مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی
چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۱ ق.ظ

چرا در دیدارها هدیه دهیم؟؟؟؟

چه خوب است که دیدارها، همراه با تحفه و هدیه ای باشد، تا لذت بخش تر و مودت آمیزتر گردد.

اصل هدیه، جلب محبت و مودت می کند، اگر در دیدارهای پس از مسافرت و زیارت باشد، چه بهتر و بیشتر!

از مولایمان علی (علیه السلام) است:

الهدیة تجلب المحبة؛[1]

هدیه، دوستی می آورد.

این کار، هم بازگشت از سفرها را شیرین می سازد، هم در یادها زنده نگه می دارد و خاطره انگیز می شود. چه بسیار کسانی که خاطره شیرین یک سفر را تنها از رهگذر هدیه و سوغاتش در یاد خود نگه داشته اند. عیدی گرفتن های دوران کودکی و جوایزی که دانش آموزان دریافت می کنند اغلب جزء شیرین ترین و فراموش نشدنی ترین خاطرات زندگی آنهاست.

وقتی افراد یک خانواده، چشم به راه بازگشت مسافرشان از حج، مشهد، شهرهای داخلی یا سفرهای خارجی باشند، هنگام آمدنش کلمه سوغات، شیرین ترین وردی است که بر زبانهایشان جاری می شود و بر خاطرشان می گذرد. از این طریق، خانواده نیز خوشحال می شوند.

سوغات آوردن (اگر در حد و حدود مناسب و در شأن انسان باشد) سنتی اسلامی است و نشانه آن است که مسافر، در سفر هم به یاد آنها بوده است.

مهم، اصل هدیه و سوغات است، قیمت آن چندان مهم نیست. یعنی ارزش معنوی و عاطفی هدیه جای توجه است، نه ارزش مادی و ریالی آن.

گاهی یک شیشه عطر، یک تسبیح و سجاده، یک کتاب و مجله، یک دست کفش و لباس، یک کیف و جوراب، یک شیرینی و میوه محلی از محل سفر و... حلاوتی فراموش نشدنی پدید می آورد.

هدیه، هر چه باشد

لازم نیست سفر، حتماً طولانی یا به جاهای دور باشد، تا هدیه بطلبد!

و ضرورت هم ندارد که سوغات، گرانبها و دارای ارزش مادی بالا باشد! گفتیم که خود سوغات و هدیه سفر، ارزشی معنوی و اخلاقی دارد، هر چند قیمتش نازل و مقدارش اندک باشد.

بشنویم از اسوه اخلاق، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود:

اذا خرج احدکم الی سفر ثم قدم علی اهله فلیهدهم ولیطرفهم و لو بحجارة؛[2]

هرگاه یکی از شما به سفر رفت، هنگامی که به سوی خانه و خانواده اش برمی گردد، حتماً بر ایشان هدیه و سوغات آورد، حتی اگر شده، سنگی باشد!...

روشن است که هدف آن حضرت، آوردن سنگ نیست، بلکه می خواهد بفرماید هدیه، هر چند ارزان و ناچیز هم باشد، موضوعیت دارد و خوب است که مرد خانه و بزرگ خانواده، دست خالی و بی سوغات به خانواده اش برنگردد.

البته اگر سفر، سفری معنوی باشد (مانند حج، عمره، سوریه، مشهد و...) از مسافر آگاه و مکتبی انتظار می رود که رهاوردهای معنوی از این سفر برای خانواده و دوستان بیاورد و دریافتها، معرفتها، آموخته های سفر را به عنوان یک ارمغان برای دیدار کنندگانش بازگو کند و آنان را در فضای معنوی و روحانی مسافرت خویش قرار دهد متأسفانه این گونه تحفه ها بسیار اندک و زائران ما، کیف و چمدان خویش را از هرچیز پر می کنند، جز خاطرات معنوی و رهاوردهای روحی و تربیتی؛ مگر کسانی انگشت شمار، که خداوند بر شمارشان بیفزاید.

عیادت بیمار

از نمونه های بارز اخلاقی معاشرت، رفتن به عیادت بیماران است. چه در شهری که هستیم، چه با سفر به شهری دیگر، چه بیمارانی که از خویشاوندان و فامیل اند، چه آنان که دوست و آشنایند، و چه حتی عیادت بیماران غریب و بی دوست و آشنا!

به قول سعدی: قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.[3]

تندرستی از نعمتهای ناشناخته الهی است. آنکه بیمار می شود، چشم به راه دیدار و سرکشی و احوالپرسی دوستان و بستگان است و از تفقد آنان خرسند می شود.

از بهترین کارها که پاداش بسیار نیز دارد و موجب رضای خالق و مخلوق است، عیادت بیمار است.

این عمل در اسلام، آداب خاصی دارد. نیکو است که انسان به عنوان سرکشی و احوالپرسی از مریض، به سراغ او برود، کم بنشیند (مگر آنکه خود بیمار، طالب و مشتاق باشد بیشتر بنشیند) دست و نبض بیمار را بگیرد، دست بر پیشانی اش بگذارد، به مریض دعا کند، از او دعا بخواهد، ولی به هر گونه ای باشد که اسباب زحمت بیمار و خانواده اش را فراهم نسازد.[4]

حتی چیزی با خود بردن هنگام رفتن به عیادت بیمار (همان گونه که رایج و مرسوم است) بسیار پسندیده است.

یکی از غلامان امام صادق (علیه السلام) می گوید: یکی از آشنایان ما بیمار شد. جمعی از دوستان به ملاقات او می رفتیم که در راه، به امام صادق (علیه السلام) برخوردیم. امام پرسید: کجا؟ گفتیم: به عیادت فلانی می رویم. فرمود: بایستید. ما نیز ایستادیم. پرسید: آیا میوه ای سیبی، گلابی، عطر و...چیزی همراه دارید؟ گفتیم: نه، هیچ یک از اینها را نداریم. فرمود: آیا نمی دانید هر چه که نزد بیمار برده شود، با همان خوشحال می شود و مایه راحت و استراحت او است؟[5]

این، حتی نشانه کاهش دردهای جسمی در سایه خرسندیهای روحی است، چیزی که در روانشناسی و درمان جدید، به عنوان یک دستور درمانی مورد توجه است.

پی نوشت ها

[1] غرر الحکم، چاپ دانشگاه، ج 7، ص 421.

[2] مکارم الاخلاق، طبسی، ص 266، بحارالانوار، ج 79، ص 283.

[3] گلستان سعدی، باب هشتم.

[4] روایات بیماری و عیادت و... را در مکارم الاخلاق باب 11 مطالعه فرمایید.

[5] مکارم الاخلاق، ص 361.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی