآن در اینجا شاهد بودیم و حقّاً و انصافاً بهره بردیم؛ واقعاً استفاده کردیم. من تشکّر میکنم از برادرانی که زحمت کشیدند، این جلسه را و این برنامه‌ریزی را ترتیب دادند، انجام دادند؛ خیلی خوب بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۳
khademoreza kusar
شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۲۵ ق.ظ

ثبت نام طرح تابستان آغاز شد

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا (علیه السّلام) کوثر شهرستان زابل برگزار می کند:

دوره های قرآنی : حفظ مفهومی و عمومی ، حفظ مجازی ، حفظ خردسالان جزء 30 ، تجوید عمومی سطح یک و دو ، روخوانی و روانخوانی ، تفسیر قرآن ، مشاوره اسلامی ، دوره های اعتقادی و پاسخگویی به شبهات ، اخلاق و پاسخگویی به احکام شرعی و ...

هنری : خیاطی ، خطاطی ، نقاشی ، گل کریستال ، چرم دوزی ، کیف بافی ، نمد دوزی و....

تقویتی : ریاضی ، زبان ، فیزیک ، هندسه ، عربی و ...

مکان : شهرستان زابل - خیابان فردوسی ، روبرو فردوسی 40

تلفن :05432223044

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا (علیه السّلام)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۲۵
khademoreza kusar
شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۱۴ ق.ظ

تبریک حلول ماه مبارک رمضان1396

نتیجه تصویری برای تبریک ماه رمضان متحرک و زیبا

حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه

نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما سروران گرامی تبریک عرض میکنیم ...

التماس دعا

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا (علیه السّلام) کوثر شهرستان زابل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۱۴
khademoreza kusar

غذای مناسب برای ماه رمضان,غذای مخصوص ماه رمضان,غذای اماده برای ماه رمضان

روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد

 

غذاهای ویژه ماه رمضان از دیدگاه طب سنتی ایران

روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد. زود تشنه می‌شوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیت‌های جسمی روبه رو می شوید. روزه عبادت و تمرینی برای تحمل سختی‌هاست و اگر نکات روزه‌داری را خوب به کار نبرید روزهای سختی را پشت‌سر خواهید گذاشت. پس اگر می‌خواهید ماه رمضان را با سلامت کامل پشت‌سر بگذارید، راه‌های مفیدی را برای سلامت شما در این ماه پیشنهاد می‌کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۰۴
khademoreza kusar
شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۲ ق.ظ

سیمای روزه داران در قرآن

نتیجه تصویری برای سیمای روزه داران در قرآن

سوره بقره، آیات 185-183

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.(183) ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر و علی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون.(184) شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر و لتکملوا العدة و لتکبروا الله علی ما هدیکم و لعلکم تشکرون.(185)

ترجمه آیات

ای کسانی که ایمان آورده‏اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید(183).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۰۲
khademoreza kusar
شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۵۹ ق.ظ

درباره ماه رمضان

رمضان اسمی از اسماء الهی می باشد و نبایست به تنهائی ذکر کرد مثلا بگوئیم، رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا می دهیم.

رمضان از اسماء الله است

هشام بن سالم نقل روایت می نماید و می گوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابی جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۵۹
khademoreza kusar

 با اشاره به نقش مهم توکل بر خدا در حل مشکلات زندگی انسان اظهار داشت: مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری از عرفای به نامی است که بزرگان او را قبول داشته و کراماتی از او نقل کرده اند؛ ایشان از وجود نازنین امام زمان یک دعایی را شنیده و نقل می‌کند که حضرت به من فرمودند؛ هر وقت به بن‌بست رسیدی این دعا را بخوان:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۵۶
khademoreza kusar
شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۵۴ ق.ظ

تشرّفات به محضر امام علیه السلام

تشرف علی بن مهزیار اهوازی(ره)

جناب علی بن مهزیار(ره) فرمود:
«بیست بار با قصد این که شاید به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السلام برسم، به حج مشرف شدم؛ اما در هیچ کدام از سفرها موفق نشدم. تا آن که شبی در رختخواب خوابیده بودم، ناگاه صدایی شنیدم که کسی می گفت: ای پسر مهزیار، امسال به حج برو که امام خود را خواهی دید. شادان از خواب بیدار شدم و بقیه شب را به عبادت سپری کردم.
صبحگاهان، چند نفر رفیق راه پیدا کردم، و به اتفاق ایشان مهیای سفر شدم و پس از چندی به قصد حج به راه افتادیم. در مسیر خود وارد کوفه شدیم. جستجوی زیادی برای یافتن گمشده ام نمودم؛ اما خبری نشد؛ لذا با جمع دوستان به عزم انجام حج خارج شدیم و خود را به مدینه رساندیم. چند روزی در مدینه بودیم.
باز من از حال صاحب الزمان علیه السلام جویا شدم؛ ولی مانند گذشته، خبری نیافتم و چشمم به جمال آن بزرگوار منور نگردید. مغموم و محزون شدم و ترسیدم که آرزوی دیدار آن حضرت به دلم بماند. با همین حال به سوی مکه خارج شده و جستجوی بسیاری کردم؛ اما آن جا هم اثری به دست نیامد. حج و عمره ام را ظرف یک هفته انجام دادم و تمام اوقات در پی دیدن مولایم بودم.
روزی متفکرانه در مسجد نشسته بودم. ناگاه در کعبه گشوده شد. مردی لاغر که با دو بُرد (لباسی است) احرام بسته بود، خارج گردید و نشست. دل من با دیدن او آرام شد. به نزدش رفتم. ایشان برای احترام من، برخاست.
مرتبه دیگر او را در طواف دیدم. گفت: اهل کجایی؟
گفتم: اهل عراق.
گفت: کدام عراق؟
گفتم: اهواز.
گفت: ابن خصیب را می شناسی؟ گفتم: آری.
گفت: خدا او را رحمت کند؛ چقدر شبهایش را به تهجد و عبادت می گذرانید و عطایش زیاد و اشک چشم او فراوان بود. بعد گفت: ابن مهزیار را می شناسی؟ گفتم: آری، ابن مهزیار منم.
گفت: حیاک الله بالسلام یا اباالحسن ( خدای تعالی تو را حفظ کند ). سپس با من مصافحه و معانقه نمود و فرمود: یا اباالحسن، کجاست آن امانتی که میان تو و حضرت ابومحمد ( امام حسن عسکری علیه السلام ) بود؟
گفتم: موجود است و دست به جیب خود برده، انگشتری که بر آن، دو نام مقدس محمد و علی علیهما السلام نقش شده بود، بیرون آوردم. همین که آن را خواند، آن قدر گریه کرد که لباس احرامش از اشک چشمش تر شد و گفت: خدا تو را رحمت کند یا ابا محمد؛ زیرا که بهترین امت بودی. پروردگارت تو را به امامت شرف داده و تاج علم و معرفت بر سر نهاده بود. ما هم به سوی تو خواهیم آمد.
بعد از آن به من گفت: چه می خواهی و در طلب چه کسی هستی، یا ابا الحسن؟
گفتم: امام محجوب از عالم را.
گفت: او محجوب از شما نیست؛ لکن اعمال بد شماست او را پوشانیده است. برخیز به منزل خود برو و آماده باش. وقتی که ستاره جوزا غروب کرد و ستاره های آسمان درخشان شد، آن جا من در انتظار تو، میان رکن و مقام ایستاده ام.
ابن مهزیار می گوید: با این سخن روحم آرام شد و یقین کردم که خدای تعالی به من تفضل فرموده است؛ لذا به منزل رفته و منتظر وعده ملاقات بودم، تا آن که وقت معین رسید. از منزل خارج و بر حیوان خود سوار شدم؛ ناگاه متوجه شدم آن شخص مرا صدا می زند: یا ابا الحسن بیا. به طرف او رفتم.
سلام کرد و گفت: ای برادر، روانه شو. و خودش به راه افتاد. در مسیر، گاهی بیابان را طی می کرد و گاه از کوه بالا می رفت. بالاخره به کوه طائف رسیدیم. در آن جا گفت: یا ابا الحسن، پیاده شو نماز شب بخوانیم.
پیاده شدیم و نماز شب و بعد هم نماز صبح را خواندیم.
باز گفت: روانه شو ای برادر، دوباره سوار شدیم و راههای پست و بلندی را طی نمودیم، تا آن که به گردنه ای رسیدیم. از گردنه بالا رفتیم؛ در آن طرف، بیابانی پهناور دیده می شد. چشم گشودم و خیمه ای از مو دیدم که غرق نور است و نور آن تلألویی داشت.
آن مرد به من گفت: نگاه کن. چه می بینی؟
گفتم: خیمه ای از مو که نورش تمام آسمان و صحرا را روشن کرده است.
گفت: منتهای تمام آرزوها در آن خیمه است. چشم تو روشن باد.
وقتی از گردنه خارج شدیم، گفت: پیاده شو که این جا هر چموشی رام می شود. از مرکب پیاده شدیم.
گفت: مهار حیوان را رها کن. گفتم: آن را به چه کسی بسپارم؟
گفت: این جا حرمی است که داخل آن نمی شود، جز ولیّ خدا.
مهار حیوان را رها کردیم و روانه شدیم، تا نزدیک خیمه نورانی رسیدیم.
