حکمتهای زیبا از نهج البلاغه
یَعْجِزُ عَنْ شُکْرِ ما اُوتِىَ، وَ یَبْتَغِى الزِّیادَةَ فیما بَقِىَ.
از شکرآنچه به او عنایت شده ناتوان، و نسبت به باقیمانده افزون طلب است.
یَنْهى وَ لا یَنْتَهى، وَ یَأْمُرُ بِما لایَأْتى.
از بدى نهى مى کند و خود پذیراى نهى نیست، و به آنچه خود به جا نمى آورد دستور مى دهد.
یُحِبُّ الصّالِحینَ وَ لایَعْمَلُ عَمَلَهُمْ، وَ یُبْغِضُ الْمُذْنِبینَ
به شایستگان علاقه دارد ولى مانند آنان عمل نمى کند، و با گنهکاران دشمنى مىورزد
وَ هُوَ اَحَدُهُمْ. یَکْرَهُ الْمَوْتَ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ، وَ یُقیمُ عَلى
و خود یکى از آنان است. به علت کثرت گناهش از مرگ نفرت دارد، و بر آنچه که به خاطر
ما یَکْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ اَجْلِهِ. اِنْ سَقِمَ ظَلَّ نادِماً، وَ اِنْ صَحَّ
آن ازمرگ مى ترسد پابرجاست. اگر بیمار شود پشیمان مى گردد، و اگر تندرستى یابد
اَمِنَ لاهِیاً. یُعْجِبُ بِنَفْسِهِ اِذا عُوفِىَ، وَ یَقْنَطُ اِذَا ابْتُلِىَ.
در حالتى از امنیت به لهو پردازد. چون عافیت یابد خودپسند شود، و چون مبتلا گردد ناامید شود.
اِنْ اَصابَهُ بَلاءٌ دَعا مُضْطَرّاً، وَ اِنْ نالَهُ رَخاءٌ اَعْرَضَ مُغْتَرّاً.
اگر مصیبتى به او برسد به حال اضطرار دعا کند، و اگر آسایشى به او رسد در حال غرور روى از خدا بگرداند.
تَغْلِبُهُ نَفْسُهُ عَلى ما یَظُنُّ، وَلایَغْلِبُها عَلى ما یَسْتَیْقِنُ.
نفسش بر آنچه گمان دارد بر او غالب است، و به آنچه باور دارد بر نفس غالب نیست.
یَخافُ عَلى غَیْرِهِ بِاَدْنى مِنْ ذَنْبِهِ، وَ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِاَکْثَرَ
بر غیر خود به کمتر از گناه خود مى ترسد، و به پاداشى بیش از
مِنْ عَمَلِهِ. اِنِ اسْتَغْنى بَطِرَ وَ فُتِنَ، وَ اِنِ افْتَقَرَ قَنَطَ وَ وَهَنَ.
کردارش امیدوار است. اگر توانگر شود در طغیان و فتنه افتد، و اگر تهیدست گردد به ناامیدى و سستى دچار شود.
یُقَصِّرُ اِذا عَمِلَ، وَ یُبالِغُ اِذا سَاَلَ. اِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَةٌ
در عمل کوتاهى کند، و چون درخواست نماید مبالغه کند. اگر شهوتى به او روى کند