مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

ارﺑﻌﯿﻦ ﻣﻨﺴﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﻗﻮاره ای ﺗﻤﺪﻧﯽ: ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎ و زﯾﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﺗﻤﺪﻧﯽ
ﻣﻨﺎﺳﮏ در ﮔﻔﺘﻤﺎن دﯾﻦ اﺳﻼم ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از اﻃﺎﻋﺖ و ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺳﺨﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ و ﺗﻼش دارد در ﺟﻠﻮهای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﺷﻌﺎﺋﺮ اﺳﻼﻣﯽ ﮔﺮدد. در ﻣﻘﺎﺑﻞ، اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎس ﻏﺮب، از ﺟﻤﻠﻪ دورﮐﻬﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺮﭼﻤﺪار ﻣﻔﻬﻮم ﻣﻨﺎﺳﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﻼش دارﻧﺪ در روﯾﮑﺮدی ﺗﻘﻠﯿﻞﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ دﯾﻦ را در ﻣﻨﺎﺳﮏ ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﻣﺤﺪود ﮐﺮده و ﺑﺮای آن ﻧﻘﺸﯽ ﺣﺪاﻗﻠﯽ در اﻧﺘﻘﺎل ارزشﻫﺎ و اﯾﺠﺎد ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﻼم از دﯾﮕﺮ ادﯾﺎن، ﮔﻮﯾﺎی ﻧﺎدرﺳﺘﯽ ﻧﺴﺨﻪ ﻏﺮﺑﯽ در ﺟﻬﺎن اﺳﻼم اﺳﺖ، ﭼﺮا ﮐﻪ ﻫﻢ دﯾﻦ اﺳﻼم ﺑﺮای ﺧﻮد ﻧﻘﺸﯽ ﺟﺪی در اﺟﺘﻤﺎع ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻫﻢ ﻣﻨﺎﺳﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﻼم ﻧﻘﺸﯽ ﺣﺪاﮐﺜﺮی در اﻧﺘﻘﺎل ارزشﻫﺎ و اﯾﺠﺎد وﺣﺪت در ﻣﯿﺎن ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن دارﻧﺪ. ﻣﻨﺎﺳﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﻼﻣﯽ و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ارﺑﻌﯿﻦ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﮏ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﭼﻮن ﻣﻨﺎﺳﮏ ﻗﻮﻣﯽ، ﻣﻨﺎﺳﮏ ﻣﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺳﮏ زﺑﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺣﺘﯽ از ﻣﺮزﻫﺎی ﻫﻮﯾﺘﯽ دﯾﻨﯽ ﻫﻢ ﻓﺮاﺗﺮ رﻓﺘﻪ و ﻣﻨﺴﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽای را ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ اﻗﻮام، ﻣﻠﯿﺖﻫﺎ، زﺑﺎنﻫﺎ و ادﯾﺎن ﻣﺨﺘﻠﻒ را در ﺧﻮد ﺟﺎی داده اﺳﺖ. ارﺑﻌﯿﻦ ﺗﻤﺮﯾﻨﯽ ﺑﺮای ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺗﻤﺪن ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﻮﻋﻮد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻻﯾﻪﻫﺎی ﻫﻮﯾﺘﯽ اﻧﺴﺎن را در ﺑﺮ ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﻣﻨﺴﮏ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ارﺑﻌﯿﻦ ﻣﻮﺟﺒﺎت ﺧﻠﻖ ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎ و زﯾﺮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﺗﻤﺪﻧﯽ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ آﻧﺎن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: اﻟﮕﻮی اﻗﺘﺼﺎدی ﺗﻌﺎون ﻣﺤﻮر، ﻣﻌﻨﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻫﻨﺮی ﺗﻤﺪﻧﯽ، ﻧﻈﻢ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﻮﯾﻦ، اﻣﻨﯿﺖ اﯾﺠﺎﺑﯽ، ﻫﻮﯾﺖ ﺗﻤﺪﻧﯽ.

1) مـقدمه

گردهمایی های انسانی در پاسداشت مفهومی اجـتماعی امـری هـمه روزه و همه گانی است که تجربه تاریخی بشری آن را در تمامی اقوام و ادیان و فرهنگ ها شاهد بوده است. تجمعات انسانی در حمایت، رد، ضدیت، بزرگداشت، یادآوری و... از جمله مـشترکات جـوامع گـوناگون بشری است. انسان ها گرد هم می آیند و هنجارها و ارزشـ های سـیاسی، اجتماعی و فرهنگی خویش را گرامی می دارند و در هویتی جمعی آنان را فهم و باور کرده، معرفی می نمایند.

شکل گیری این دست از تجمعات انسانی دلایـل و عـوامل مـختلف دارد و این گردهمایی ها با اغراض و اهداف گوناگونی برگزار می شود. اجتماعات و گـردهمایی ها گاه ریشه در وابستگی های قومی دارد، گاه حکایت از احترام و همسبتگی به آداب و رسوم سنتی است، گاه اجتماعی است نظامی ـ سـیاسی در ایـجاد روحـیه جنگاوری و حامیانه از کیان جمعی و گاه برای حمایت از حاکمیت سیاسی ـ اجتماعی اسـت. در دنـیای مدرن نیز انگیزه های دیگری از گردهمایی ها را شاهدیم که لذت گرایی مکاتب غربی مروج آن است و زندگی بشر در گذشته هـیچ گاه بـه ایـن گستردگی و فراوانی تجربه و عادت به آن نداشته است. گردهمایی های تفریحی و سرگرم کننده، هـمچون المـپیک، بـازی ها و مسابقات ورزشی، جمع شدن در یک ورزشگاه برای دیدن بازی فوتبال و یا جمع شدن در یـک سـالن بـزرگ برای شنیدن موسیقی راک، و مانند اینها.

لکن یکی از انواع اجتماعات و گردهمایی های بشری که سابقه ای طـولانی و مـشترک دارد و در میان بسیاری از اقوام و جوامع گوناگون قابل مشاهده است، گردهمایی های دینی و مذهبی است. بـسیاری از عـبادات و فـرایض دینی در ادیان آسمانی و حتی مکاتب دینی خود ساخته بشری، در قالب تجمعات گسترده و پر شکوه بـشری بـرگزار می شود. هرچه گزاره های جمعی و اجتماعی آن عقیده دینی گسترده تر می شود، میزان و کیفیت عبادات جـمعی و نـقش و جـلوه اجتماعی آن پر رنگ تر می گردد. این فرایض و عبادات، ناظر به شعائری است که یک مکتب فکری، عـقیدتی یـا نظام سیاسی، مردم را به تکریم و پاسداشت آن فرا می خواند و دارای اهداف و غایاتی مـتعدد اسـت. غـایاتی که علاوه بر رشد و تعالی درونی، روشن است که منظوری اجتماعی و فرا فردی دارد.

دین اسـلام بـه عـنوان آخرین مکتب توحیدی آسمانی که در متکامل ترین سطح بر انسان عرضه شده اسـت، تـأکید بسیاری بر مناسک جمعی و عبادات جمعی دارد و مسئولیتی فرا فردی را تعریف می کند. اسلام جلوه های بسیاری از تجمعات انـسانی را بـه صورت سالیانه چون حج تمتع، هفتگی همچون نماز جمعه و یا روزانه چـون نـماز جماعت توصیه می کند که همگی این فـرایض و عـبادات کـار ویژه ای اجتماعی و فرا فردی دارند.

اما آن چـه کـه موجب اهمیت و ضرورت پرداخت به مفهوم مناسک اجتماعی در شرایط فعلی می گردد، اجتماعی عـظیم در شـکلی بی مثال و نوین آن هم در دنیای کـم مـعنویت امروز اسـت، بـه عـنوان زیارت اربعین امام حسین (ع) در کشور عـراق. سـؤالات بسیاری پیرامون این حادثه کم نظیر و نقش مناسک دینی ـ اجتماعی می توان طـرح کـرد. برخی از آن سؤالات که در این مـجال بدان پاسخ خواهیم گـفت عـبارتند از: چه نسبتی میان مفهوم مـناسک سـیاسی و اجتماعی اسلامی و غربی وجود دارد؟ اربعین چه ویژگی های منحصر به فردی در میان مناسک جـدید سـیاسی و اجتماعی دینی دارد؟ چه ارتباطی مـیان مـناسک اربـعین و تمدن نوین بـشری اسـت که ظهور را مقدمه سازی می کند؟ آیـا مـناسک اجتماعی آن هم در قرائت دینی در دنیای مدرن امروز کارآمدی لازم را دارد؟ ظرفیت ها و زیر سیستم های تمدنی منسک اجـتماعی اربـعین کدام است؟

2) مفهوم منسک اجتماعی و سیاسی

مـفهوم مـناسک اجتماعی و سـیاسی، نـاظر بـه جهان بینی و مبانی هستی شـناختی، انسان شناختی و تعریف نقش دین در عرصه تحولات اجتماعی در مکاتب گوناگون، تعاریف متفاوت می یابد. اسلام در رویـکرد اجـتماعی خود، رویکردی متفاوت به نقش دیـن در عـرصه های اجـتماعی نـسبت بـه غرب دارد و مفهوم مـناسک اجـتماعی در گفتمان اسلامی متفاوت از گفتمان غربی جلوه گر است. در ادامه به این دو نوع گفتمان و تعریف از منسک اجتماعی مـی پردازیم.

1-2) مـنسک اجـتماعی و گفتمان اسلامی

در تعریف لغوی در ادبیات دینی مـنسک از ریـشه نـسک اسـت کـه صـحیح ترین تعریف آن دال بر عبادت و تقرب به خداوند متعال است (مصطفوی، 1360، ج12، ص105). و منسک مذهبی است که انسان الزام شده است به آن و این مفهوم توسعه یافته و به معنای عبادت و طاعت جعل شـده است و از همین رو برخی فرد عابد را ناسک تعبیر نموده اند (طریحی، 1375، ج5، ص295).

مناسک همانا جمع واژه «منسک» است و آن موضعی است که در آن خداوند مورد عبادت قرار گیرد و در آن تقرب الهی طلب شود به واسطه اعمال صـالحی کـه مورد رضایت الهی اوست، همچون ذبح کردن ذبیحه ای برای او و یا خواندن نماز و یا طواف و یا سعی صفا و مروه نمودن و مانند این اعمال صالح و از همین روست که به اعمال حـج مـنسک گویند (طبری، 1412، ج1، ص435).

راهی برای اطلاع و آگاهی بر حقیقت مناسک و باطن شریعت جز اعلام و نمایاندن آنها از طرف خدا نیست (طباطبایی، 1374، ج1، ص283). تمامی امت های گذشته دارای عـباداتی خـاص خود بودند و به انجام آن اهـتمام داشـته اند. در فرهنگ دینی برخی از مناسک و عبادات افزون بر طریقیت آنها جهت تقرب الی ا...، دارای آثار و پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی نیز می باشند. این سنخ از مناسک به «شـعائر الهـی» موسومند که احیاء و تـکریم آنـها به مثابه زنده نگاه داشتن دین و حفظ دستاوردهای آن است؛ «وَمَنْ یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوب». بنابراین برخی عبادات اسلامی به صورت جمعی صورت می گیرد و به نوعی اجرا مـی شود کـه نمایاندن و اعلام آن جزء شروط انجام آن است و از سوی شارع حکیم قصدی در بزرگ داشت اجتماعی آن وجود دارد.

از سوی دیگر بر اساس قرائت صحیح و حداکثری از دین مبین اسلام، دین با امور اجتماعی دارای پیوندی اسـاسی اسـت، حوزه ی دخـالت دین را در سیاست بسیار وسیع می داند و دین را متکفل ارائه برنامه جامع زندگی انسان در همه ی ابعاد از جمله ابعاد اجتماعی آن مـی داند. عدم برنامه ریزی و طراحی نظام را نقص دین می داند.[1] اصولاً توجه به سـه بـخش اصـولی تعالیم اسلام: ایدئولوژی، شریعت و اخلاق، خود مبین این رابطه عمیق، اصولی و جدایی ناپذیر میان آن دو است و با توجه بـه مـحتوا و مسائل ماهوی دین و سیاست، جایی برای تردید باقی نمی ماند که در اسلام رابطه ی دیـن و سـیاست یـک رابطه منطقی و ماهوی است و این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند و جدایی ناپذیر، و به عبارت دیگر این رابطه به عـنوان یک اصل و مبنای کلی و زیر بنایی در تفکر اسلامی غیر قابل انکار می باشد (عـمید زنجانی، 1384، صص76-77).

از بیانات امـام خـمینی(ره) نیز این رویکرد فهمیده می شود: «اسلام مکتبی است که بر خلاف مکتب های غیر توحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز کـه در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد، فروگذار ننموده است... قرآن کریم و سنت پیامبر(ص) آن قدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند.» (امام خمینی، 1386، ج21، صص176-178).

با توجه به دو مقدمه پیـش گـفته مناسک دینی اسلام از دو جنبه دارای حضور پر رنگ و مؤثر اجتماعی هستند. اولاً دین اسلام در همه اضلاع زندگی سیاسی ـ اجتماعی انسان حضور دارد و بنابراین ماهیتاً دینی اجتماعی است. ثانیاً مفهوم مناسک اجتماعی در ادبیات اسـلامی رنـگ و بوی دینی می گیرد و به عبارتی صحیح تر مناسک عبادی جلوه ای اجتماعی می یابند. حج به عنوان بزرگ ترین اجتماع سالانه مسلمان با مناسکی چون برائت از مشرکین همراه است و برائت از مشرکان و دوری گزیدن و ابـراز انـزجار از آنها و قطع دستانشان و اعلان صریح این مواضع، مناسک سیاسی حج است (جوادی آملی، 1386، ص42). خطیب نماز جمعه در خطبه دوم پیرامون مسائل سیاسی و اجتماعی سخن می گوید، عزاداری سالار شهیدان مانور اجتماعی مسلمانان اسـت کـه چـهارده قرن است الهام بخش تـحولات سـیاسی ـ اجـتماعی در جهان اسلام است و تجربه انقلاب اسلامی مردم ایران گویای این مسئله است. بنابراین هم کارکرد و تعریف دین در مکتب اسلام با مـکاتب مـادی غـربی متفاوت است و هم به تبع این رویکرد، مـناسک اجـتماعی جلوه ای متفاوت دارند.

2-2) منسک اجتماعی در گفتمان غربی

امیل دورکهایم به عنوان یک جامعه شناس از اولین اندیشمندان اجتماعی بود کـه بـر نـقش بسیار مهم مناسک برای همگرایی اجتماعی تأکید کرد. به نـظر دورکهایم برخی از جنبه های دین که وی آنها را به مثابه جنبه های «ابتدایی» دین معرفی می کند، برای کارکرد و همگرایی اجتماعی هـمه ی جـوامع ضـروری در نظر گرفته می شوند. از نظر دورکهایم، مناسک به مثابه پیوند دهنده هایی سـمبلیک هـستند که یک جامعه نسبتاً انتزاعی را منسجم می سازد (نش، 1388، ص120).

مفهوم اساسی در اندیشه او همبستگی است و تلاش دارد با ارائه راهـکارها و ابـزارهایی حـداکثر همبستگی را در جامعه فراهم آورد. از میان ابزارهایی که وی بر نقش و چهره همبستگی آفرین آنـان تـوجه دارد، مـذهب است. به عقیده وی مذهب جنبه ای سنبلیک و نمادین دارد و می تواند در قالب مناسک جمعی، هویت جمعی فـراهم آورد و کـارکردی شـناختی دارند.

مذاهب برای افراد عضو جوامع، ابزارهای شناختی لازم را به منظور تفسیر واقعیت اجتماعی فـراهم مـی کنند. اعمال مذهبی نیز همانند مناسک، ابزارهای مهمی فراهم می کنند که به لحاظ اجـتماعی، مـعیارهایی تـثبیت شده و مکرر برای بیان و جلوه گری واقعیت های اجتماعی ایجاد می کنند. فراتر از همه، این جنبه های مـذهبی، نـشان دهنده وابستگی متقابل اعضاء جوامع در قالب یک گویش نمادین ویژه است (گورویچ، 1351، ص220). مـناسک مـذهبی احـساس تعلق و تعهد را در فرد ایجاد و همزمان به صورتی فراگیر شرایط ضروری زندگی اجتماعی را فراهم می کنند. کـارکرد مـناسک «تقویت تعهداتی است که فرد را به جامعه ای پیوند می دهد که عضو آن اسـت (گـورویچ، 1351، ص226).

بـه عقیده دورکیم «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمان های جمعی را بـه عـلامت حـفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا اینها هستند که عـناصر سـازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند. جامعه ضمناً می داند که این بازسازی معنوی و اخلاقی امکان نـدارد، جـز به وسیله گردهمایی های مکرر و بر پا کردن تجمعات و جلساتی که در آنها افراد بـه اتـفاق به تأکید مجدد بر احساسات جمعی خـویش بـپردازند».

دیـن و «مناسک اجتماعی ـ سیاسی» در اندیشه وی دارای دو کار ویژه اسـاسی هـستند، کار ویژه نخست آنان «کارکردهای شناختی» است. بدین معنا که دین و مناسک سـیاسی مـنجر به معرفی و شناخت مؤلفه های فـکری و مـبانی فکری نـظام سـیاسی و دیـنی در مردم می شود. فرد با شرکت در مـناسک دیـنی و مناسک سیاسی با ابعاد مختلف دین و سیاست آشنا و سطح آگاهیش افزایش مـی یابد. کـار ویژه دیگر دین و مناسک اجتماعی ـ سـیاسی «کارکردهای همبسته ساز» اسـت. بـدین معنا که با انجام مـناسک اجـتماعی ـ سیاسی و دینی به صورت جمعی هویت جمعی در جامعه ایجاد می شود و به نوعی وحـدت و هـمبستگی منتهی می شود.

لکن به عـقیده وی در فـرآیند سـکولارشدن جوامع غربی، دیـن کـارکرد همبستگی ساز خود را از دسـت داده اسـت و از سوی دیگر مناسک اجتماعی ـ سیاسی هم که دارای کارویژه های دوگانه شناختی و همبستگی ساز بودند، از نـقش آنـان کاسته شده است. مناسک اجتماعی ـ سـیاسی بـه سبب رشـد نـظام های آمـوزشی گسترده و عمومی نظیر مـدارس و دانشگاه ها کار ویژه شناختی خود را از دست داده اند و کار ویژه همبستگی ساز مناسک اجتماعی ـ سیاسی هـم صـرفاً نمادین است.

مطابق با استدلال دورکـهایم، در جـوامع مـدرن آن کـارکرد شناختی که مـذاهب در سـنتی پیشا مدرن بر عهده داشتند، بر دوش نهادهای دیگری انداخته شده است. علم در جامعه مدرن بـه مـثابه اصـلی ترین منبع شناخت از مذهب پیشی گرفته است. بـا ایـن حـال حـتی در جـوامع مـدرن نیز همگرایی اجتماعی هنوز تا حدود زیادی به «آیین و ایمان» وابسته است (نش، 1388، ص121). بنابراین وی نقش شناختی مذهب را از دست رفته می داند و تنها تا حدودی بر نقش همگرایی و هـمبستگی آفرین مذهب باور دارد.

3) نقد رویکرد غربی و بیان تعریف مختار

آیا نسخه و رویکرد دروکهایم در جوامع اسلامی هم قابل تعمیم است؟! برای پاسخ به این سؤال باید به این نکته توجه داشت کـه آیـا «دین» و «مناسک اجتماعی» در اندیشه اسلامی و غربی تعریفی یکسان دارد یا متفاوت است و بعد به تعمیم و یا عدم تعمیم نسخه فوق اندیشید.

برخلاف آن چه در اندیشه دورکهایم و دیگر اندیشمندان غربی بدان اشـاره شـده یعنی کاهش نقش دین در دوران مدرن و جوامع پیچیده و سکولار شدن جوامع، وقوع تحولات اجتماعی و سیاسی بسیار در دهه های اخیر همچون انقلاب اسلامی در ایران که نـقش دیـن در دوران مدرن و در حوادث پیچیده اجتماعی نـظیر انـقلاب ها را نشان می دهد. بیداری اسلامی در سطح جهان اسلام که اشتیاق مسلمانان به حضور اسلام در عرصه های اجتماعی اعم از شکل حکومت، قانون گذاری نشان داد حکایت از حضور حداکثری دیـن اسـت.

در نتیجه دین در حوزه اجـتماع و سـیاست حضوری حقیقی و مؤثر دارد. این رویکرد خط بطلان بود بر نگرش های حداقلی به دین که نهایتاً آن را در قالب معنویت فردی تعریف می کردند. بنابراین هم کارکرد و تعریف دین در مکتب اسلام با مکاتب مـادی غـربی متفاوت است و هم به تبع این رویکرد مناسک اجتماعی ـ سیاسی جلوه ای متفاوت دارند.

مطالعات جامعه شناسی غربی برای درک برخی واقعیت های اجتماعی در غرب، شاید کارآمد باشد. لکن نمی توان پذیرفت که یـافته های ایـشان به جـوامعی که تجربه غرب و مادی گرایی مدرن را از سر نگذرانده اند و دین و آیین آنها نیز نسبتی با نقش مذهب در جوامع غـربی ندارد، به آسانی قابل تعمیم باشد. تأکید بر مفاهیم اجتماعی و اسـلام سـیاسی در هـیئات مذهبی که از جمله مهم ترین مناسک دین و سیاسی شیعیان است.

تجربه جمعی و تحولات اجتماعی معاصر نشان می دهد کـه دیـن و مذهب هم کارکرد شناختی خویش برای تفسیر جهان اجتماعی و هم کارکرد همبسته ساز خـود را در هـمگرایی اجـتماعی حفظ نموده است. با نگاهی گذرا به تجربه تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسلمان در عصر حـاضر معاصر، نیاز چندانی به استدلال در این باره دیده نمی شود.

جریان روحانیت دینی تـوانسته است شناخت دینی، اثـرگذاری و تـعیین کنندگی آن را در متن زندگی اجتماعی مسلمانان، تثبیت و در پاره ای موارد آن را تقویت کند و ارتقا بخشد. برای درک وجوه عینی این اثرگذاری، کافی است به ماهیت انقلاب اسلامی ایران توجه کنیم که نقش شناختی و همبسته ساز دین در زمـینه سازی و پیروزی بخشی آن از هیچ منظری قابل انکار نیست.

امام خمینی(ره) نهضت اسلامی و مردمی خویش را در بستری از مناسک دینی آغاز کرد. سخنرانی مشهور 13 خرداد سال 1342 امام، در عصر عاشورا و در میان انبوه جمعیت متدینی ایراد شـد کـه برای سوگواری بر سومین امام شیعیان گرد آمده بودند. ایشان در آن سخنرانی حمله نیروهای رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه را به فاجعه کربلا تشبیه نمود. به دنبال این سخنرانی رهبر انقلاب دسـتگیر و مـحبوس شد اما پیام وی در بستری از عواطف مردم عزادار در مناسک ماه محرم انتقال یافت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز «مناسک دینی ـ سیاسی»، مقوم جمهوری اسلامی گردید. حتی در 22 بهمن یعنی روز ملی ایـران و در حـالی که مردم در سراسر کشور راهپیمایی های عظیمی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در خیابان ها به راه می اندازند، تلقی مذهبی از این اقدام آشکارا در میان کنشگران دیده می شود.

در واقع یک انگیزه مهم ـ و شاید مـهم ترین انـگیزه ـ ایـن کنشگران که توسط خود آنـها اظـهار مـی شود، عمل اجتماعی ـ سیاسی به عنوان یک واجب شرعی و در چهارچوب مناسکی دینی است. همچنین حضور در انتخابات ها در طی سال های بعد از پیروزی انقلاب اسـلامی بـیش از آنـ که حضوری سیاسی تعریف شود، حضوری تکلیفی و شرعی اسـت و فـعالیت های اجتماعی که مناسکی غیر دینی به نظر می رسد در سبد مناسک دینی جلوه می کند.

در عرصه جهان اسلام نیز امروزه مـراسم اربـعین سـالار شهیدان که سال به سال با شکوه تر و گسترده تر برگزار مـی شود و از آن به عنوان بزرگ ترین اجتماع مذهبی جهان یاد می شود، امروزه در نگاه دوستان و دشمنان تبدیل به بزرگ ترین مانور قدرت مـسلمانان در شـرایط حـساس منطقه شده است.

البته شایان ذکر است که بسیاری از اندیشمندان اجـتماعی غـربی نیز بر خلاف نظر دورکهایم درباره ی افول گسترده مناسک در جوامع صنعتی مدرن، بر وجود دائمی رفـتار آئیـنی در قـلمرو سکولار تأکید کرده اند. اندیشمندانی چون شیلز، یونگ و بلومر بر این امر تـوجه داشـته اند (نـش، 1388، ص124).

پیرامون نقش دین در عرصه شناختی نیز این نکته قابل توجه است که دورکهایم در چـارچوب نـظام روش شـناختی علم تجربی و اثبات گرا، میان علم و دین تفکیک قائل می شود. رویکردی مادی گرا و اثبات گرا که بـرای امـور ماورائی و معنوی در علم جایگاهی تصور نمی کند. روشن است که تفکیک علم و دین در انـدیشه غـربی و سـکولار قابل فهم است و غرب چاره ای جز تفکیک دین تحریف شده کلسایی و علم تجربی نـدارد. حـال آن که این تفکیک علم و دین در نظام اندیشه اسلامی امر قبیح و غیر قابل پذیـرش اسـت. دیـن تشویق به علم و علم در چارچوب دینی فهم می شود و باور به علم دینی است.[2]

4) انواع مـناسک اجـتماعی

1-4) مناسک اجتماعی در قواره قومی

قوم و قومیت لایه ای هویتی است که گروهی را از گـروهی دیـگر جـدا می نماید. عواملی چون هویت و همبستگی جمعی متکی بر عوامل انتسابی چون جد مشترک، زبان، رسـوم، سـیستم عـقاید و اعمال و در برخی موارد نژاد یا رنگ قوم را شکل می دهند. گروهی با سـنت فـرهنگی مشترک و احساس هویتی که آن را به عنوان یک گروه فرعی از یک جامعه بزرگ تر مشخص می کند. اعضای هـر گـروه قومی از لحاظ ویژگی های فرهنگی از سایر اعضای جامعه خود متمایز هستند (نقیب زاده، 1369، ص 47 و 31).

اقـوام گـوناگون دارای نظام عقیدتی و ارزشی خاصی هستند که خـارج از چـارچوب قـومیتی آنان فهم نمی شود و یا ضرورتی برای فـهم آن وجـود ندارد و تنها آن نظام ارزشی در چارچوب هویت قومی قابل تعریف است. بنابراین این نـظام ارزشـی مختص قومیتی خاص است کـه در تـلاش اند در رویکردی سـنتی و قـبیله گـرایانه آن را حفظ و تقویت نمایند.

یکی از ابزارهای مـؤثر در حـفظ و ترویج ارزش های قومی، مناسک جمعی هستند که اقوام در چارچوب قومی خود تـعریف مـی نمایند و اهل قوم به واسطه شرکت فـعال در آنان، هویت قومی خـویش را تـمرین و تصدیق می نمایند و جامعه پذیری قومی را زمـینه ساز مـی شوند. البته روشن است که این دست از مناسک اجتماعی قومی در قالب نظام قومیتی خـویش فـهم می گردد و افراد خارج از آن قوم زمـینه ای بـرای بـرقراری ارتباط را با ایـن دسـت از مناسک جمعی ندارند.

2-4) مـناسک اجـتماعی در قواره ملی

تشکیل دولت ـ ملت ها به شکل امروزین و ایجاد یک لایه هویتی جدید به عـنوان مـلیت، بستری برای شکل گیری شبکه نوینی از روابـط و بـازتعریف روابط سـنتی بـراساس چـارچوب های هویتی نوین گردید. مـفهوم دولت ـ ملت در شرایطی در غرب تکوین یافت که به صورت طبیعی و در فرآیندی زمان بر بر دیگر لایه های هـویتی غـلبه کرده و اصلی ترین مبنای تصمیم گیری های جمعی گـردید. هـویت دیـنی و کـلیسایی بـه سبب ضعف و نـاکارآمدی دسـتگاه دین و در پی رنسانس دینی کم کم جای خود را به هویت های مدرن داده و به امری فردی و درونی تبدیل گـردید کـه دیـگر در تصمیمات اجتماعی مؤثر نیست. همچنین در مسیر تـبدیل دولتـ های مـطلقه بـه دولت های مـدرن امروزی هویت های محلی، قومی، قبیله ای و حتی نژادی نیز کم رنگ گردیده و نهایتاً در چارچوب هویتی عام تر به نام ملیت تعریف شدند.

مفهوم ملت پدیده ای تاریخی، سیاسی و فرهنگی است کـه محصول زندگی مشترک طولانی مردم است. ملت از لحاظ تاریخی با ثبات است و بنا به اراده دیگران بزرگ و کوچک نمی شود (عالم، 1380، ص158 ). به گروه و جامعه ای از مردمان اشاره دارد که دارای یک یا چند قـومیت هـستند و در یک سرزمین و تحت یک سیستم سیاسی واحد زندگی می کنند (Webster , 2003, p. 825).

همان طور که اشاره شد در اندیشه اجتماعی غرب، مناسک اجتماعی به منظور تقویت هویت جمعی و جامعه پذیری شکل می گیرد و روشن است کـه ایـن جامعه پذیری و هویت جمعی در الگوی نوین هویت «ملی» تعریف می شود. مناسک اجتماعی چون بزرگداشت روز استقلال، بزرگداشت رهبر ملی و... نشانه هایی از مناسک اجتماعی در قالب هویت مـلی اسـت که بیرون از مرزهای ملی خـودش چـندان شناخته شده و یا هویت بخش نیست.

3-4) مناسک اجتماعی در قواره زبانی

زبان مجموعه قواعدی است که یک نظام واحد را تشکیل می دهد و اهل یک زبان دانـش مـشترکی درباره آن دارند و هـمگان بـر آن متفق اند و در درون به گفتن و نوشتن دست می زنند و اگر گوینده ای بیرون از این نظام زبانی گزینش کند، دچار گمراهی زبانی و هنجار ستیزی می شود (فتوحی، 1391، ص68 ).

زبان از دیرباز مرز یک هویت مشترک بوده و قبل از ایـجاد هـویت های دنیای مدرن همچون مرزهای ملی موجب تفکیک اهل یک زبان از زبان دیگر بوده است و مرزی تعیین کننده بوده است. اهل هر زبان نیز همچون لایه های هویتی پیش گفته برای حـفظ مـاهیت هویتی خـویش مناسکی جمعی را بر پا می دارند که البته ارتباط جدی ای با قومیت و ملیت دارد، لکن هویتی کاملاً یکسان نیستند و کـاملاً بر هم منطبق نمی گردند. مناسک زبانی نیز در مرز زبانی خاص مـحدود اسـت، هـمچون بزرگداشت مفاخر ادبی و زبانی قومی مشخص، که این نوع از مناسک زبانی برای اهل آن زبان آشنا و برای غـیر هـم زبانان ایشان مبهم و غریبه است.

4-4) مناسک اجتماعی در قواره دینی

دین به معنای اعـتقاد بـه آفـریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد. از این روی، کسانی که مطلقاً مـعتقد به آفرینده ای نیستند و پیدایش پدید های جهان را تصادفی و یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مـادی می دانند «بی دین» نـامیده مـی شوند (مصباح یزدی، 1383، ص11). دین داری و بی دینی مرزی روشن از یک لایه هویتی است که میان انسان ها تمییز ایجاد می کند و مشخصاً انسان معتقد به دین دارای نظام ارزشی، اعتقادی و هنجاری بسیار متفاوت و گاه متضاد با یـک انسان بی دین است.

دین دارای مناسک اجتماعی بسیاری است که بنابر آن چه در قبل گفته شد هم موجب شناخت بیشتر دین داران نسبت به مفاهیم دینی می شود و هم موجب شکل گیری یک هـویت جـمعی میان معتقدان به یک دین از اقوام، ملیت ها و زبان های مختلف می گردد. به عنوان مثال مناسک حج یکی از بارزترین نمادهای مناسک اجتماعی اسلام است که بر تمامی لایه های هویتی دیگر غلبه مـی یابد و مـوجب شکل گیری وحدت هویتی مسلمانان می شود. گرچه دین و دین دارای هویتی گسترده و بسیار فراگیر است و مرزی گسترده تر از لایه های هویتی پیش گفته دارد، لکن بین اهل آن دین و دیگران مرز هویتی ایجاد می کند. بـنابراین مـناسک اجتماعی آنان نیز برای اهل آن دین فهم می شود و غیر هم دینان، ارتباط جدی با مناسک اجتماعی ایشان برقرار نمی کنند. البته برخی از مناسک اجتماعی دینی به خصوص در دین مبین اسلام بـرای بـسیاری از انـسان های خارج از آن هم قابل فهم و درک اسـت.

5) اربـعین مـنسکی تمدنی

زیارت روز اربعین در عراق و به خصوص در سال های بعد از فروپاشی رژیم بعث، جلوه ای یافته است که گویای حرکت عجیبی است که مـرزهای هـویتی پیـش گفته را درنوردیده است. اربعین به عنوان یک از مـناسک اجـتماعی عظیم جهان اسلام در دنیای پر از التهاب امروز، جلوه ای یافته است که به عنوان یک منسک فرا قومی، فرا زبانی، فـرا مـلی و حـتی فرا دینی تجلی یافته است و اقوام، زبان ها، ملیت ها و حتی ادیـان مختلف را خطاب قرار می دهد، آن هم در دنیایی که تفوق تمدن مادی را به ظاهر پذیرفته است.

با دقت در عبارات زیـارت روز اربـعین مـی توان به ماهیت کلان این حرکت عظیم انسانی و اهداف جهانی قیام حـسینی(ع) دسـت یافت. امام صادق(ع) در این زیارت خطاب به خداوند متعال عرض می کند:

«بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیسْتَنْقِذَ عـِبَادَک مـِنَ الْجـَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنـَی» (طـوسی، 1407، ج6، ص114)، «حـسین بن علی(ع) جان خود را در راه تو داد تا بندگان تو را از جهالت نجات دهد و آنان را از سرگردانی ناشی از ضـلالت و گـمراهی بـرهاند. همانا فریب زندگی، آنها را به خود مشغول و دنیای مادی، زخارف دنیایی، شهوات و هواهای نـفسانی، از خـود بی خودشان کرده بود.»

