مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ق.ظ

آیا ازدواج برکت می آورد؟؟

سوال – اولین روز ازدواج من از کار اخراج شدم و برکت و رزق و روزی ندارم با توجه به اینکه یکی از عوامل رزق و روزی انجام سنت الهی ازدواج است چه کنم ؟
پاسخ - این یکی از همان عوامل است مانند این است که به یک نفر بگویند برای آنکه کلسترول بد خون شما پایین بیاید روغن زیتون مصرف کنید و این فرد روغن زیتون که مصرف می کند می گوید من بعدا دچار ناراحتی گوارشی شدم ، پس دیدید که روغن زیتون چیز بدی است . می گوییم نه، در حقیقت این روغن زیتون به شما کمک کرده بود که از ناراحتی های اضافه تر دور بمانید . به عبارت دیگر ازدواج شما قطعاً زمینه خیر و برکت را برای شما فراهم کرده است ، اما اینکه اتفاقاً بعد از ازدواج شما ماجرای کم شدن رزق و روزی رخ داده است ، نشان دهنده این است که یک عواملی بوده است که قطعاً ازدواج جلوی بخشی از آن را گرفته است ، یعنی کمک کرده که آسیب های دیگری به شما نرسد  . احتمالاً ، این رایج است بین ما که معمولا هنگامی که مالی را از دست می دهیم ، تلقی ما این است که چه بسا بخاطر کار خیری که انجام داده ایم یک تخفیف الهی دریافت کرده ایم  و موفق شدیم نظر مرحمت الهی را بیش از پیش به سمت خود جلب بکنیم . اینجا لازم است ما آن عوامل را بشماریم ، من به مناسبت همان سؤال بالا بعضی از مهارتهای ویژه را عرض می کنم : گاهی اوقات امکان دارد ما در ازدواج زمینه تفاخر را فراهم کرده ایم ، یعنی یک تعداد زیادی دل شکسته شب عروسی ما به خانه رفته اند ، یک تعداد افرادی که فکر کرده اند با این همه تجملات ما احتمالا دیگر نمی توانیم ازدواج کنیم . قطعاً این گناهان در رزق و روزی ما موثر هستند ، اینها گناهانی است که ما هیچگاه به حساب خود نمی نویسیم ، یعنی همه اینها را ما از زیر چشم رد می کنیم و می گوییم که انشاء اله گناه حساب نمی شود . مشکل ما این است زمانی که می گوییم گناه ، همه گناهان خیلی بزرگ جلوی چشم آنها می آید ، گناه یعنی هرچیزی که در عالم هستی ، خیر و برکت و رحمت را طبق فرمول های الهی از زندگی ما حذف کند . ما قرار است خیرخواه همه باشیم نه فقط خیرخواه خود ، این همه اسراف هایی که شب های عروسی  می شود ، آیا آنها در بعضی از دعواها ، دلخوری ها و کینه ها دخیل نیست ؟ قطعاً مؤثر است . طول موج رفتار و کرداد منفی ما می تواند درزندگی ما اثر ویژه بگذارد ، همینطور طول موج های مثبت . اینجا مطلبی را عرض بکنم ، قبل از ماه محرم ما یک عروسی خیلی خوب دعوت بودیم که در این عروسی فقط یک نوع غذا به میهمان ها داده شد . هنگامی که مجلس عروسی تمام شد و من در حال خروج از تالار بودم ، مادر عروس تشکرکردند و بابت اینکه مجلس خیلی ساده و بی ریا بود  عذرخواهی کردند . من از صمیم قلب این مطلب را به ایشان گفتم که گاهی اوقات ما باید در طول عمر خود بگردیم و عروسی هایی از این قبیل را پیدا کنیم که در آن گناه نباشد و پر از یاد خدا باشد و در نهایت زیبایی و شادی بدون ریا و تفاخر برگزار شود . این برکتی برای زندگی ما بود . ولی خیلی ها فکر می کنند اگر عروسی بایک نوع غذا باشد مگر مجلس ختم است ، خیلی ها حتی با این تعبیر از آن یاد می کنند . در حالی که خدا ولخرجی های اضافی را دوست ندارد. بله، اگر ما بتوانیم از میهمان خود به بهترین شکل ممکن پذیرایی کنیم کار خوبی است . حتی میهمانی دادن و اطعام راههایی برای باب رزق است . اما قطعاً در زندگی امروز ما که خیلی ها از لحاظ مسائل مالی مشکلات زیادی را دارند ، چرا ما باید اسراف بکنیم و مدام زمینه ای را فراهم کنیم که دیگران با حسرتی بر دل از مجلس عروسی خارج بشوند ؟ حالا شاید این نظر دختر است ، و داماد می خواهد به هر صورتی نظر مساعد خانواده دختر را جلب کند ؟ اجازه بدهید بگویم این نه نظر دختر است و نه نظر خانواده دختر ، دلیل این است که عزت نفس خانواده عروس دچار آسیب شده است و می گوید با حرف مردم چه کار کنم ؟ ما نزد مردم آبرو داریم . این یعنی یک خدای دروغی پیش خود ساخته ایم ، مردمی که می توانند همین الان تعریف شما را بکنند و پشت سر، بد شما را بگویند . آن مردمی که ربطی به خدا ندارند آب قلیل هستند و با کوچک ترین حرف و نگاهی ، آلودگی به سمت آنها خواهد آمد . اگر من خدا را راضی کنم ، یقیناً خدا قلب همه را راضی خواهد کرد اما اگر به دنبال رضای مردم باشم ، خیلی از اوقات رضایت مردم اصلا با رضایت خداوند تطبیقی ندارد .
سوال - اگر بدون اجازه شوهر به فقیر کمک کنیم ایراد دارد؟
پاسخ - این یک سؤال فقهی است . یادمان باشد احکام بخشی از زندگی ما است که جاده های اصلی زندگی ما را مشخص می کند . اما در کنار آن آداب، اخلاق و عقاید یک پکیج و بسته کامل خوشبختی است همه اینها باید با هم باشد . اگر مالی را که من به فقیر می دهم مالی است که همسر من به من بخشیده است در حقیقت مال خود من است مثل مالی است که از خانه پدر خود آورده باشم یا از درآمد شخصی باشد . ما در این سه مال به هر نحو حلالی اجازه دخل و تصرف داریم ، می توانیم به دیگران ببخشیم ، می توانیم به پدر و مادر یا هرکسی که فکر می کنیم خوب است و خداوند هم می پسندد بدهیم . قطعاً پاداش معنوی آن را نیز دریافت می کنیم . اما اگر این مال مربوط به همسرم است و دل او می خواهد در زندگی شخصی ما مصرف شود ، من        می توانم صدقه دهم اما قبلاً باید یک راهکار درستی را در پیش بگیرم ، اینکه دل همسر خود را به سمت ملکوت ببرم و او را راضی بکنم بعد از رضایت دل او ، قطعاً او هم بیشتر به من کمک خواهد کرد برای اینکه به دیگران خیر برسانم .
سوال – درآمد آرایشگری حلال است یا حرام ؟
پاسخ - درآمد آرایشگری و هر  شغل دیگری اگر برای یک کار حلال باشد بله حلال است . روش و راهکاری که حلال باشد و یک رزق حلال را بدست آورد حلال است . اما گاهی در یک کار حلال می توان کارهای حرام هم انجام داد . فقه التجاره یا دستورات دینی برای راه های کسب معاش ، یکی از آن بحث های جدی است که فکر می کنم مدتی شبکه یک یا شبکه سه تلویزیون این کار را می کرد و دقیقاً ارائه می کرد که در هر شغلی چه چیزهایی حرام است و چه چیزهایی حلال است  چه چیزهایی مستحب و چه چیزهایی مکروه است . در آرایشگری نیز قطعاً خیلی کارها حرام است ، یک سری کارها حلال و یک سری کارها مستحب است . اگر اینها را دوست خوب ما بشناسند قطعاً راه ایشان خیلی آسان خواهد شد .