گفت: توقف کن، تا اجازه بگیرم. داخل شد و بعد از زمانی کوتاه بیرون آمد و گفت: خوشا به حالت که به تو اجازه دادند.
وارد خیمه شدم. دیدم ارباب عالم هستی، محبوب عالمیان، مولای عزیزم، حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان مهربانم روی نمدی نشسته اند. چرم سرخی بر روی نمد قرار داشت، و آن حضرت بر بالشی از پوست تکیه کرده بودند. سلام کردم.
بهتر از سلام من، جواب دادند.
در آن جا چهره ای مشاهده کردم مثل ماه شب چهارده، پیشانی گشاده با ابروهای باریک کشیده و به هم پیوسته. چشمهایش سیاه و گشاده، بینی کشیده، گونه های هموار و برنیامده، در نهایت حسن و جمال. بر گونه راستش خالی بود مانند قطره ای مِشک که بر صفحه ای از نقره افتاده باشد.
موی عنبر بوی سیاهی داشت، که تا نزدیک نرمه گوش آویخته و از پیشانی نورانی اش نوری ساطع بود مانند ستاره درخشان، نه قدی بسیار بلند و نه کوتاه؛ اما کمی متمایل به بلندی، داشت.
آن حضرت روحی الفداه را با نهایت سکینه و وقار و حیاء و حسن و جمال، زیارت کردم، ایشان احوال یکایک شیعیان را از من پرسیدند. عرض کردم: آنها در دولت بنی عباس در نهایت مشقت و ذلت و خواری زندگی می کنند.
فرمودند:
«إن شاء الله روزی خواهد آمد که شما مالک بنی عباس شوید و ایشان در دست شما ذلیل گردند.
بعد فرمودند: پدرم از من عهد گرفته که جز، در جاهایی که مخفی تر و دورتر از چشم مردم است، سکونت نکنم؛ به خاطر این که از اذیت و آزار گمراهان در امان باشم تا زمانی که خدای تعالی اجازه ظهور بفرمایید.
و به من فرموده است:
فرزندم، خدا در شهرها و دسته های مختلف مخلوقاتش همیشه حجتی قرار داده است تا مردم از او پیروی کنند و حجت بر خلق تمام شود. فرزندم، تو کسی هستی که خدای تعالی او را برای اظهار حق و محو باطل و از بین بردن دشمنان دین و خاموش کردن چراغ گمراهان، ذخیره و آماده کرده است. پس در مکانهای پنهان زمین، زندگی کن و از شهرهای ظالمین فاصله بگیر و از این پنهان بودن وحشتی نداشته باش؛ زیرا که دلهای اهل طاعت، به طرف تو مایل است، مثل مرغانی که به سوی آشیانه خود پرواز می کنند و این دسته کسانی هستند که به ظاهر در دست مخالفان خوار و ذلیل اند؛ ولی در نزد خدای تعالی گرامی و عزیز هستند.
اینان اهل قناعت و متمسک به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و تابع ایشان در احکام دین و شریعت می باشند. با دشمنان طبق دلیل و مدرک بحث می کنند و حجتها و خاصان درگاه خدایند؛ و در صبر و تحمل اذیت از مخالفان مذهب و ملت چنان هستند که خدای تعالی، آنان را نمونه صبر و استقامت قرار داده است و همه این سختیها را به جان و دل می پذیرند.
فرزندم، بر تمامی مصایب و مشکلات صبر کن؛ تا آن که خدای تعالی وسایل دولت تو را مهیا کند و پرچمهای زرد و سفید را بین حطیم و زمزم بر سرت به اهتزار درآورد و فوج فوج از اهل اخلاص و تقوی نزد حجرالاسود به سوی تو آیند و بیعت نمایند. ایشان کسانی هستند که پاک طینتند و به همین جهت قلبهای مستعدی برای قبول دین دارند و برای رفع فتنه های گمراهان بازوان قوی دارند.
آن زمان است که درختان ملت و دین بارور گردد و صبح حق درخشان شود. خداوند به وسیله تو ظلم و طغیان را از روی زمین برمی اندازد و امن و امان را در سراسر جهان ظاهر می نماید. احکام دین در جای خود پیاده می شوند و باران فتح و ظفر زمینهای ملت را سبز و خرم می سازد.
بعد فرمودند: آنچه را در این مجلس دیدی باید پنهان کنی و به غیر اهل صدق و وفا و امانت اظهار نداری. »
ابن مهزیار می گوید: چند روزی در خدمت آن بزرگوار ماندم و مسائل و مشکلات خود را سؤال نمودم. آنگاه مرخص شدم تا به سوی اهل و خانواده خود برگردم.
در وقت وداع، بیش از پنجاه هزار درهمی که با خود داشتم، به عنوان هدیه خدمت حضرت تقدیم نموده و اصرار کردم که ایشان قبول نمایند.
مولای مهربان تبسم نموده و فرمودند: این مبلغ را که مربوط به ما است در مسیر برگشت استفاده کن و به طرف اهل و عیال خود برگرد؛ چون راه دوری در پیش داری.
بعد هم آن حضرت برای من دعای بسیاری فرمودند. پس از آن خداحافظی کردم و به طرف شهر و دیار خود بازگشتم. »
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۵۴
khademoreza kusar