انسان احساس می کند نهضت حسینی با دو نگاه که نـشان دهـنده بـعد عظیم این نهضت است، قابل بررسی است. یک نگاه حرکت ظاهری حسین بن علی(ع) اسـت، کـه علیه حکومت فاسد و ستمگر یزید قیام کرده است، اما باطن این قضیه، حـرکت بـزرگتری اسـت که نگاه دوم، انسان را بدان می رساند، و آن حرکت علیه جهل و زبونی انسان است. در حقیقت حرکت حسینی(ع) اگـر چـه با یزید و حکومت فاسد اوست، لکن مبارزه ی گسترده تاریخی وی محدود به حـکومت بـی ارزش و کـوتاه یزید نیست؛ بلکه با جهل و پستی و گمراهی و زبونی و ذلت انسان در مبارزه است (مقام معظم رهبری، 1392، ص538). حـرکتی کـه مـحدود به دوره زمانی مشخصی نبوده و در مرز و جغرافیای خاصی محدود نمی گردد.

1-5) ظرفیت های تـمدنی مـنسک اربعین

جلوه منسکی اربعین ابعاد و ظرفیت های را ایجاد می کند که می تواند مقدمه ساز و زمینه ساز شکل گیری تمدن نوین اسـلامی بـاشد. مفهوم تمدن در رویکرد دینی به مثابه مفهومی عام در نظر گرفته شده کـه دارای زیـرسیستم های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هنری است که تـحت اشـراف ابـرسیستم های قانونی، اخلاقی و معرفتی برای پاسخگویی به هـرم نـیاز های انسانی شکل می گیرد. منسک اربعین ظرفیت عظیمی را در شکل گیری زیرسیستم های فرهنگی، اقتصادی و هنری تـمدن نـوین اسلامی فراهم می آورد و با ایـجاد زیـرسیستم های تمدنی در الگـویی اسـلامی، ظـرفیت های لازم خلق تمدن نوین را فراهم می آورد. ایـن زیـرسیستم ها از الگویی جهان شمول و بشری بهره می برند و مخاطبان جهانی را هدف قرار می دهند. در ادامـه بـه برخی از این ظرفیت های زیرسیستمی تمدنی اشـاره می شود.

1-1-5) ایجاد الگوی اقـتصادی تـعاون محور

در اجتماع عظیم اربعین شاهد تـولید زیـرسیستمی اقتصادی هستیم که بر روحیه مشارکت و تعاون آن هم از جنس داوطلبانه شکل می گیرد، مـشارکتی کـه در تمدن منفعت محور غربی بـی مـعنا اسـت و خالی از عقلانیت. مـنسک اربـعین می تواند از مصادیق آیه دوم سـوره مـبارکه مائده باشد که می فرماید: «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب» (مائده، 2). اگر این اصـل در اجـتماعات اسلامی زنـده شـود و مـردم بدون در نظر گرفتن مـناسبات شخصی و نژادی و خویشاوندی با کسانی که در کارهای مثبت و سازنده گام بر می دارند همکاری کنند، و از همکاری کردنـ بـا افراد ستمگر و متعدی در هر گروه و طـبقه ای که بـاشند، خـودداری نـمایند، بـسیاری از نابسامانی های اجتماعی سـامان مـی یابد (مکارم شیرازی، 1374، ج4، ص254 ).

منسک اربعین مشارکت و پشتیبانی اقتصادی را منجر می شود که از الگوی اقتصادی متفاوتی نسبت با الگـوهای اقـتصادی رایـج و غربی پیروی می کند و منتهی به ایجاد زیـرسیستم اقـتصادی خـاصی مـی شود کـه بـا الگوهای اقتصادی موجود بسیار متفاوت است. منظور از زیرسیستم اقتصادی تمدنی برخورداربودن تمدن از سیستم های بهینه ای است که سبب ایجاد امنیت یا تولید روزی مناسب برای جسم و نیز اموری مـانند سیستم بهداشت و تغذیه مناسب و غیره می گردد.

2-1-5) خلق فرهنگ و هنر تمدنی

ایجاد زیرسیستم های فرهنگی و هنری تمدنی از دیگر جلوه های تمدنی منسک اربعین است، آن جا که فرهنگ و هنر از قواره زبانی و قومی خود خـارج و در قـالبی نوین تجلی می یابد که برای انسان در قواره ای تمدنی فهم می شود. جلوه های فرهنگی و هنری در منسک اربعین دارای شقوق متفاوتی است که اگر بخواهیم آن را به صورت طیفی نشان دهیم، دارای دو حد تـحتانی و فـوقانی می باشد که حد تحتانی آن شامل الگوهای فرهنگی و هنری جامعه عراق است و حد فوقانی آن تعامل و خلق الگوهای جهانی و بین المللی هنری و فرهنگی است. هرگاه تـحول و حـرکتی براساس مبانی اسلامی در هر نـقطه ای از کـره زمین انجام گیرد، نمی تواند تنها نظر به درون جامعه ی خود داشته باشد و در حصار سرزمینی خاصی به محاصره در آید و بدون شک پیامی فراتر از مرزهای خود ارائه مـی دهد و درصـدد صدور ارز ش های خویش بـه دنـیای خارج برمی آید. منسک اجتماعی عظیم اربعین با ایجاد زیرسیستم تمدنی فرهنگی و هنری که بر ارزش های فطری و جهان شمول بنا شده است، معانی فرهنگی و هنری را خلق می کند که علاوه بر جـامعه مـیزبان، مخاطبانی در سطح تمدنی را هدف گذاری کرده است.

3-1-5) تولید نظم اجتماعی نوین

توانی خلق استعداد شکل دهی نظم اجتماعی جدید از دیگر ظرفیت سازی های منسک اجتماعی اربعین است. نظم اجتماعی از جمله زیرسیستم های تمدنی است کـه سـامان تمدن و ارتـباط دیگر اضلاع تمدنی را ممکن می شود. ویل دورانت تمدن را نظمی اجتماعی می داند که طی آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر شـده و جریان می یابد و ظهور آن منوط به برقراری امنیت و پایان یافتن هرج و مـرج اسـت (دورانـت، 1331، ص19). اربعین در جلوه یک منسک اجتماعی تمدنی توانسته است در کشور پر آسیب و کم نظم عراق، الگوی نوینی از خلق نـظم را مـعرفی نماید که بسیاری از کشورهای دارای تجربه های متعدد در مناسک جمعی عبادی و سیاسی از فهم الگوی آن نـاتوان هـستند. اربـعین نظم اجتماعی ای را ایجاد می کند که منسک بیست میلیون نفری را به مراتبط کم آسیب تر از برگزاری مـراسم سه میلیون نفری حج تمتع در سرزمین حجاز اداره می کند. باید در نظر داشت که مـنسک و اجتماع اربعین علاوه بـر تـولید نظم اجتماعی درونی در همان بازه زمانی برگزاری مراسم راهپیمایی اربعین است، ظرفیتی را فراهم می آورد که موجبات شکل گیری نظم اجتماعی گسترده تر شده و ثبات سیاسی و امنیتی کشور عراق را نیز رقم می زند.

4-1-5) امنیت آفـرینی ایجابی

از دیگر ظرفیت های حیاتی شکل گیری تمدن نوین خلق منابع امنیت، آن هم در الگویی متفاوت است. منسک اجتماعی اربعین به عنوان بزرگ ترین اجتماع بشری در عصر حاضر، موجب تولید منبعی منسکی در خلق امـنیت بـرای جامعه میزبان گشته است. اربعین بزرگ ترین مانور امنیتی در عصر معاصر است. مانوری که بیست میلیون شرکت کننده دارد که نه به دلیل عضویت در سازمان نظامی بلکه به واسطه اتصال قلبی بـه مـنبعی ازلی و ابدی در این مانور شرکت کرده اند.

در حوزه مطالعات امنیتی دو گفتمان اصلی را می توان پیشنهاد داد، گفتمان ایجابی و گفتمان سلبی. گفتمان سلبی شاخصی سخت افزار گرایانه دارد و در مقابل گفتمان ایجابی شاخصی نرم افزار گرایانه و گفتمان سـلبی در مـقابل گفتمان ایجابی از آن حیث که بر نقش عوامل سخت افزار گرایانه تأکید می کند، متمایز می شود (افتخاری، 1387، ص168). منسک اربعین توانسته است بر خلاف گفتمان سلبی و تهدید محور امنیت که بر ابزارهای سـخت و نـظامی خـلق امنیت تأکید دارند، امنیتی جـمعی خـلق کـند که ریشه در اجتماع و منسک بزرگ اربعین دارد و با قدرت نرم افزاری در گفتمانی ایجابی، موجب پدیداری امنیت در منطقه گشته است. اگر جلوه منسکی اربـعین ایـن چـنین گسترده نبود، خلق و ثبات امنیتی آن نیز ممکن نـبود و ایـن امینت جنس و منبع متفاوت از منابع رایج تولید امینت در دیگر تمدن ها دارد.

5-1-5) هویت آفرینی تمدنی

با فروپاشی مسیحیت در غرب هویت دیـنی بـا تـزلزل روبرو شد و فرصت مناسبی برای دولت های سکولار فراهم آمد تـا هویت جمعی جدید را شکل دهند، هویت ملی و مرزی. هویتی که با محدودیت های سرزمینی خاص معنا می شود و دیگر مـانند مـسیحیت فـرا مرزی و دارای پیوند ماورائی نبود. بعد از تندروی های شدید در هویت ملی، هـویت تـنفر آفرین شدند که نتیجه ی آن تنفر انباشته در جنگ اول و دوم جهانی خود را نشان داد. بعد از آن انسان به دنبال هـویت های فـرا مـلی رفت و با خلق اندیشه های مارکسیستی و سوسیالیستی در صدد جبران برآمد. سازمان های بین المللی و مـنطقه ای ایـجاد شـد تا هویت ملی را محدود نماید و تلاش شد تا دولت های ملی محدود و فرهنگ جهانی پذیـرفته شـود.[3]

روشـن است که امروز بشر به دنبال یک هویت جهانی است که خود را در آن تعریف نـماید و الگـوی تمدنی غرب با ارائه نسخه های مارکسیستی و لیبرالیستی و تئوری دهکده جهانی بر خلاف معنای جـمعی هـویت تـلاش دارد. لکن تضادها، تنش ها، کشتارها رو به فزونی است و این به اصطلاح دهکده جهانی خلاء هـویتی جـدی دارد و تضادهای هویتی بسیار دارد. اربعین و منسک اجتماعی آن تمرین و ظرفیت آفرینی است که جلوه ای از هـویت جـهانی را نـمایان گر است. در این منسک هویت های قومی، زبانی، ملی رنگ می بازد و جهان اندیشی در مسیری واحد شکل مـی گیرد. راهـپیمایی بزرگ اربعین وحدت هویتی ایجاد نموده و جلوه ای از رفق و مدارا در فرهنگ اسلامی اسـت. رفـق و مـدارایی که بر خلاف تساهل و تسامح در گفتمان غربی از نداشتن نظام ارزشی و نسبی گرایی مطلق رنج نمی برد. مـعنا و مـفهوم رفـق و مدارا، مبانی و اصول و پشتوانه ی نظری آن در اندیشه اسلامی با مفهوم لیبرالی «تولرانس» کـه بـه معنای بردباری منفی است بسیار متفاوت و حتی متضاد به نظر می رسد (محمدی سیرت و درخشه، 1392، ص51). منسک اجتماعی اربـعین از رفـق و مدارایی سخن می گوید که با خلق نظام ارزشی جهان شمول موجبات ایـجاد زیـرسیستم هویت در تمدن نوین اسلامی می گردد.

جمع بندی و نـتیجه گیری

مـناسک اجـتماعی مجموعه ای از رفتارهای نمادین جمعی هستند که بـه مـنظور بزرگداشت، یادآوری و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارهای یک نظام اعتقادی مشخص برگزار می گردند. بـرگزاری ایـن مناسک موجب شکل گیری هویتی مـشترک حـول آن ارزش ها مـی گردد. نـظریه پردازان غـربی و به خصوص دورکهایم مناسک اجتماعی را دارای دو کـارویژه آموزشی و هویتی می داند که موجب انتقال ارزش ها به مخاطبان و همچنین همبستگی مـیان ایـشان می گردد. البته وی گسترش نظامات علمی مـدرن را موجب کاهش نقش آمـوزشی مـناسک اجتماعی می داند و معتقد است کـه صـرفاً این مناسک امروزه، خاصیتی همبستگی آفرین آن هم در لایه ای سطحی دارند. همچنین وی در رویکردی سـاده انگارانه و تـقلیل گرایانه دین را به مجموعه ای از مـناسک نـمادین تـقلیل می دهد و در نتیجه دیـن نـیز همچون دیگر مناسک اجـتماعی پیـش گفته، ابزاری نه چندان کارآمد برای ایجاد هویت جمعی است و کارکرد جدی دیگری نـدارد.

لکـن با توجه به قرائت صحیح و حـداکثری از اسـلام، روشن مـی شود کـه بـر خلاف جایگاه مذهب در غـرب، اسلام و مناسک اجتماعی آن، در دنیای پیچیده و درهم تنیده امروز نیز کارآمد است و نقشی بسیار جـدی در تـحولات اجتماعی ایفا می کند. اسلام به دنـبال نـقش جـدی اجـتماعی اسـت و سکولاریسم را رد می کند و بـسیاری از فـرامین آن جلوه و نقش پر رنگی در عرصه اجتماع دارند. یکی از اجتماعی ترین این جلوه ها، مناسک عبادی اسلام است که چـهره ای اجـتماعی-سـیاسی می یابد. نهضتی حسینی(ع) و جلوه های گوناگون آن، از جمله زیـارت پر شـکوه اربـعین نـمونه ای از مـناسک اجـتماعی اسلام است که در دنیای مادی گرا امروز منادی حیات و حرکت است و هر روز مخاطبان بیشتری را به خود فرا می خواند.

مناسک اجتماعی گاه مختص اجتماعی کوچک چون قبیله است و در یـک قوم مشخص و محدود درک می شود. گاه فراتر رفته در هویت مدرن ملیت و در چارچوب مرزهای ملی نمایان است و خارج از مرزهای ملی و برای دیگر ملیت ها معنایی ندارد. البته ممکن است از مرزهای ملی عـبور کـند و در قالب یک زبان خود را نشان داده و برای اهل یک زبان معنا دار و هویت بخش شود که آن هم محدود به مرزهای زبانی است. مناسک اجتماعی در جلوه ای گسترده تر در قالب ادیان ظهور مـی یابند و مـوجب ایجاد وحدت در میان مؤمنان یک دین از اقوام، زبان ها و ملیت های گوناگون می شوند. این دست از مناسک بسیار گسترده تر و همه گیرتر از مناسک اجتماعی دیگرند، اما باز هـم ولو بـسیار ناملموس، در مرز دینی محدود مـی شوند.

لکـن برخی از مناسک اجتماعی بشری مخاطب خود را فراتر از مناسک اجتماعی پیش گفته می یابند. البته معمولا نمی توان آنان را از مناسک دینی مجزا نمود، بلکه جلوه ای کلان از مناسک دیـنی و بـه خصوص دین خاتم و عـزیز اسـلام می باشند. اربعین حسینی(ع) در خطابی جهانی، گمراهی، سرگردانی و تشنگی انسان را مخاطب قرار داده است و از تمامی لایه های هویتی عبور کرده، مقدمه ساز شکل گیری منسک اجتماعی بشریت را فراهم می کند. قومیت، زبان، ملیت و حتی دین، در حـادثه عـظیم اربعین تبدیل به یک هویت واحد می شوند و انتظار بشر را از شکل گیری هویتی کلان، فراگیر و همگانی حکایت می کنند. اربعین در قالب هویتی دینی، تمرینی است برای نادیده گرفتن لایه های هویتی غیر حقیقی بـرای تـشکیل جامعه مـتحد موعود.

اربعین در جلوه ی منسکی خود موجبات ایجاد ظرفیت ها و زیرسیستم های تمدنی گردیده است که از الگو، مبنا و مبانی مـتفاوتی نسبت به تمدن های مادی بشری پیروی می نماید. در این مقاله نویسنده بـه پنـج ظـرفیت ایجاد شده اشاره نمود: 1- ایجاد الگوی اقتصادی تعاون محور که بر مسئله رزق الهی توجه داشته و بر خـلاف رویـکرد منفعت محور و اصالت سود بر مفاهیمی چون انفاق، نذر، وقف تأکید دارد. 2- منسک اربـعین اجـتماعی عـظیم است که اجرای آن نیازمند نظم و هماهنگی بسیار است. اربعین با الگوی درون محور بر پایه های ایـمانی موجب ایجاد نظم گردیده و ثبات سیاسی و اجتماعی را در جامعه میزبان تحکیم نموده است. 3- خـلق معانی هنری و فرهنگی کـه بـرای همگان فهم پذیر است از دیگر ظرفیت های تمدنی منسک اربعین است. اجرای منسک اربعین همچون دیگر مناسک بشری نیازمند ابزارها، نمادها، معناهای فرهنگی و هنری است، لکن این اجتماع ظرفیتی هنری و فرهنگی را تولید نـموده است که علاوه بر جامعه میزبان برای مخاطب جهانی فهم می شود و قواره ای تمدنی یافته است. 4- از جمله زیرسیستم های اساسی تمدن امنیت آفرینی است. منسک و اجتماع عظیم اربعین در الگوی ایجابی و بر خلاف الگـوی کـلاسیک سلبی که بر سخت افزار نظامی استوار است، امنیتی نرم افزارنه را خلق نموده است. مانور عظیم انسانی اربعین امروز از بزرگ ترین مانورهای امنیتی در منطقه و حتی جهان محسوب می گردد. 5. هویتی تمدنی که حضور در مـنسک اربـعین ایجاد می کند از مرز هویت های جعلی تمدن غربی عبور کرده و الگوی نوین در خلق هویت که از نیازهای اساسی تمدنی است به وجود آورده است.

کتابنامه

قـرآن کـریم

افتخاری، اصغر(1378)، «انقلاب اسلامی و امنیت ملی، درآمدی بر تحول گفتمانی -راهبردی امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران»، مقاله در کتاب، گفتارهایی درباره انقلاب اسلامی ایران، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).

 امام خمینی، روحـ ا...(1386)، صـحیفه امـام، ج 21، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثـار امـام خـمینی (ره ).

جوادی آملی، عبدا...(1386)، جرعه ای از صهبای حج، تهران: نشر مشعر.

دورانت، ویل(1331)، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران: چاپ سینا.

سوزنچی، حـسین(1388)، مـعنا، امـکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فـرهنگی و اجـتماعی.

طباطبایی، محمد حسین(1374)، تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قـم.

طـبری، ابـو جعفر محمد بن جریر(1412)، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دارالمـعرفه.

طریحی، فخر الدین(1375)، مجمع البحرین، تهران: کتاب فروشی مرتضوی.

طوسی، محمد ابن الحسن(1407)، تهذیب الاحکام، تهران: دار الکتب الاسـلامیه.

عـالم، عـبدالرحمن(1380)، بنیادهای علم سیاست، تهران: نشر نی.

عمید زنجانی، عباسعلی(1384)، مبانی انـدیشه سـیاسی اسلام، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

فتوحی، محمود(1391)، سبک شناسی نظری رویکردها و روش ها. تهران: سخن.

قـاضی زاده، کـاظم(1384)، سـیاست و حکومت در قرآن، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

کچوئیان، حسین(1386)، تطورات گفتمان های هـویتی ایـران: ایـرانی در کشاکش با تجدد و مابعد تجدد، تهران: نشر نی.

محمدی سیرت، حسین؛ جلال درخشه (1392 )، «رفـق و مـدارادر سـیره ی سیاسی امام علی(ع)»، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهش های نهج البلاغه، سال دهم، شماره36، سال دهـم.

مـصباح یزدی، محمد تقی(1383)، آموزش عقاید، تهران: انتشارات امیر کبیر.

مصطفوی، حسن (1360)، التحقیق فـی الکـلمات القـرآن الکریم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج8.

مقام معظم رهبری(1392)، آفتاب در مصاف، تهران: موسسه پژوهـشی فـرهنگی انقلاب اسلامی.

مکارم شیرازی، ناصر(1374 )، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج4.

نش، کیت، آلن اسـکات(1388 )، راهـنمای جـامعه شناسی سیاسی، محمدی علی قاسمی و قدیر نصیری، ج2، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.

گورویچ، ژرژ، (1351)، دیالکتیک یا سـیر جـدالی و جامعه شناسی، ترجمه حسن حبیبی، تهران: شرکت سهامی انتشار.

نقیب زاده، احمد(1369 )، تحولات روابـط بـین المـلل از کنگره وین تا امروز، تهران: نشر قومس.

Merriam(2003), -Webster’s Collegiate Dictionary, Massachusetts.

یادداشت ها

[1] ر.ک. قاضی زاده، 1384، صص25-37

[2] ر.ک. سوزنچی، 1388، صص1-12

[3] ر.ک. کچوئیان، 1386

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۱۶
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی