مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۱۹ ق.ظ

«استعمار نو» با طعم آموزش زبان انگلیسی

تقابل میان هویت ملی و دخالت خارجی، یکی از خطوط اصلی در پژوهش‌های مربوط به سیاست‌گذاری زبانی را شکل داده است. به همین دلیل، می‌توان گفت که بررسی سیاست‌های آموزش زبان انگلیسی در ایران را نمی‌توان بدون توجه به رویکردهای ریشه‌ای‌تر هویتی موافقان و مخالفان آن مورد بررسی قرار داد.

برخی محققان و پژوهشگران، زبان های خارجی همواره در کنار زبان فارسی در تاریخ ایران مطرح بوده اند و در انسجام بخشی یا از آن مهم تر، چند پاره کردن هویت ایرانیان نقش بسزایی داشته اند. از این رو، واکنش حکومت های رسمی، نخبگان جامعه، و توده ی مردم به مظاهر زبانی غیربومی در واقع، بخش مهمی از رویارویی هویت ملی ایرانیان با فرهنگ های دیگر را تشکیل می داده است. بنابراین، شناخت و بررسی مؤلفه های زبانی مؤثر در این رویارویی را باید به عنوان یکی از خطوط اصلی پژوهش پیرامون هویت ملی در نظر آورد.

مبحث ۲

سیاست گذاری زبانی، رسالت پیچیده ای است؛ سیاست گذاری زبانی از سویی با زبان شناسی در ارتباط است چرا که دانش زبان شناختی در مورد زبان های مختلف و شرایط تاریخی و فرهنگی مربوط به هر یک از آن ها یکی از مؤلفه های اصلی مطالعات این حوزه را تشکیل می دهد و از سوی دیگر مطالب عنوان شده دارای نقاط اشتراک بسیاری با حوزه های دیگر علوم انسانی از قبیل علوم سیاسی، روان شناسی اجتماعی، جامعه شناسی، مدیریت و قوم شناسی است.

مسائل مرتبط با سیاست گذاری زبانی را باید جداگانه در حیطه ی این میدان های علمی مختلف تحلیل کرد و در یک قالب نو تلفیق نمود؛ مسائلی از قبیل گسترش یک زبان خارجی یا دوم در یک کشور، رقابت میان زبان های بین المللی و زبان های بومی، ارتباط میان زبان و ساختارهای قدرت، نحوه ی تدوین و برنامه ها و پیاده سازی سیاست های زبان اول و دوم در سطح سامانه های آموزشی در سطوح مقدماتی و عالی، تأثیر نشر یا انقراض یک زبان بر تعاملات فرهنگی در سطوح منطقه ای، ملی و بین المللی، بررسی نقش سیاست مداران، بخش های مختلف دولتی در خصوصی، مدیران خرد و کلان، و مهم تر از همه معلمان زبان انگلیسی در تغییر و پیاده سازی سیاست های زبان خارجی از جمله ی موضوعاتی هستند که علی الاصول باید در پژوهش های مربوط به این حوزه مورد توجه قرار گیرند.

 مبحث ۳

مسائل فوق به اشکال مختلف با جنبه های گوناگون هویت ملی هر ملتی از جمله ایرانیان ارتباط دارند. به این پیچیدگی، این را هم اضافه کنید که مطالعات اندکی به طور مستقیم به مسأله ی سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی در ایران و نقش آن در شکل گیری هویت ملی پرداخته اند. ما در این زمینه در ابتدای راه هستیم.

سه دلیل عمده می توان برای این وضعیت خلأ نظری و علمی برشمرد؛ نخست آنکه ثبت وقایع تاریخی و سیاسی ایران همواره با دشواری بسیاری همراه بوده است. بسیاری از تاریخ های نگاشته شده تحت فشار و سانسور شدید حکومت های پادشاهی، و به شکل ناقص تدوین شده اند. اسناد تاریخی مربوط به تصمیمات مسؤولان کشور در حوزه ی برنامه ریزی زبانی در دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز عموماً به همین عارضه مبتلا هستند. بنابراین، هر پژوهشگری که در این زمینه مطالعه می کند با یک مشکل عمده یعنی، فقدان اطلاعات تاریخی مواجه است. عامل دومی که در عدم توسعه ی مطالعات سیاست گذاری زبان در ایران مؤثر بوده است دشواری جمع آوری اطلاعات در زمان فعلی است. مشکل سومی هم که در این زمینه وجود دارد نوعی ضعف در انتخاب روش پژوهش و سردرگمی در انتخاب چارچوب مرجع نظری است.

 مبحث آخر

مطالعات مربوط به سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی هنوز جایگاه اصلی خود را در حلقه های دانشگاهی، چه در میان زبان شناسان و چه متخصصان علوم سیاسی در ایران و جهان، نیافته است. این، یک رشته و گرایش جدید است. مطالعه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی به عنوان یک موضوع دانشگاهی نسبت به دیگر شاخه های زبان شناسی قدمت چندانی ندارد. در واقع، طی دهه های اخیر بوده است که با گسترش مستعمره زدایی و پیدایش دولت های جدید، این میان رشته مورد توجه ویژه نظریه پردازان و پژوهشگران قرار گرفته است.

از این گذشته، شرایط ناپایدار و تحول دائم سیاست های دولت برآمده از فرایند مستعمره زدایی در افریقا و آسیا، محیط و شرایط مناسبی برای بررسی سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های زبانی فراهم نمی کرد؛ در واقع، در بیشتر کشورهای پسااستعماری، معضل نفوذ زبان انگلیسی به دو دلیل عمده در ساختارهای سیاسی و آموزشی مورد توجه بایسته قرار نمی گرفت؛ نخست آنکه دولت های این کشورها به دلیل فقدان ثبات سیاسی، نداشتن تجربه ی کاری و ضعف اقتصادی توان آغاز و مدیریت تغییرات کلان در حوزه ی سیاست های زبانی را نداشتند و ترجیح می دادند از همان ساختارهای طراحی شده در زمان استعمار استفاده نمایند؛ و دوم آنکه ترس از شکل گیری جنبش های افراطی با رویکردهای ملی و تلاش جدی برای بیرون راندن بیگانگان، دولت هایی را که عموماً با کمک قدرت های استعماری و تحت حمایت فرهنگی، سیاسی، مالی و نظامی آنان روی کار آمده بودند بر آن می داشت که از زبان انگلیسی و آموزش آن به عنوان یکی از مؤلفه های تثبیت کننده ی حضور بیگانگان در عرصه ی تصمیم گیری های اجتماعی و سیاسی حمایت نمایند، و بدین ترتیب، به گونه ای خود را از حمایت های بین المللی در برابر اعتراضات داخلی محروم نکنند.

در چنین شرایطی، واضح است که مقابله با زبان های بیگانه به یکی از خطوط اصلی مبارزان آزادی خواه و استقلال طلب در کشورهای تحت استعمار تبدیل می شد. این تقابل میان هویت ملی و دخالت خارجی، یکی از خطوط اصلی در پژوهش های مربوط به سیاست گذاری زبانی را شکل داده است. به همین دلیل، می توان گفت که بررسی سیاست های آموزش زبان انگلیسی در ایران را نمی توان بدون توجه به رویکردهای ریشه ای تر هویتی موافقان و مخالفان آن مورد بررسی قرار داد. از این دید ریشه ای تر، می توان دید که گسترش و آموزش زبان انگلیسی در کشورهایی مانند ایران طی هفتاد سال اخیر، یکی از عوامل اصلی حفظ و استمرار سیطره ی دولت های استعماری در عرصه های سیاسی و اجتماعی این کشورها بوده است و شرایطی را رقم زده است که به درستی می توان آن را «استعمار نو» نامید.[1]

پی نوشت

[1] توأم با اقتباس های آزاد از نتایج پژوهش سعیده شمسائی و محمد علی شمس، با عنوان «سیاست گذاری های زبان خارجی و ارتباط آن با هویت ملی»، که در شماره پنجاه و پنجم فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات ملی» منتشر گردیده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۲۰
khademoreza kusar

نظرات (۱)

تور کاشان و قمصر
جرکت جمعه 24 اردیبهشت
09127710761
http://hildaseir.blog.ir/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی