اشعار ولادت ولادت امام حسن مجتبی علیه السّلام
حسن حسن مولا مولا یا حسن
مولا یا حسن مولا یا حسن...
تجلی یکتا مولا یا حسن
حسن حسن مولا مولا یا حسن
آینه ی طاها مولا یا حسن
حسن حسن مولا مولا یا حسن
نور دل مولا مولا یا حسن
حسن حسن مولا مولا یا حسن
مولا یا حسن مولا یا حسن...
تجلی یکتا مولا یا حسن
حسن حسن مولا مولا یا حسن
آینه ی طاها مولا یا حسن
حسن حسن مولا مولا یا حسن
نور دل مولا مولا یا حسن
«کریم»، در زبان و فرهنگ اسلامی، نژاد و اصیل1، خوش خوی و خوش روی2، پاکدامن و عفیف،3 جوانمرد و با مروّت، بخشاینده، بلند همّت و بزرگوار، خیرخواه و مهربان، نیکوکار، نیک نفس و نیکونهاد و در یک کلمه، جامع همه ارزشها4 است. و این همه در امام حسن مجتبی علیه السلام گرد آمده بود و به حقیقت، دوست و دشمن به او کریم می گفتند.5 و در میان شیعیان و پیروان اهل بیت به «کریم اهل بیت علیهم السلام » شهره است.
او، نژاده بود و کریم الطرفین و دارای پدر و مادر و اجداد و عموهایی شرافتمند، بزرگوار و جوانمرد از خاندان هاشم. بیهقی نقل کرده است:
«معاویه روزی نزد جماعتی از اشراف قریش و مردمانی دیگر، گفت:
«اخبرونی بأکرم النّاس اباً و امّاً و عمّاً و عمّةً و خالاً و خالةً و جدّاً و جدّةً؛6 به من خبر دهید کدامین انسان از نظر پدر، مادر، عمو، عمه، دایی، خاله، پدر بزرگ و مادر بزرگ نژاده تر و بزرگزاده تر است.»
امیر المؤمنین(ع) که باب مدینه العلم و سرچشمه فضایل و مناقب و نمونه کامل پیغمبر گرامی اسلام است در آن لحظات آخر عمر هم در تلاش برای تبیین و نشر حقایق اسلام بود. آن حضرت در آخرین لحظات زندگی، وصیتی کرد که برای همیشه تاریخ برای بشریت درس خوب زیستن است. البته وصیت های حضرت، دو جنبه خصوصی و عمومی داشت که در ذیل به آن ها اشاره می کنیم:
وصایای خصوصی
الف: نخست این که در تجهیز و کفن و دفن بدنش امام حسن(ع) را وصی و جانشین خود قرار داد و به همه فرزندان دیگر از حضرت حسین(ع) و محمد و عون و جعفر و عبداللَّه و عباس و... دستور داد که از او اطاعت کنند، و پس از او برادرش را واجب الاطاعة قرار دهند که همه به فرمان او باشند. البته این وصیت جنبه عمومی هم دارد که همه مسلمانان موظف بودند که از امام حسن و پس از او از امام حسین اطاعت کنند و آن دو را در زمان هر کدامشان امام و حجت خدا بدانند.
- قیل له علیه السلام: فما الحلم؟ قال علیه السلام: کظم الغیظ و ملک النفس.» (تحف العقول، ص 227)
از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است.
2- قیل له علیه السلام: فما الشرف؟ قال علیه السلام: اصطناع العشیرة؟وحمل الجریرة. (تحف العقول، ص 227)
از حضرت پرسیده شده بزرگواری چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.
3- قیل له علیه السلام: فما المروة؟ قال علیه السلام: حفظ الدین، و اعزازالنفس، ولین الکنف، و تعهد الصنیعة، و اداء الحقوق،والتحبب الی الناس. (تحف العقول، ص 227)
از امام علیه السلام پرسیده شد که جوانمردی یعنی چه؟
دوستى، رفاقت و برادرى را مى توان یکى از شاخ و برگهاى درخت اجتماع و از جمله نعمتهاى بزرگ الهى به حساب آورد که خداوند نیز به آن عنایت خاصى دارد، تا آنجا که مىفرماید:
«... وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً ...»(1)
به یاد آرید نعمتهاى خداوند را که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.
بنابراین اسلام نه تنها دوستى و رفاقت با افراد واجد شرایط را تأیید مىکند، بلکه ما را به برادرى و دوستى و رفاقت امر فرموده است. چراکه مصاحبت با صالحان رنج و تعب را مى بَرد، به روح و روان نشاط مى بخشد و هنگام گرفتارى، بسیارى از مشکلات بدین وسیله حل مى شود. و بالاتر از همه اینکه زندگى را از ابتذال و پوچى نجات مى دهد و با ارزشهاى متعالى آشنا مى کند و موجب قرب به خدا مى شود.
حفظ قرآن کریم دارای آثار و برکات زیادی است
قرآن کریم، برترین و بالاترین هدیه ی حضرت احدیّت به بشر است و حفظ آن یکی از توفیقات بزرگ الهی به حساب می آید که شامل حال هر کسی نمیشود. استعداد، آمادگی، لیاقت، توفیق، سعادت، عنایت و افاضت باعث میگردد خداوند متعال، این نعمت بزرگ را به فرد عطا فرماید و سعادتمندترین افراد کسانی هستند که پس از حفظ قرآن کریم، آن را از دست ندهند و درون خود را از گنجهای بیکران قرآن کریم خالی ننمایند.
مداومت در قرائت و حفظ قرآن عامل بسیاری از توفیقات و برکات الهی است و کسی که انس به قرائت، حفظ و تدبّر در مفاهیم و معانی قرآنی داشته باشد ترک آن برایش بسیار مشکل مینماید. با قرآن کریم زندگی زیبا میشود و جان میگیرد و آرامش واقعی به منصه ی ظهور میرسد و بدون قرآن کریم آدمی چون جمادی است متحرک و مرده ای است افقی که نه روح دارد و نه آرامش واقعی.[1]
حکم تزریق خون به فرد روزهدار در ماه رمضان از منظر مراجع عظام تقلید منتشر میشود.
تزریق خون هنگام روزهداری چه حکمی دارد؟
حکم شرعی تزریق خون در ماه مبارک رمضان و هنگام روزهداری از منظر مراجع عظام تقلید منتشر میشود.
سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد.
یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود.
درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن.
پسر جواب داد: من دیگر یک پسر کوچولو نیستم و با درخت ها بازی نمی کنم. دوست دارم برای خودم اسباب بازی داشته باشم ولی پولی ندارم.
برای اینکه بتوانیم قرآن را در لحظه لحظه زندگیمان پیاده کنیم، لازم است علاوه بر خواندن واطلاع از محتویات این کتاب آسمانی ، با دستورات نجات بخش آن انس داشته باشیم والاّ در مواقع حساس ممکن است نتوانیم وظیفمان را تشخیص دهیم و به آن عمل کنیم، حتی ممکن است اصلا به یاد تدبیرات خدا در این کتاب شریف نباشیم و بعد از برگشتن به حالت عادی، تازه به غفلتمان پی ببریم.
همانطور که خیلی وقت ها دیده ایم کسانی که عزیزی را از دست داده اند و به جای عمل به آیه شریفه:
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ(بقره-155 و 156)
و حتما شما را به اندکى از ترس و گرسنگى و کاهشى از مالها و جانها و محصولات (درختان، یا ثمرات زندگى از زن و فرزند) آزمایش خواهیم نمود و شکیبایان را مژده ده.
همان کسانى که چون مصیبتى بر آنها وارد شود گویند: همانا ما از آن خداییم (ملک حقیقى اوییم به ملاک آنکه خلق و حفظ و تدبیر امور و اعدام ما به دست اوست) و همانا به سوى او باز خواهیم گشت.
شهید دکتر مصطفی چمران در سال 1311 ش در شهر مقدس قم به دنیا آمد. پدر وی که مردی متدین بود از راه کسب به تامین مخارج زندگی می پرداخت. او در حالی که هنوز مصطفی یک سال بیشتر نداشت، به تهران عزیمت کرد. مصطفی تحصیلات دوران دبستان را در مدرسه انتصاریه نزدیک پامنار آغاز نمود. وی با تلاش و استعداد سرشاری که داشت، در دبیرستان البرز تهران پذیرفته شد و به لحاظ توان علمی و متانتش همواره مورد توجه معلمان و دبیران قرار داشت.
شهید مصطفی چمران در سال 1332 ش به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه یافت و تحصیلات خود را در رشته مهندسی برق ادامه داد. در دوران دانشجویی که مقارن با دوران ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد بود، در تمام حرکت های سیاسی مردم حضوری فعال داشت. اما این حضور هرگز موجب اُفت تحصیلی یا تعطیلی دروس دانشگاهی او نشد و با وجود آن همه مشکلات در عرصه های پرتنش سیاسی ـ اجتماعیِ آن زمان، شهید چمران با معدلی بالا و عنوان شاگردِ ممتاز، از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغ التحصیل گردید.