حالا شما که نمی دانید فردی که نزد شما است چه منظوری دارد آیا برای شرکت در مجلس حرام آمده یا مجلس حلال  ؟ وقتی فردی می آید و من می بینم که او حداقلی از دین داری را ندارد و آنچه را که خدا خواسته است حداقل در ظاهر خود رعایت نمی کند، می توانم از او سؤال کنم . چطور است زمانی که ما می خواهیم وارد حرم امام رضا (ع) شویم تأکید بر این است که ظاهر خود را آنگونه کنیم که امام رضا می پسندد و مثلاً اعلام می شود که به عنوان یک ویژگی خاص چادر به سر بکنیم چرا که می تواند یک نورانیت افزوده ای را برای فرد ایجاد کند با اینکه امکان دارد حجاب فرد هم کامل باشد . شما وارد مکانی که می خواهید بشوید می بینید نوشته شده با پوشش اسلامی باشید من هم می توانم در آرایشگاه خود این را دوستانه بنویسم و اعلام بکنم از پذیرفتن افرادی که با آرایش و زیبایی در مجلس حرام و یا در معرض نگاه حرام قرار می گیرند معذور هستیم .البته این ابلاغ برای حلال شدن آن مال کفایت نمی کند . این مرحله اول است . مثل این است که من بگویم از هیچ کس پولی را که از نظر شرعی اشکال دارد نمی گیرم اما زمانی که به من بدهند بگیرم . البته امکان دارد این آرایشگر مرد باشد چون ما نمی دانیم که جنسیت فرد سوال کننده چیست ، اگر آقایان هم باشند به همین صورت است لازم است من راه های کسب درآمد حلال و حرام در شغل خود را بشناسم . کتابی را خدمت دوستان آورده ام به نام کتاب روزی حلال این کتاب بحث لقمه حلال و حرام را در سرنوشت انسان و تأثیرات ویژه آن را می گوید . یک سری از غلط دیکته های کسب روزی را که بین مردم رایج است که قطعاً اثر منفی در تربیت فرزند ، در روابط عاطفی بین زن و شوهرو در روابط اجتماعی دارد به ما می گوید . و می گوید کجا حرام و کجا حلال است . این کتاب مربوط به انتشارات نور الزهرا و نویسنده آن آقای محمد علی قاسمی است . در واقع این یک پایان نامه بوده است با منابع بسیار معتبر که ارزش آن را دارد که دوستان یک نسخه از آن را تهیه کنند و گاهی به آن رجوع کنند.  بعضی از دستورات اهل بیت باید بطور مداوم پیش چشم باشد ، چون آنقدر جاذبه های منفی گناه زیاد است که می تواند زمینه های زیادی را برای ما ایجاد کند و یا ما با ندانستن و غفلت دچار آن بشویم .
سوال - اگر ما فکر می کنیم که لقمه حرامی خورده ایم اثرات سوء آن را چگونه از بدن خارج   کنیم ؟
پاسخ - ما نیاز به توبه عملی داریم . این نکته زیبایی است بگذارید من یک قدم عقب تر بروم . بعضی ها می گویند با روزی حلال که نمی توان زندگی کرد امروزه اگر یک مقدار مال حرام وارد زندگی نشود که زندگی نمی گذرد . بعضی فروشنده ها که شیطان به نوعی کارت اعتباری آنان را که با اشتباهات خود شارژ کرده اند خوانده است ، آنها را سرکار می گذارد ، زمانی که مثلاً مرغی را که می خواهد بفروشد در آب می اندازد و به هرکدام چند گرم آب اضافه می کند و می فروشد این مال حرام وارد مال او می شود . یا یک زرگری که  احیاناً عیار طلا را یک چند اونسی پایین تر می آورد.  آن مرغ فروش را همه می فهمند شاید کم فروشی این زرگر را همه متوجه نشوند. معلم سر کلاس آن چیزی را که وظیفه او است به دانشجو منتقل نکند . و لا تخسرالمیزان ... ای آدم ها حواس شما باشد که کم فرو شی نکنید . گاهی کم فروشی ها آنقدر کوچک و رایج است که ما فکر می کنیم اشکالی ندارد . همین چیزها زمینه این مسئله می شود که گاهی اوقات ما می گوییم نمی دانیم که چرا بچه های این نسل اصلا ًحرف ما را گوش نمی دهند . حرف درست که به آنها می گوییم اصلاً جواب مثبت نمی گیریم شاید بد به آنها می گوییم شاید رفاقت بلد نیستم و شاید لقمه من شبهه ناک بوده است ، لقمه منِ پدر یا منِ مادر . پس مراقبت کنیم که گاهی وقت ها این لقمه های شبهه ناک می تواند هندسه روان من را عوض کند که من اصلاً پالس های معنوی را دریافت نکنم یا نسبت به آن مقاومت جدی داشته باشم . البته این را نیز داخل پرانتز عرض کنم خیلی وقت ها امکان دارد ما نوجوان و یا جوان داشته باشیم و احیاناً منِ مادر یا منِ پدر هم روش دقیق تعامل با فرزند را بلد نباشم، خیلی عصبانی با او برخورد کنم و مدام امر و نهی کنم یا سرزنش و نصیحت کنم و بعد بگویم این مربوط به لقمه یا دوست است . نه اینگونه نیست اشکال از من است چکاب یعنی همین ، یعنی شاخص ها دست من باشد و ببنیم کجا اشتباه کرده ام . امر و نهی مستقیم به جوان یا نوجوان قطعاً اثر منفی دارد ، ما باید رفیق فرزندان خود باشیم همانطور که قرار است رفیق همسر خود باشیم تا بتوانیم به او کمک کنیم که جاده بهشت را درست طی کند. حالا آن روزی حرامی را که خدای نکرده من از سر غفلت به آن دچار شده ام باید بدانم که جز با پرداخت صدقه و رد مظالم امکان پذیر نیست. اگر می دانم این مال مربوط به چه کسی است به او برگردانم و بعد با توبه کردن و استغاثه به درگاه خداوند زمینه آن را از بین ببرم . اگر بچه کوچکی در خانه داروی سمی را که برای یکی از افراد خانواده ضروری بوده است بخورد شما چگونه این کودک را پاک می کنید؟ باید معده و روده او را شستشو بدهید و یا کاری بکنید که آن سم را برگرداند . لقمه حرام دقیقاً مانند این سم عمل می کند، من باید بتوانم آن را از چرخه سوخت و ساز و متابولیسم بدن خود خارج بکنم.  بعداً عوارض روحی و روانی آن نیز از بین ببرم . راه کار عملی آن است که پرهیز کنم ، البته نه آنقدر که دیگران را دچار مشکل کنم . ما همیشه باید خط عدالت و تعادل را رعایت کنیم ما گاهی دچار افراط و تفریط  می شویم  . در پیامک ها دیده ام که دوستان می پرسیدند اگر نذری را برای ما بیاورند که می دانیم مال آن ها حرام است اگر بگیریم نمی توانیم بخوریم و باید آن را دور بریزیم و اسراف می شود و اگر نگیریم ناراحت می شوند چکار کنیم ؟ توصیه من این است که اگر شما یقین دارید که مال فرد حرام است آن را نگیرید ، عذرخواهی بکنید ، دروغ نگویید و صراحتاً هم به آنها نگویید که مال شما حرام است بهانه بیاورید مثلا بگویید ما متأسفانه این نوع غذا را دوست نداریم خدا انشاء اله از شما قبول کند . حالا سوال میکنند که نمی توان قبول کرد و به فقیر دیگری داد  ؟
مال حرام مربوط به من نیست که بتوانم در آن دخل و تصرف کنم . مثل این است که من سر امتحان از یک کتابی تقلب بکنم و به بقیه نیز تقلب برسانم . این رد مظالم محسوب نمی شود باید اصلاً نگذارم که وارد زندگی من شود یعنی ما پیشگیری می کنیم . اما آن چیزی که رایج است مال شبهه ناک است نه مال حرام ، یعنی من می بینم که این خانم یا این آقا در زندگی اهل      دین داری و رعایت دستورات خدا نیستند ، نشانه هایی در زندگی آنها است و به دستورات ظاهری که دین گفته است اصلاً توجهی ندارند. لازم نیست من جستجو کنم و حق هم ندارم در زندگی آنان جستجو کنم  فقط باید علائم را ببینم. مثلاً شما می خواهید به یک مغازه بروید و دو تا ساندویج بخورید آیا شما به آشپز خانه می روید و آنجا را بازرسی می کنید؟ نه ،یک کمی پشت مغازه می ایستید و داخل را نگاه می کنید که ببینید این فرد چگونه غذا را برمی دارد ودر چه روغنی سرخ می کند ، از ظاهر و تمیزی میز و نیمکت می فهمید که اینجا مکان تمیزی است بهداشت رعایت شده یا خیر . ما در رابطه با ارتباط با دیگران هم همین گونه عمل می کنیم یعنی من نگاه می کنم اگر فرد ظواهر دین را رعایت می کند کافی است و من حق ندارم از او مثلاً بپرسم آیا شما خمس می دهید که ما از شما نذری بگیریم یا خیر . گاهی اوقات من دیده ام بعضی افراد سؤال می کنند یا بطور جدی در زندگی یکدیگر سرک می کشند این کار غلط است . اما اگر گاهی ارتباط من با یک دوست یا یک همسایه یا یک فرد خاص زیاد است و امکان دارد  از طرف او زیاد به من نذری داده شود، به شکل غیر مستقیم در ارتباط با خمس و زکات و صدقه با او صحبت کنم و نظر او را جویا شوم .اگر دیدم او گفت من اصلاً دلیلی برای خمس نمی بینم و خدا که محتاج ما نیست ما برای چه باید خمس بدهیم ؟ یعنی حرف آن کسانی را می زند که حضرت موسی آنان را لعنت کرده است ، کسانی که ظاهراً پیرو حضرت موسی بودند اما زمانی که به آنان گفته شد در راه خدا صدقه بدهید گفتند : مگر خدا به صدقه ما نیازدارد؟ خود خدا به محتاجان کمک کند. این یکی از چیزهای غلطی است که امکان دارد گاهی اوقات برای بعضی از افراد پیش بیاید، نه اینگونه نیست ، خداوند صاحب تمام خزانه های غیب است از من خواسته تا با دادن ذکات و خمس و صدقه راه ملکوت را پیدا بکنم ، وگرنه خدا نیازی به مال من ندارد.
سوال - یک سال و نیم است که شوهر من بیکار است چه بکنم ؟
پاسخ - اینکه چه بخوانم را با استفاده از آیات و دعاها خواهم گفت ، اما اجازه بدهید همچنان به مهارتهای زندگی توحیدی تأکید بکنم. یک انسانی که به حضورخدای یگانه، مافوق همه قدرتها اعتقاد دارد ، اگر دل و فکر خود را به خدا بسپارد یعنی هم سرسپرده خدا شود و هم دل سپرده او زندگی او تغییر می کند . برای شغلی که دوست ما در سؤال گفتند از دست داده بودند  و دوست دیگری گفته بودند که همسر من بی کار است و چه بکنم که این راه باز شود ؟عرض می کنم که شاه کلید این است بیشتر به پدر و مادر خود رسیدگی بکنید و بیشتر به آنان محبت کنید . داشته های معنوی شما خیلی زیاد است ، محبت کردن و احترام گذاشتن جزو آن داشته هایی است که هر فرد ایرانی مسلمانی دارد و باید از آن خرج کند . صله رحم ، دعا کردن برای دیگران ، تقسیم کردن اموال بادیگران، یعنی چیزی را که دارم یکی را برای خود نگاه دارم و یگی را به دیگری بدهم . ما در ارتباط با زندگی اهل بیت خصوصاً امام حسن مجتبی ( ع) داریم که ایشان چندین بار در زندگی کل اموال خود را تقسیم بر دو کردند ، نصف آن را خود برداشتند و نصف دیگر را به افراد دیگر بخشیدند . امکان دارد یکی از عزیزان بگوید من که می گویم ندارم شما  می گویید به دیگران بدهید، من می گویم این دقیقاً روش اهل بیت است . فردی نزد پیامبر آمد و گفت من هیچ چیزی ندارم نه مال دارم ، نه کار دارم ، پیامبر فرمودند به خانه برو و نگاه کن هیچ چیز کوچکی را از جلوی چشم خود دور نکن ، رفت و آنچه را که در خانه پیدا کرده بود فردا آورد و گفت همین را داشتم چیز بدرد بخوری نبود ، حضرت همانجا فرمودند چه کسی این اشیاء را می خرد ؟ فردی گفت من یک درهم میخرم ، حضرت فرمودند چه کسی بیشتر میخرد ؟ دیگری گفت من دو درهم میخرم، حضرت آنها را برای او فروختند به دو درهم و نهایتاً فرمودند یک درهم آن را برای خانواده خود غذا بخر و با درهم بعدی یک تیشه بخر، رفت تیشه را خرید ، گفتند چه کسی یک دسته تیشه دارد که به این فرد بدهد ؟ دسته تیشه را خود حضرت برای او انداختند و فرمودند به بیابان برو و هیچ خار کوچک و بزرگی را نگذار که از زیر دست تو رها شود، یک هفته گذشت و زندگی او با هیزم کشی به روال طبیعی بازگشت . این جزو مهارتهای کارآفرینی امروز است یعنی در دنیا بحث مهارتهای کارآفرینی این است که از هیچ چیز کوچک و حداقلی نگذریم . آن دوست عزیزی که می گوید همسر من بیکار است آیا هیچ هنر ، مهارت و حداقل فنی را بلد نیست ؟ قطعا بلد است اما فکر می کند این مهم نیست ، من باید مکانی استخدام شوم ، من باید جایی بروم که بیمه شوم . انشاء اله زمانی برسد که بیمه کار برای همه عمومی شود ولی بیمه من خدا است و بعد قوتی که در فکر و خلاقیت وجودی من است . صنایع دستی در زندگی ما بعنوان یک ایرانی بخشی از آن مهارتهای همیشگی بوده و است برای اینکه فرد هیچگاه بیکار نباشد . امیر المومنین در افق نگاه خود می گویند ای زن و مرد مسلمان بیکاری و تنبلی درب فقر را بسوی تو باز می کند ، حتی اگر بسیار ثروتمند هستید کار کنید چون بالاترین لذت را در زندگی به شما می دهد . بالاترین و بهترین تفریح کار است ، این از کلمات قصار امیر المومنین است . یک خانم همیشه در منزل یک دار قالی و گلیم داشت ، یک مرد در خانه انواع کارهای دستی را بلد بود و انواع کارگاهها را برای بافتن و دوختن و صنایع دستی داشت اما امروز چطور ؟ البته در کانالهای مختلف تلویزیون انواع کارهای دستی را آموزش می دهند  که درآمد زا هم است، اما اجازه بدهید یک اعتراض بکنم اینها خلاقیت های واقعی نیست یک چیزهای تجملی است . خوب است اما برای زندگی هایی که همه چیز آن صد است ، انواع گل سازی ها ، انواع جعبه سازی ها و ... کجای زندگی واقعی ما را می گیرد؟ پیشنهاد من این است که : همان دوست خوب ما در خانه نگاه کند و حداقل کاری را که بلد است انجام دهد .  ما الان یک بحثی را در ارتباط با خانم ها و آقایان داریم که هر کسی حداقل یک یا دو هنر دستی را بلد باشد ، وقت های بیکاری برای اینکه بتواند جلوی خشم های پنهان خود را بگیرد و آنها را بعنوان رادیکال آزاد رها کند و مهارت خوب فکر کردن را یاد بگیرد ، از انواع کارهایی که هنرهای دستی ایرانی است کمک بگیرید از خطاطی گرفته تا تذهیب و منبت و چیزهای دیگری که حداقلی را نیاز د ارد . ما در کلام اهل بیت داریم که خط خود را زیبا کنید رزق شما را زیاد می کند . این یکی از کلیدهای رزق است ، شاید بخواهیم تحلیل کنیم که چرا ؟ اما من می گویم یک کسی که خط زیبایی دارد حتی با خط نوشتن هم می تواند روزی بدست بیاورد ، فقط یک قلم ، یک هنر و یک جوهره می خواهد و آن عبارت های زیبایی که خیلی   وقت ها  می تواند مشکل خیلی ها را حل بکند . آیا واقعاً من حتی خط نوشتن را بلد نیستم . شما وقتی که به جنوب کشور می روید می بینید از درخت نخل بعنوان یک درخت بهشتی هزار و یک استفاده می شود ، حتی برگ های خشک آن به بادبزن ، جارو و یا ظرف های زیبا  تبدیل می شود . این یعنی هیچ چیزی در زندگی دور ریز ندارد . این یعنی صنعت بازیافت هنر های من ، نه صنعت بازیافت بیرونی . البته خوب است امروزه در کشور ما خوشبختانه صنعت بازیافت زباله وجود دارد ، اما آیا قبل از اینکه اینها تبدیل به زباله شود من بلد نیستم کاری انجام دهم ؟ قطعاً از یک سری کارهای کوچک و مهارتها می توانم استفاده بکنم برای اینکه زمینه کار آفرینی را ایجاد بکنم .
سوال  – شوهرمن تمام پس انداز ما را به خانواده خود می دهد چه کنم ؟
پاسخ - اینکه مردی در زندگی شلوغ امروز که گاهی اوقات فرد گرایی های ما انواع مشکلات را ایجاد کرده است ، به فکر پدر و مادر خود باشد جای آفرین دارد.  اما اینجا قطعاً باید حواس ما جمع باشد که دچار افراط نشویم ، مبادا خانواده این فرد دچار انواع مشکلات باشند ، نیازهای ضروری داشته باشند ولی این آقا بگوید که نه من باید به پدر و مادر خود رسیدگی کنم . در حقیقت خانواده اول این آقا همسر و فرزندان او هستند و بعد پدر و مادر . اگر بطور طبیعی و به اندازه متعارف زندگی آنان تأمین است خوب کمک کردن به پدر و مادر خیلی خوب است . اما اینکه این خانم گفته اند همه درآمد ، یعنی قطعاً در زندگی آنان یک نقطه های جدی دچار مشکل است . یعنی یک چیزی بیش از آنکه احساس کمبود بکنند . گاهی اوقات امکان دارد یک فردی همه چیز داشته باشد اما چون چشم او دنبال حرص است و زیاده خواه، بدون آنکه واقعاً احتیاج داشته باشد مدام احساس نیاز کند و در حقیقت وجود او دوزخی شود . روز قیامت خداوند        می فرماید که زمانی که اهل عذاب وارد دوزخ می شوند تعداد خیلی زیادی هستند ، خداوند از دوزخ سوال می کند : آیا پر شدی ؟ پاسخ دوزخ این است : باز هم جا دارم . بعضی ها از جهت هویتی دچار بیماری حرص می شوند، زیاد دارد اما دل او می خواهد باز هم داشته باشد. معمولاً در زندگی دنیایی اگر داشتن ها در مسیر خداوند قرار نگیرد ما را گرفتار این بیمار می کند ومانند آب دریا عطش مضاعف می آورد . البته این سؤال ما این ویژگی را نداشت اما این مرد دچار یک انحراف معیار شده است فکرکرده که چون پدر و مادر هستند و مهم هستند و زحمت من را کشیده اند ، اشکالی ندارد از زن و بچه خود کم بگذارم . اجازه بدهید همینجا یک نکته را عرض کنم : مردی که خداوند به او گشایش روزی بدهد اما به صورت متعارف در زندگی زن و فرزندان خود گشایش ایجاد نکند ، به شرطی که دچار اصراف و ولخرجی نشوند ، قطعاً در روایت داریم که این فرد دچار تنگی روزی خواهد شد . یعنی سخت گرفتن بر زن و بچه در زندگی و خرج کردن آن در جای دیگر و یا صرفاً پس اندازکردن  تنگی روزی می آورد. گاهی اوقات بعضی افراد می گویند  همسر من می گوید ما باید پس انداز داشته باشیم به صورتی که خرج اولیه زندگی ما دچار مشکل می شود و من مجبور می شوم از دیگران قرض کنم ، این یعنی اینکه من اصلاً خوش بخت زندگی کردن را نفهمیده ام ، خوشبختی این است که من در زندگی تعادل داشته باشم . قطعاً ما نیاز داریم که فرهنگ پس انداز کردن ، فرهنگ کمک به دیگران و کمک به  پدر و مادر را یاد بگیریم. اما شاید صحبت این دوست ما مصداق این مثل باشد که چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.
سوال  – خانمی هستم که بچه دار نمی شوم و شوهرمن نبودن رزق و روزی را به گردن من       می اندازد چه کنم ؟
پاسخ - درست است که فرزند رزق مادی و معنوی را با خود از عالم ملکوت می آورد اما اینگونه نیست که رزق پدر و مادر وابسته به فرزند باشد، قطعاً این آقا دچار مشکلی شده است که در روان شناسی به آن فرافکنی می گویند . فرافکنی یعنی اینکه مشکلی که در درون خود است به دیگران نسبت دهد . من همیشه برای مشکل خود به دنبال مقصر بیرونی بگردم که البته مربوط به مشکل تربیتی است. اگر  بچه دو یا سه ساله ما زمانی که مانعی را بین راه خود نمی بیند و به آن برخورد کرده و زمین می خورد ما برویم و آن مانع را زده وبگوییم وای ببین چشم نداشت که تو را ببیند این بچه را دچار فرافکنی می کنیم و مدام به او یاد می دهیم که به دنبال یک مقصر بیرونی بگردد  . این آقا هم در زندگی یاد گرفته است که به دنبال یک مقصر بیرونی بگردد و نزدیک ترین فرد قطعاً همسر او است . نه این غلط است و برای اینکه رزق و روزی شما بیشتر شود رابطه عاطفی را با همسر خود بیشتر بکنید و نماز و نماز اول وقت را به عنوان یک حقیقت جدی بگیرید و تا آنجایی که می توانید از گناه به سرعت نور دور شوید ، یقین بدانید که روزی شما بیشتر می شود.
سوال – شغل من آزاد است و برای بدست آوردن روزی حلال هر روز کار و تلاش می کنم ، نماز و قرآن می خوانم ذکر های روزمره را می خوانم ، صدقه هم می دهم اما حتی برای پرداخت کرایه مغازه خود مشکل دارم ، چه کنم که رزق و روزی من بیشتر شود؟
پاسخ - من متشکرم از این دوست که شرح حال کاملی را ارائه کرده اند ، چون هرچه قدر که شرح حال کامل تر باشد ما احیاناً بهتر می توانیم به دوستان کمک بکنیم . اینکه می گویند به دستورات دینی عمل می کنند قطعاً دعای ملکوت پشت سر آنها خواهد بود، اما ایشان باید به دنبال علت های فقر خود بگردد  . شاید یکی از علت ها این است که اگر ایشان مال زیادی داشته باشد سر به طغیان می گذارد . امکان دارد که به بنده اعتراض کنید و بگویید از کجا معلوم است؟ اشکالی ندارد خود را تست کنند و ببینند زمانی که مال زیادی در اختیار شما قرار می گیرد آیا صدقه دادن برای شما سخت نیست ؟ در زندگی خود جستجو کنند آیا زمانی که قبلاً مال زیادی در اختیار ایشان بوده است خمس دادن برای ایشان سخت نشده بوده ؟ آیا کمک کردن به دیگران برای ایشان سخت نبوده ؟ اینها یعنی اینکه من هنوز ظرفیت داشتن روزی مادی بیشتر را ندارم . البته روزی ما فقط مادی نیست ، روزی های معنوی نیز است . روزی معنوی خیلی مهم تر از روزی مادی است ، چون خیلی وقت ها ما مالی را در اختیار داریم اما روزی های معنوی ما کم است و دل ما به این روزی مادی خوش است . اجازه بدهید با فرصت کوتاهی که داریم من چند سؤال را باهم جمع بکنم . برای زیاد شدن روزی تدبر در قرآن مهم است در روایت از امام صادق (ع) داریم که هر کسی که کم روزی و کم توفیق است یعنی هم روزی مادی و هم روزی معنوی او کم است و زیاد به زیان کاری و ندامت گرفتار می شود و خدای ناکرده گرفتار غفلت های زیاد در زندگی است می فرمایند در قرائت سوره شمس مداومت نماید در نتیجه توفیق و روزی زیاد به او روی خواهد آورد . سوره شمس به دنبال آدم هایی می گردد که تمام وجود آنها هندسه خدا را گرفته است و به دنبال چیزی می روند که خدا می خواهد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۴
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی