مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

۱۰۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

 قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.(106)
ترجمه :
امام جواد علیه السلام فرمودند:سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:
1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .
2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .
3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن .

کشف الغمه ج2 ص349 س7

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۲
khademoreza kusar
سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۷ ق.ظ

امام جواد علیه السلام از نگاه دانشمندان اهل سنت

سیمای پرفروغ و عالم تاب امام جواد علیه السلام نه تنها شیعیان را شیدای جمال و جلال خویش ساخته، که دانشمندان اهل سنّت را نیز از سکوت و خاموشی رهانیده است. آنان در منابع تاریخی و حدیثی خویش، به قدر ایمان و معرفت خود، زبان به حقیقت گشوده اند و شخصیت آسمانی پیشوای نهم شیعیان را چنین به تصویر کشیده اند:

1. سبط ابن جوزی حنفی (متوفّای 654 ق):
«و محمد، الامام ابوجعفر الثانی کان علی منهاج أبیه فی العلم و التقی و الزهد و الجود... و کان یلقّب بالمرتضی والقانع ...».1
محمد، ابوجعفر ثانی، مانند پدرش (علی ابن موسی الرضا) اهل علم و تقوا و زهد و بخشش بود... او به مرتضی و قانع ملقب بود.

2. کمال الدین محمد بن طلحه شافعی (متوفّای 652 ق):
«... و ان کان صغیر السّنّ فهو کبیر القدر، رفیع الذّکر...».2
او با وجود سن کم، شخصیتی ارزشمند و نامور بود... .

3. شمس الدّین ذهبی (748 ق):
«کان محمّد یلقّب بالجواد و بالقانع والمرتضی، ... و کان أحد الموصوفین بالسّخاء فلذلک لقّب بالجواد...».3
محمد (علیه السلام) به جواد و قانع و مرتضی ملقب بود، و او یکی از توصیف شوندگان به جود و بخشش بود و به همین خاطر به او لقب «جواد» دادند.

4. ابن تیمیه حرّانی دمشقی (758 ق):
محمد بن علی الجواد کان من اعیان بنی هاشم و هو معروف بالسخاء و السؤدَد و لهذا سُمّی الجوادُ... .4
محمد بن علی الجواد (علیه السلام) از بزرگان بنی هاشم است، و او معروف به سخا و بخشش و کرم بود، و به همین خاطر «جواد» نامیده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۷
khademoreza kusar

 
یکی از توصیه های آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، توسل به حضرت جواد الائمه (علیه السلام) بود. 
بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی می خواستند. آن بزرگوار می فرمود:
«سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد (علیه السلام) تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد. گاه امر می کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرّب می دانست.»
منبع: روح و ریحان، ص 93
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۱
khademoreza kusar

حدیث دوم: همنشین بد

همنشین در احادیث امام جواد علیه السلام

« إیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الثَّریرِ، ‌فَإنَّهُ کَالسَّیفِ، ‌یَحسُنُ مَنظَرُهُ وَ یَقبَحُ اَثَرُه »

از همنشینی با بد بپرهیز، چرا که او مثل شمشیر می ماند، منظرش زیباست، ‌ولی اثرش زشت است. [ 2]

در کلمات معصومین، نسبت به رفاقت و همنشینی توصیه های
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۲
khademoreza kusar
سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ق.ظ

تسلیت شهادت امام جواد علیه السلام

       السلام علیک یا جواد الائمه

سلام براشک! سلام برغم! سلام برغربت تو و بر تمام تنهایی ات یا جواد الائمه.هر چند دست ما از آستان تو کوتاه است اما دل بر ضریح دیر آشنای تو بسته ایم تا با کرامت ازلی ات گره گشای آرزومندی ما باشی.

مولا جان! به صداقت اشک ها قسم که نیازمندان آستان توایم جرعه ای از دریای معرفتت ما را بنوشان.

درود خداوند بر تو و شهادت غریبانه ات یا مولا یا جوادالائمه[.

موسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا علیه السلام کوثر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۳۴
khademoreza kusar
دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۵ ب.ظ

نقش و اهمیت مسجد در اسلام

مقدمه

مشاهدات تجربى، اظهارات دست اندرکاران امور مساجد وانجام مصاحبه هاى اکتشافى اولیه، که با چند تن از مردم عادى و برخى افراد فعال در مساجد انجام شده است، نشان مى دهد که حضور مردم در مساجد نسبت به دوران انقلاب (1356 - 1357 ) و سال هاى ابتدایى پس از پیروزى انقلاب (1358 - 1360) کاهش یافته است. بنابراین، اکنون به صورت جدّى، این سؤال مطرح است که دلایل این کاهش حضور چیست؟ چرا صفوف نماز جماعت خلوت است؟ چرا شور و نشاط اواخر دهه پنجاه در مساجد دیده نمى شود؟ چرا از کتابخانه هاى مساجد، از کلاس ها، سخنرانى ها و سایر فعالیت هاى مساجد استقبال نمى شود؟

در تحلیل پدیده کاهش حضور در مساجد، اولین دلیل عمده اى که مطرح است، مقطعى بودن بعضى از نیازها در دوران رونق مى باشد. طى دهه هاى چهل و پنجاه، به دنبال مجموعه اى از تحولات اجتماعى و فرهنگى، یک خواسته و نیاز جمعى در میان مردم پدید آمد: "برچیده شدن نظام شاهنشاهى و ایجاد حاکمیت اسلام". کاهش حضور در مساجد در دوره رکود نسبى، تا اندازه اى به این دلیل بود که اولاً، با پیروزى انقلاب و ثانیاً با خنثى شدن بسیارى از توطئه هاى پس از انقلاب، نیازهاى مذکور منتفى شده بود.

براى این قسمت از تحلیل، نمى توان نتایج کاربردى ارائه داد; زیرا نیازهاى مقطعى یاد شده، مربوط به همان دوره خاص بوده است و نمى توان و نباید آن ها را در همان شکل سابق احیا کرد. اما یادآورى آن، این فایده را دارد که برخى از دلایل پدیده کاهش حضور را آشکار و قابل فهم مى سازد.

بر مبناى این تحلیل، به منظور افزایش حضور مردم در مساجد ، باید با مداخله در متغیرهایى که موجب تغییر در تعادل نیاز ارزشى مردم شده است، این تعادل را به سوى برترى نسبى نیازها و ارزش هاى جمعى و متعالى، هدایت نمود. اگر بتوانیم فاصله میان واقعیت ها و آرمان ها را کاهش دهیم، میزان فقر را به حداقل برسانیم، سطح انتظار مردم را از زندگى به گونه اى نسبى کاهش دهیم و نهادهاى ارشادى و تبلیغى خود را فعال سازیم ، به نتیجه خواهیم رسید.

مقاله حاضر دو محور اساسى «نقش و عملکرد مسجد» و «ویژگى هاى نسل جوان» را به اجمال مورد بررسى قرار داده و با عنایت به نقش مسجد در تربیت نسل جوان ، پس از ارائه یک گزارش از پژوهشى که نگارنده در این زمینه انجام داده، در خصوص عوامل و شیوه هاى جذب جوانان به مسجد، راه کارهایى عملى پیشنهاد نموده است.

نقش و اهمیت مسجد در اسلام

در فرهنگ دینى، نام «مسجد» یادآور بندگى و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است. «مسجد» یعنى: جایگاه سجده، و سجده اوج عبادت و بندگى انسان براى خداست; «السجودُ منتهىَ العبادةِ مِن بَنی آدم.»1 در حقیقت، برترین و اصیل ترین محل براى عبادت و تقربّ جستن به خداوند متعال مسجد است. بنابراین، در قرآن کریم بر جنبه هاى عبادى مسجد بیش از هر بعد دیگرى تکیه شده است.

مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است; «و اَنَّ المساجدَ لِلّهِ فَلاَ تَدعُوا مَعَ اللَّهِ اَحداً.» (جن: 18) مسجد جایگاه زمزمه و نجواى صادقانه با معبود است; «وَ اَقیمُوا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجد وَادعُوهُ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ». (حج: 4)

مسجد پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک است; «سُبحانَ الّذی اَسرى بِعبدهِ لیلاً مِن المسجدِ الحرامِ اِلىَ المسجدِ الاَقصى.»(اسراء:1) مسجد زیارتگاه خاص بارى تعالى است; «اَلا طُوبَى لِعبد تَوضَّأ فی بیتهِ ثُم زارنی فی بیتی»;2 خوشا به حال بنده اى که در خانه خویش وضو بگیرد، آن گاه مرا در خانه ام زیارت کند. (پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)) انوار تابناک و بى آلایش پرستش در مسجد، براى عرش نشینان پرتو افکنى مى کند، آن سان که ستارگان آسمان براى ما خاک نشینان نور افشانى مى کنند; «اِنَّ بیُوتی فِى الارضِ المساجدُ تُضىِءُ لاِهلِ السَّماءِ کما تُضىءُ النُجومُ لاِهلِ الاَرضِ.»3

کوتاه سخن آن که یکى از نقش هاى اساسى مسجد آن است که زمینه عبادت پر حضور و خالصانه را فراهم نماید تا مؤمنان در آن جا با پرداختن به نماز و ذکر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشویند و با خداوند متعال ـ به معناى واقعى کلمه ـ انس بگیرند.

ابعاد تربیتى مسجد به گونه اى با ابعاد عبادى آن مرتبط است; زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمى بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعى و مهم اوست. کسى که نیازهاى جسمى و روانى خود را به طور منطقى پاسخ گوید شخصیتى متعادل مى یابد.

عبادت و راز و نیاز با خداوند نیاز واقعى و فطرى هر انسان و مکمّل، بلکه مقوم شخصیت اوست. گرچه عبادت در هر مکانى این نیاز روحى را به طور نسبى تأمین مى کند، ولى این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کامل تر تأمین مى شود. بر این پایه، انسان بنا به فطرت خویش، معبد و مسجد را دوست مى دارد و بدان عشق مىورزد.

پژوهش هاى تاریخى نشان مى دهد که معبد با انسان هم راه و هم زاد بوده است. از این رو، معصومان(علیهم السلام) در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند;4 پناهگاهى که انسان در آن از دغدغه و اضطراب فاصله مى گیرد و به آرامش و سکون دست مى یابد. امام صادق(علیه السلام) به مسلمانان سفارش مى کند که هنگام رویارویى با مشکلات و اندوه هاى دنیوى، به نماز و مسجد پناه ببرند.5 بدین روى، از یک نگاه، جنبه هاى عبادى مسجد را مى توان در شمار نقش تربیتى آن نیز به شمار آورد.

مسجد با ایجاد آشنایى و پیوند میان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بسترى مناسب براى پرورش و تربیت روحى، اجتماعى وى فراهم مى کند. در مکتب تربیتى اسلام و بسیارى از مکتب هاى تربیتى دیگر، «انزواطلبى» و «جمع گریزى» بیمارى روحى شناخته مى شود، در حالى که اجتماعى بودن و جمع گرایى ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکرى او به حساب مى آید. مسجد با فراخوانى پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرایى، انعطاف و نظم پذیرى را در آنان تقویت مى کند. افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولاً جایگاه طرح مشکلات و مباحث اجتماعى است و به طور طبیعى، با حضور در چنین مکانى روح تعهد و دردمندى در فرد ایجاد مى شود.

آنچه اکنون به عنوان «معبد» در دیگر ادیان مطرح است، ارتباطى عمیق و ریشه دار با جامعه و مسائل اجتماعى ندارد. اما مسجد در ارتباط با مسائل اساسى و بنیادین جامعه، نهادى مؤثر و داراى جایگاه است. مسجد کانون رایزنى و مشورت است. خداوند متعال پیامبر خویش را فرمان داده تا در کارهاى مهم، با مردم مشورت کند: «و شَاوِرهم فِى الامرِ.» (آل عمران: 159) مسجد، پایگاهى است که رسیدن بدین مهم را عملى مى سازد. از این رو، نویسندگانى که مسجد را «مجلس شوراى مسلمانان» نام نهاده اند، سخنى گزاف نگفته اند.

رسم مسلمانان در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) این بود که هرگاه حادثه اى مهم رخ مى داد، منادى ندا مى داد: «الصلاةُ جامعة»; یعنى: براى نماز در مسجد جمع شوید. این جمله براى مردم آن زمان معنایى خاص داشت. مسلمانان از این ندا مى فهمیدند که یک امر الهى مطرح است.

ابن سعد در الطبقات الکبرى به نقل از سعیدبن مسیّب گفته است: «پیش از تشریع اذان، مردم را با نداى "الصلاةُ جامعة" به مسجد و نماز جماعت فرامى خواندند. پس از آن که اذان تشریع شد با جمله مزبور، مردم را در غیر اوقات نماز، براى کارهاى مهم به مسجد فرامى خواندند».6 شواهدگویایى نشان مى دهد که مسلمانان حتى در خصوص مسائل نظامى نیز در مسجد به مشورت مى پرداختند.7

مسجد خانه آشنایى با دردها و مشکلات اجتماعى و چاره اندیشى براى رفع آن هاست. امام خمینى(رحمه الله) در گفتارى، این نقش مسجد را مورد تأکید قرار داده، مى فرماید: «این مسجدالحرام و مساجد دیگر در زمان رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مرکز جنگ ها و سیاست ها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى بوده; این طور نبوده است در مسجد پیامبر، همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد، مسائل سیاسى اش بیش تر بوده. اسلام مى خواهد که مردم آگاهانه براى مصالح مسلمین در آن جا فعالیت کنند.»8

مسجد پایگاه عمومى مسلمانان و محل حضور قشرهاى گوناگون است. از این رو جایگاه مناسبى است براى تعاون اجتماعى مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارسایى هاى اجتماعى. مسجد در جایگاه اصیل خود، یک الگوى ارزش گذارى است، ارزش هاى فراموش شده در مسجد مطرح مى شود. در مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله)، گاهى کسانى یافت مى شدند که نه تنها از جهاد و ایثار بویى نبرده بودند، بلکه از راه هاى گوناگون، نفاق و دودستگى را در جامعه ترویج مى نمودند و عملاً با پیامبر(صلى الله علیه وآله) به رویارویى مى پرداختند. اما با این حال، انتظار داشتند در مسجد جایگاهى والا داشته باشند. امین الاسلام طبرسى در تفسیر خود، مى نویسد: عده اى از «مؤلفة قلوبهم» نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمدند و درخواست کردند در بالاى مجلس بنشیند و فقیران و خرقه پوشان مانند سلمان، ابوذر، صهیب، عمّار و خبّاب را از خود دور کند تا آن ها خود در کنار پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشند; زیرا حضور این افراد و مجالست آن ها با رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، مانع از شرکت ایشان در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و همنشینى با حضرت مى گردید. با مطرح شدن این درخواست، آیه 28 سوره کهف نازل گردید: «وَ اصبِر نَفسکَ مَع الّذینَ یَدعُونَ رَبَّهُمِ بالغدّوةِ و العَشىِّ یُریدونَ وَجهَهُ وَلاتَعدُ عَیناکَ عَنهم تُریدُ زینةَ الحیوةِ الدّنیا و لاتُطِعٌ مَن اَغفلنا قلبَهُ عَن ذِکرِنا و اتَّبعَ هَویهُ و کانَ اَمرُه فُرُطاً»; شکیبا ساز خویش را با آنان که پروردگار خود را صبح گاهان و شبان گاهان مى خوانند و رضاى او را مى طلبند و یک لحظه از آنان چشم مپوش که به زینت هاى دنیا مایل شوى و هرگز از آنان که دل هایشان را از یاد خود غافل کردیم و تابع هواى نفس شدند و به تبه کارى پرداختند، متابعت مکن.9

مسجد هرچند یک واحد اجتماعى کوچک، ولى نماد یک جامعه اسلامى و نمونه عینى حاکمیت ارزش هاى اسلامى است. بنابراین، تحقق ارزش هایى از قبیل تقوا، علم، جهاد، برادرى، مساوات و عدالت باید از مسجد آغاز شود.

از دیگر جنبه هایى که به نقش مسجد در زمینه هاى اجتماعى و سیاسى مربوط مى شود، نقشى است که این نهاد مقدس در گسترش عدالت در ابعاد گوناگون آن و مبارزه با ظلم و بى عدالتى ایفا مى کند. از هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) مسجد را بنا نهادند، همواره آنان که مورد تعدى و ستم قرار مى گرفتند به مسجد پناه مى آوردند و داد مظلومان از ظالمان در مسجد ستانده مى شد. قضاوت هاى امیرالمؤمنین(علیه السلام)در «دکّة القضاء» مسجد کوفه در امتداد همین نقش مسجد بوده است.

در بعد عدالت اجتماعى نیز مسجد همواره کانون مبارزه با ستم و بى عدالتى بوده است. به عنوان نمونه، مى توان به خطبه آتشین فاطمه زهرا(علیهما السلام)، که در دفاع از مقام ولایت و مبارزه با ستم بر اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مسجد النبى ایراد شد، اشاره کرد.

در دوران انقلاب اسلامى، مردم ایران علیه نظام ستم شاهى، جلوه هایى از نقش مسجد را در بعد ستم ستیزى، آشکارا مشاهده کردند، تا آن جا که مى توان انقلاب اسلامى ایران را «فرزند مسجد» برشمرد. اکنون نیز جلوه هایى از همین مبارزات مقدس را در برخى از کشورهاى اسلامى مانند الجزایر، فلسطین اشغالى و بحرین شاهدیم.

از دیگر نقش هاى اجتماعى و سیاسى مسجد، مى توان کارکرد مسجد را در پرورش نیروهاى متعهدى دانست که حکومت اسلامى به آن ها نیاز دارد; زیرا مسجد بار هدایت فکرى و تربیتى نیروهاى جامعه را بر دوش دارد. در سایه رفت و آمد به مسجد، خلق و خوى ها و آداب و منش هاى افراد تا حدّ زیادى هویدا مى شود. این شناسایى در روابط افراد با یکدیگر سازنده و مؤثر است. حاکمیت اسلامى نیز مى تواند از این رهگذر، نیروهاى متعهد و مورد نیاز خود را بشناسد.

مسجد بستر مناسبى براى تحقق امر به معروف و نهى از منکر مى باشد; زیرا مرکز حضور و تجمع نیروهاى زبده و برگزیده است; «لاَیأتی المسجدُ مِن کُلِّ قبیلة اِلاّ وافدُها و مِن کلِّ اهلِ بیت الاّ نَجیبُها.»10

مسجد پایگاه جوان مردانى است که در برابر تعرضّ به مقدسات دینى برمى آشوبند و عرصه را بر متجاوزان به حریم دین تنگ مى کنند.11 مسجد جایگاه گرد آمدن فرزندان مکتب است; آنان که با یک دست قرآن و با دستى دیگر سلاح برگرفته اند. این حضور نشان قدرت و عزت اسلام و مسلمانان است و سبب مى شود تا خیره سران نتوانند به حریم دین تجاوز کنند.12

از سوى دیگر، در سایه تجمع و انسجامى که مؤمنان در مسجد مى یابند، مى توان بهترین تشکّل مردمى را براى مبارزه با منکرات و مفاسد اجتماعى پى ریزى نمود. جامعه اى که در راه تحقق ارزش هاى اسلامى گام برمى دارد هیچ گاه از دستبرد و تجاوز دشمنان دین ایمن نمى ماند. «و لا یَزالونَ یُقاتلونَکم حتّى یَردُّوکم عَن دینِکم» (بقره: 217); کافران همواره با شما مى جنگند تا آن گاه که شما را از دینتان برگردانند.

همچنین در جهاد اسلامى، رسیدن به پیروزى همواره در گرو برخوردارى از نیروهاى رزمنده، مؤمن، معتقد و مکتبى است. مسجد در این زمینه، نقشى حیاتى ایفا مى کند; زیرا در حقیقت، رزمندگان مدافع اسلام، پرورش یافتگان مساجدند. دست پرورده مسجد گاه چنان به بار مى نشیند که حتى مربیان خود را نیز دچار شگفتى مى کند. آنان در نهایت، خار چشم دشمنان دین و مایه عزت و آبروى مسلمانان مى شوند. خداى تعالى ستم ستیزى این گونه مسلمانان پارسا و جهادگر را چنین ترسیم مى نماید: «و مَثَلهم فِى اِلانجیلِ کزرع اَخرجَ شَطْئهُ فَآزرهُ فَاستغلظَ فاَستوى عَلى سُوقِه یُعجبُ الزُّراعَ لِیغیظَ بِهم الکُفّارَ» (فتح: 29); مثل پیروان راستین پیامبر در انجیل، همچون نهالى است که جوانه خویش را از زمین بیرون مى آورد، نیرومند و استوار مى شود و بر پاى خویش مى ایستد تا آن که مایه خشم و غضب کافران مى شود.

در دوران ما نیز بوستان مسجد چنین گل هایى پرورد و امام خمینى(رحمه الله) درباره آنان فرمود: «شما ما را با فداکارى ها و خدمتتان خجل کردید. شما حجت را بر ما تمام کردید. شما با کارهاى خودتان سبب مباهات و افتخار پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) شده اید. شما امام زمان ـ عجل الله تعالى فرجه الشریف ـ را روسفید کردید. شما در پیشگاه خداوند متعال مقامى دارید که ما باید به شما غبطه ببریم.»13

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۵
khademoreza kusar
دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۰ ب.ظ

روز جهانی مسجد

روز جهانی مسجد (و نیز: روز جهانی مساجد) یک روز مناسبتی در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران است. سی و یکم مرداد ماه (۳۱ مرداد) برابر با ۲۱ آگوست هر سال، روز جهانی مسجد نامگذاری شده است.

تاریخچه

در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران به این اجلاس پیشنهاد کرد تا سالگرد آتش زدن مسجدالاقصی توسط اسرائیل به عنوان روز جهانی مساجد تعیین شود که مورد پذیرش قرار گرفت.[۱]

دنیس مایکل ولیم روهان شهروند اسرائیلی در ساعت هفت صبح روز ۲۱ آگوست سال ۱۹۶۹ مسجدالاقصی را به آتش کشید. در نتیجه این اقدام، ۱۵۰۰ متر مربع از فضای مسجد از بین رفت و منبر ترایخی مسجد منتسب به سلطان ناصر صلاح‌الدین یوسف بن ایوب (سال ۵۸۳ هجری) در آتش سوخت.[۲]

  •  

منابع[

  1. پرش به بالا «۳۱ مردادماه روز جهانی مساجد/فلسفه نامگذاری روز جهانی مساجد». شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۹۵. 
  2. پرش به بالا «علت نامگذاری روز جهانی مساجد چیست؟». خبرگزاری صدا و سیما، ۲۸ مرداد ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۹۵.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۵۰
khademoreza kusar
دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۴ ب.ظ

مناظره امام جواد علیه السلام در مجلس معتصم

پرسش : امام جواد(ع) در مجلس معتصم چه استدلالی بر قطع انگشتان دست دزد بیان فرمود؟
پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی:

 امام جواد - علیه السلام ـ گاه از راه مناظره و گاه از راههاى دیگر بیمایگى فقها و قضات دربارى را روشن نموده برترى خود بر آنان را در پرتو علم ثابت مى کرد و از این رهگذر اعتقاد به«امامت» را در افکار عمومى تثبیت مى نمود. از آن جمله فتوایى بود که امام در مورد چگونگى قطع دست دزد صادر کرد که تفصیل آن بدین قرار است:
«زُرقان»(1)، که با «ابن ابى دُواد»(2) دوستى و صمیمیت داشت، مى گوید: یک روز «ابن ابى دُواد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالى که بشدت افسرده و غمگین بود. علت را جویا شدم. گفت: امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم! پرسیدم: چرا؟
گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد!
گفتم: جریان چه بود!
گفت: شخصى به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجراى کیفر الهى او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن على» (حضرت جواد) را نیز فرا خواند و از ما پرسید:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۴
khademoreza kusar
دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۵ ب.ظ

مسابقه غدیر

                            مسابقه بزرگ کتابخوانی ویژه غدیر

     به بهترین خلاصه از کتاب خطبه غدیر جوایز ارزنده ای تقدیم می گردد.       

     جوایز:کمک هزینه سفر مشهد مقدس و جوایز فرهنگی    

      مهلت ثبت نام:96/5/20 لغایت 96/6/9

   علاقمندان جهت شرکت در مسابقه و تهیه کتاب و یا کسب اطلاعات بیشتر به آدرس : خیابان فردوسی - روبه روی فردوسی40- موسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا علیه السلام  مراجعه نمایند و یا با شماره تلفن 05432223044-09332199347 تماس حاصل نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۱۵
khademoreza kusar

چند حدیث از امام جواد علیه السلام به همراه شرح

حدیث اول : ارکان توبه

توبه در احادیث امام جواد

 

«اَلتَّوبَةُ عَلی اَربَعِ دَعائِمٍ: نَدَمٌ بِالقَلبِ، ‌وَ استِغفارٌ بِاللِّسانِ، ‌وَ عَمَلٌ بِالجَوارِحِ، ‌وَ عَزمٌ اَن لا یَعُودَ»
توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی به دل، استغفار به زبان، کار (و جبران) با اعضاء، و تصمیم بر اینکه به گناه باز نگردد.[1]
دریچه ای که به نام «توبه» به روی گنهکاران باز است، ‌موهبتی الهی و لطفی خاص است. تا بندگان خطاکار، باز هم از رحمت خدا برخوردار باشند.
آنچه توبه را تشکیل می دهد، عناصر چهارگانه ای است که در این حدیث آمده است:
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۸
khademoreza kusar