مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

ما از این ورزشها، تحت عنوان ((ورزش مذهبی )) یاد کردیم. همان گونه که از نظر مبارکتان گذشت، این ورزشها به نحو عجیب و غیر قابل تفکیکی با دین و بویژه مذهب جعفری گره خورده اند؛ بنابراین نمی توان آن ها را جدا از مذهب از تصور نمود، و اگر کسی تصوری از این ورزشها - که در اصطلاح به آن ((ورزش باستانی )) اطلاق می گردد - جدای از مذهب و تعلیمات سازنده آن داشته باشد، باید بگوییم: آن ورزش، اگر هم ورزش باشد، دیگر این ورزش نبوده و ماهیت دیگری خواهد داشت.

نویسنده کتاب پژوهشی در ورزشهای زورخانه ای ایران، این بحث را مطرح نموده و می نویسد:

((اینک می پردازیم به تحقیق اینکه آیا این ورزش زورخانه که آن را ورزش باستانی می گویند واقعا ورزش باستانی است و در دوران قبل از اسلام، این ورزش متداول بوده یا نه؟ گو اینکه با توجه به آن چه در تاریخ ورزش ایران باستان مشروح شد، به نامی از ورزش زورخانه و یا چیزی شبیه آن برنخوردیم، ولی در این مورد به دو نظریه کاملا متفاوت برمی خوریم )) سپس به طرح آن دو نظریه و ادله دو گروه پرداخته و در پایان، چنین نتیجه گیری می نمائید:

((بالاخره از ماحصل این حدسیات و کنکاش های محققان به نتایج کلی به شرح زیر دست می یابیم:

نخست این ورزشی مانند ورزشهای زورخانه ای و با این مشخصات و آداب به کلی در ایران باستان وجود نداشته است که ما بخواهیم از آن به عنوان ورزش باستانی یاد کنیم؛ در نتیجه، پیدایش این نهاد مربوط است به بعد از اسلام، که بنا به نیازهای مقطعی برای مقابله با ستمگران عرب مغول به وجود آمده است و. . . .

دوم اینکه خمیر مایه اصالت و فرهنگ این ورزش که باید بر ما روشن شود و از تاریکی و ابهام خارج شود: بنابراین می رسیم به اینکه آیا تدوین این نهاد و شالوده آن، توسط مردم کوچه و بازار و افراد عادی شکل گرفته، آیا توسط گروهی از نخبگان و مردمان ویژه ای که مقابله با دشمنان ایران و اسلام را برای خود فرض می دانستند؟

جواب آن روشن است، زیرا این پیدایش نمی تواند کار آسانی جز متفکران و شیرمردان و فتیان و پیروان مولا علی علیه السلام باشد. و این ها همان هایی هستند که مسلمانان مهاجم را برای برانداختن نظام فاسد ساسانی یاری کرده اند.

این ها همان هایی هستند که در دوران ساسانیان به علت ظلمی که بر آن ها رفته بود، با آن نظام درگیر بودند.

این ها همان هایی هستند که قبل از پیدایش اسلام، در ایران برای خود داری آیینی بودند که زیر پوشش آن با دیگر آیینهای رایج در آن نظام، مبارزات زیرزمینی داشتند و بالاخره این ها همان هایی هستند که بارها توسط پادشاهان ساسانی قتل عام شدند و همه چیز آن ها به غارت رفت.

این ها با آمدن اسلام به این سرزمین، چون مکتب قرآن را با آیین خود - که هر دو برای حق جویی و عدالت خواهی و جوان مردی است - همسو یافتن و حتی برتری های چشمگیری را در مکتب جدید نسبت به آیین خود دیدند به جان و دل پذیرفتند و همچون سلمان پارسی در برابر اسلام سر فرود آوردند و در جامعه به تبلیغ آن پرداختند.

اما خیلی زود متوجه شدند که حکومت جابر اموی نه تنها دست کمی از نظام شاهنشاهی ساسانی ندارد، بلکه بیش از آن، مفاسدی مانند برتری نژاد عرب بر عجم را داراست، و خلیفه بر کرسی پادشاهان ایران و روم تکیه دارند و بدتر از آن می کنند که سلاطین ایران و روم می کردند؛ و اوج مطلب اینجاست.

این نخبگان مسلمان ایرانی، با معجونی از فرهنگ اصیل این آب و خاک در مکتب والای اسلام، طرح مقابله با فساد بنی امیه را در ابعاد گوناگون پی افکندند. این ها آداب و سنتها و شیوه های قدیمی خود را، که از آیین مهر در عهد اشکانیان مایه می گرفت و با هدفهای عالی اسلام مغایر نبود، با شعایر انسان ساز اسلام در آمیختند و شیوه پهلوانی قبل از اسلام را که در خدمت زورمندان و سلاطین قرار داشت، به خدمت خلق خدا کشاندند و جوان مردی و فتوت را به پیروی از علی مرتضی - علیه السلام - سرلوحه آیین خود قرار دادند.

این ها مهرابه های کهن را بازگشودند و در آن هر چه برخلاف اسلام و قرآن بود برانداختند و آنچه در جهت آن مکتب بود حفظ کردند: بوسیدن زمین ادب را، زنگ را، برهنگی پهلوانان را، میان بستن، جوان مردی را و بالاخره برای آن و دیگر سنتهای ارزنده را.

همه آن ها در اعصار مختلف رو به کمال رفت، تا آنجا که پس از نسلها و گذشت سالها، با آمدن اقوام وحشی تاتار و مغول والایش یافت و در چهارچوب عرفان و سلسله های فقر، رنگ تصوف گرفت.

و عاقبت در سالهای نخست صفویه و شاید قبل از آن، از زیر زمینها سر برکشید و عمومیت یافت بنابراین اگر از بعد فرهنگی - اجتماعی به این ورزش بنگریم رنگ باستانی دارد ولی اگر به عملیات و پیدایش آن توجه کنیم بی شک مربوط به بعد از اسلام است؛ یعنی نخست مربوط به دوران بنی امیه و بعدها به دوران مغولهای وحشی، یعنی دوره رنج و گداز. )[1]

دانشمند شهید، مرحوم سید رضا پاک نژاد نیز در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، در این مورد چنین می نگارد:

((زورخانه در دویست سال استیلای عرب بر کشور ایران استقلال یافت، زیرا جوانان سلحشوری که مایل به داشتن زور بازو بودند و از حکام عرب رخصت نمی یافتند، به محلی که در پیچ و خم کوچه ای بود و از خارج منظره ای و رونقی نداشت و جلب توجهی نمی کرد و فقط با دریچه ای کوچک به خارج ارتباط می یافت، خود را می رسانیدند و همین طور که چنین رسم برقرار بوده و محل ورود به زورخانه به این مناسبت، کوچک است که پهلوان هنگام ورود به زمین مقدس زورخانه به اجبار تعظیم کند و سر فرود آورد. )[2]

پی نوشت:

 

 

[1] پژوهشى در ورزشهاى زورخانه اى ایران ، ص 33 - 35.

[2] ج 14، ص 194 و 195.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۸
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی