مقدّمه

«انتظار» از جمله مقدّمات پدیده جهانی ظهور است. اعتقاد به ظهور در مکتب شیعه، منتظر را ملزم به تبعیت و اطاعت مطلق ازولایت آخرین حلقه امامت می گرداند.

قرآن کریم می فرماید: «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» (نساء: 59)؛ خدا را اطاعت کنید و رسول و ولیّ امرتان را پیروی نمایید.

اطاعت از ولیّ امر مستلزم مقدّماتی است که این مقدّمات باید در نهاد مقدس خانواده پایه گذاری شود. روایات متعددی در زمینه شاخصه های افراد منتظر وجود دارد که واکاوی آنها در تقویت جنبه فردی مسئله مؤثر است. اما بازیابی سازوکارهای فرهنگ انتظار در خانواده نیاز به پژوهش و تحقیق بیشتری دارد. به عبارتی، ارتباط مقوله تربیت در خانواده که توسط والدین صورت می گیرد و مقوله انتظار که در زمینه مهدویت و موعودباوری است، رابطه ای است که کمتر به آن پرداخته شده است. نهادینه سازی فرهنگ انتظار با توجه به طولانی شدن مدت زمان غیبت (غیبت کبرا) امری است بس دشوار که نیاز به نگرشی عمیق و همه جانبه به ابعاد مبحث انتظار و از طرف دیگر، بازشناسی ساختار کارکردهای خانواده و شناخت مباحث تربیتی شکل گرفته در آن دارد. بدیهی است تاکنون تألیفات بی شماری در زمینه انتظار و صفات منتظران تدوین شده است؛ کتاب های ارزشمندی همچون مکیال المکارم، ظهور حضرت مهدی (عج) از دیدگاه اسلام، گفتمان مهدویت و... به مبحث انتظار پرداخته اند. اما تاکنون نوشتار و پژوهش مستقل و سازمان یافته ای پیرامون شاخصه های الگوی خانواده منتظر به رشته تحریر درنیامده است. جنبه نوآوری این کار تحقیقی گردآوری مطالبی است که ارتباط بُعد تربیتی انتظار و کانون خانواده را متذکر می شود. واکاوی شاخصه های الگوی خانواده منتظر به معنای جست وجو در یافتن بهترین راه کارها برای تبلور برترین نمایه از خانواده در عصر ظهور مطابق با دستورات الهی و فرامین اهل بیت علیهم السلام می باشد.

سؤالات اصلی پژوهش حاضر به قرار ذیل است:

1- آیا خانواده در بحث انتظار باید حالت منفعل و راکد داشته باشد و برای ظهور در انزوا لحظه شماری کند تا بتوان نام او را منتظر نهاد یا باید حرکت کرده و تلاش و کار و فعالیت اجتماعی را در راستای هدف بزرگ ظهور قائم (عج) ادامه دهد؟

2- آیا انتظار حالتی مسئولیت آور است که تک تک افراد را ملزم به انجام تکالیف خاصی می کند و یا این تعریف فقط برای عرفا و عابدان و قشر تحصیل کرده جامعه است؟

3- آیا برای انتظار و منتظر شاخصه ها و ویژگی هایی خاص مطرح است که در خانواده عملی و کارساز باشد؟

4- تا چه اندازه آیات و روایات این مشخصات را برشمرده اند؟

سؤالات فرعی پژوهش نیز عبارتند از:

1- آیا می توان در راستای تربیت دینی فرزندان که با تعالیم احکام آسمانی انجام می پذیرد، آنان را در آینده افرادی منتظر به معنای واقعی تحویل اجتماع داد؟

2- نقش والدین در امر تعلیم انتظار به فرزندان چیست؟

واکاوی شاخصه های الگوی خانواده منتظر

1- مفهوم انتظار

در ادبیات دینی مکتب جانبخش اسلام، انتظار مفهومی عمیق، پرارزش و بس قابل تقدیس دارد. به نظر می رسد زیباترین جلوه عبودیت حق تعالی همانا انتظار است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «أفضَلُ اَعمال اُمّتی انتظار الفَرَج مِن اللهَ عزّوَجَلّ»؛[1] برترین اعمال امت من، انتظار رسیدن فرج از خدای عزیز بزرگ است.

انتظار حالتی است نفسانی که آمادگی برای آنچه انتظارش را می کشیم از آن برمی آید و ضد آن، یأس و ناامیدی است. پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، آمادگی مهیا شدن قوی تر خواهد بود. هرچه محبت شدیدتر و دوستی بیشتر باشد، مهیا شدن برای محبوب زیادتر می شود و فراغش دردناک تر می گردد، به گونه ای که منتظر از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می ماند و دردهای بزرگ و محنت های شدید را احساس نمی کند.

بنابراین، مؤمنی که منتظر آمدن مولایش می باشد هر قدر که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در آمادگی برای آن به وسیله پرهیز از گناه و کوشش در راه تهذیب نفس و پاکیزه کردن درون از صفات نکوهیده و به دست آوردن خوی های پسندیده بیشتر می گردد.[2] امام صادق علیه السلام می فرماید: خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او باشند و در هنگام ظهورش فرمانبردار از او. آنان اولیای خدا هستند؛ نه ترسی برایشان هست ونه اندوهگین شوند.[3] آن حضرت همچنین می فرماید: هر کس دوست می دارد از جمله اصحاب قائم (عج) باشد، باید انتظار بکشد و با پرهیزگاری و اخلاق نیک رفتار نماید و در حالی که منتظر باشد، پس اگر از دنیا رفت و پس از مردنش قائم قیام کرد، برای او پاداشی خواهد بود همانند پاداش کسی که امام قائم را درک کرده، پس جدیت کنید و در انتظار بمانید، گوارایتان باد ای گروه مشمول رحمت الهی.[4]

2- شاخصه های فرد مورد انتظار در نگرش شیعی

در نگرش شیعی، انتظارْ تعین یافته و دارای شاخصه های تعریف شده است. در دیدگاه شیعی، انتظار دو بعد دارد: انتظار فرد و انتظار حادثه ای که آن فرد انجام می دهد.[5] در انتظار فرد، هویت شخصی فردی که مورد انتظار است کاملاً شناخته شده است. او از دودمان ابراهیم علیه السلام و پیامبر خداست؛ چنان که در حدیث نبوی آمده است: «المهدیُّ من وُلدی اسمُهُ اسمیِ وَ کنیته کُنیَتی اشبَهُ الناسِ بی خلقا و خُلقا....»[6]

شاخصه دوم این است که این فرد معین، متولد شده و عمری طولانی دارد و برخلاف پندار برخی مکاتب و مذاهب، ظهور او حساب شده و بنابر خواست خداوند متعال انجام می گیرد و او اکنون در حال حیات است.[7]

شاخصه سوم فرد یادشده این است که به احوال و اوضاع شیعیان آگاه است و میان او و شیعیان رابطه معنوی وجود دارد و همان گونه که از نظریه انتظار در روایات برمی آید، فرد یادشده آگاه به اسرار پیروان خود و سایر انسان هاست.[8] از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است: «یا رُمَیلَهُ لَیسَ تغیبُ عَنّا مؤمِنٌ فی شرقِ الارض و لا فی غربِها»[9]؛ شما همواره بدانید که هیچ مؤمنی، چه در شرق زمین و چه در غرب آن، از چشم ما پنهان نیست و ما ناظر بر شما هستیم.

3- منتظِر و منتظَر

چرا «امت اسلامی» در برخی روایات به عنوان «امت منتظر» نامیده شده است؟ چون همیشه آنها در انتظار مهدی موعود (عج) به سر می برند.امام صادق علیه السلام به ابوبصیر در ضمن روایتی در این باره می فرمایند: «ای ابوبصیر، خوشا به حال شیعیان و پیروان قائم ما اهل بیت؛ چون آنها در زمان غیبت او منتظر ظهور او هستند و وقتی آن حضرت ظهور نماید مطیع و فرمانبردار او خواهند بود. آنان اولیای خدایندوهیچ ترس واندوهی برآنهاوجودندارد.[10]

در دعای روز عید فطر عبارتی با این مضمون به چشم می خورد: «اللّهمَّ صل علی ولیک المنتظر امرک المنتظر الفرج اولیاءک»؛[11] بار خدایا! بر ولیّ خودت درود بفرست؛ آن ولی که منتظر فرمان توست و همواره در آرزوی گشایش کار دوستان تو در حال انتظار به سر می برد.او انتظار می کشد تا لحظه ظهورش فرا رسد و به این ترتیب، دوران رنج و اندوه بشر پایان یابد و حاکمیت ارزش های الهی و فضیلت اخلاقی در سرتاسر عالم تحقق یابد و از این رهگذر، زمینه تعالی معنوی و رشد کمالات واقعی انسان فراهم شود. آن حضرت در برخی از دعای عارفانه ای که از خود به یادگار نهاده اند اهداف و آمال خویش و شوق و اشتیاق وصف ناپذیرشان برای تحقق ظهور را چنین بیان می فرمایند: «پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و دوستانت را با تحقق بخشیدن به وعده هایی که به آنان داده ای گرامی دار و آنان را به آرزوهایی که داشته اند برسان؛ زیرا که مهلت حاکمیت ستمگران در نظر ما به پایان رسیده است و ما از آنچه که خشمگین هستی، خشمگینیم و همواره در یاری حق کوشاییم. ما به صدور فرمان تو مشتاقیم و چشم به راه تحقق وعده هایی که داده ای هستیم. خداوندا! به این قیام اذن صادر کن و راه های آن را هموار ساز و تحقق شایسته آن را آسان گردان. برنامه آن را به ما بیاموز و سپاهیان و یاوران این قیام را تأیید کن. قدرت و توانایی امت را به ستمگران و زورگویان هر چه زودتر آشکار ساز و شمشیر استقامت را به سر دشمنان کینه توز فرود آور.[12] بنابراین، تک تک افراددر یک امت اسلامی «منتظر» محسوب شده و خود امام منتظر بر قیامش می باشد. نهاد خانواده نیز یک نهاد منتظر است که با آموزش و تربیت صحیح به سمت ظهور منجی حرکت می کند.

4- آثار و برکات انتظار در خانواده

مفهوم انتظار، به ویژه انتظار ظهور حضرت مهدی (عج)، در چارچوب مهدویت و امامت معنا می یابد و جدا از مجموعه باورهای اسلامی نیست. اعتقاد به مهدویت و انتظار در رأس هرم اعتقادی شیعه قرار گرفته است. بنابراین، رابطه انتظار و بهداشت روان در خانواده مبتنی بر دین و باورهای دینی است. باورهای دینی از راه های تغذیه روحی، تفسیر معنای زندگی، ایجاد حسّ انسجام، تخلیه هیجانی و... زمینه های آرامش و بهداشت روانی را فراهم می کند.[13] ارتباط نهاد مقدس خانواده با مقوله ارزشمند انتظار ارتباطی مهم و سازنده است. خانواده به عنوان یکی از مهم ترین پایگاه های دینی  تربیتی که نسبت به دیگر پایگاه ها نقش کلیدی دارد، می تواند با آراسته شدن به زینت انتظار تأثیر شگرف در جامعه داشته و تربیت شخصیت های کم نظیر دینی را عهده دار شود. با کمال تأسف این نهاد مقدس به سبب ورود دسیسه ها و نقشه های شیاطین و تهاجم فرهنگ بیگانه به آن در معرض خطر جدی قرار گرفته است. آموزه های مهدویت و انتظار می تواند در دفع چنین نیرنگ هایی که گاه منجر به از هم پاشیدگی خانواده ها، همچون طلاق، فرار فرزندان، عدم تفاهم والدین و فرزندان و... می شود، نقش بسیار مهمی داشته باشد.

از میان آثار و برکات فراوان انتظار در خانواده نقش نشاط و امید، بیش از سایر آثار خودنمایی می کند. حضرت علی علیه السلام درباره رابطه ظهور و نشاط فرمودند: «هنگامی که پرچم فرزندم به اهتزاز درآید، شرق و غرب عالم را روشن سازد. با ظهورش موجی از شادی و نور، عالم گستر می گردد.»[14] این شور و اشتیاق و امید در خانواده منتظر موجب پویایی و دوری از انجماد و سردی در آن می شود. دلیل این شور، محبتی است وصف ناپذیر که از جانب آن حضرت عالم گستر خواهد شد. امام رضا علیه السلام در این باره فرمود: «امام همدم و رفیق، پدر مهربان و برادر دلسوز است.»[15]

خانواده ای را که شور انتظار در آن جای خود را به افسردگی و خمودی و انزوای از جامعه داده و حسن خلق جای خود را به کج خلقی و ناامیدی سپرده، نمی توان یک خانواده منتظر به شمار آورد. این خانواده به جای منتظر بودن، منفعل است؛ چراکه رکود فعالیت و عدم حرکت، یعنی انفعال، با باورهای فرهنگ مهدویت هماهنگی ندارد.

اثر سازنده دیگر مقوله انتظار در خانواده، نقش تربیتی آن می باشد. اینکه افراد یک خانواده تلاش برای اصلاح یکدیگروکوشش جمعی برای برطرف نمودن نقصان های اخلاقی و روحی خود دارند، به برکت انتظار و برخاسته از روحیه موعودباوری است. توجه به فضایل بی شمارانتظار این حالت را تشدید می نماید.

5- نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ انتظار

خانواده نقش مهم و اساسی در تربیت دینی فرزندان دارد و آنان الفبای تعلیم و تربیت را در محیط خانواده می آموزند. هرقدر والدین با مؤلفه های «فرهنگ مهدویت» آشناتر باشند می توانند فرزندان دین باورتر به جامعه تحویل دهند. به طور طبیعی، خانواده منتظر خانواده پویا و پرنشاطی است؛ چراکه ثمره انتظار چیزی جز تلاش و حرکت نیست. مسئولیت خانواده منتظر از سایر مسئولیت ها سنگین تر است و باید کاملاً بر ابعاد گوناگون این مسئولیت آگاهی یافت و در انجام آن بر پایه احکام الهی و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمّه هدی علیهم السلام کوشش و دقت فراوان نمود.

6- نقش خانواده در بهره گیری از مقوله انتظار برای تربیت فرزندان

جایگاه فرزند در قرآن به حدی است که خداوند آن را نعمت الهی[16] و وسیله امتحان الهی[17] معرفی نموده است. تربیت مهدوی فرزندان در محیط خانواده پیش از هر چیز مستلزم پالایش این پایگاه مقدس از مسائل ضدارزشی و غیراخلاقی است. پیش درآمد چنین تربیتی، آشنایی فرزندان با احکام اولیه نظیر نماز، روزه، حجاب، خلق حسن، ادب و... است. چنانچه پیرامون مقوله انتظار و تربیت فرزند منتظر، تنها به رعایت برخی اعمال بی روح اکتفا شود و دیگر جنبه های تربیتی نادیده گرفته شود، حق چنین امر مهمی ادا نشده است.خانواده ها با رعایت اصل اعتدال و دوری از افراط و تفریط در آموزش انتظار به فرزندان، با ترغیب آنان به امام باوری و ایجاد انگیزه در وجود آنان با تشریح مسئله انتظار و امامت می توانند آنان را گام به گام به مرحله «تکلیف» و «مراقبه» هدایت نمایند.

شاخصه های خانواده منتظر

1- سنت نبوی و سیره اهل بیت علیهم السلام، الگوی منتظر

در حدیث مشهور نبوی، به مسلمانان سفارش شده که به هنگام هجوم فتنه ها همچون پاره های شب تیره به قرآن پناه برند و نیز در حدیث مشهور دیگری، از جدایی ناپذیری ثقلین (قرآن و عترت) تا قیامت و لزوم رجوع و تمسک به آن دو، برای مصون ماندن از گمراهی سخن رفته است. از همین روست که می بینیم اساسی ترین وظیفه شیعه به هنگام عصر حیرت (غیبت) برای رهایی از سرگردانی، رجوع به مدینه ذکر می شود؛ چنان که امیه بن علی القیس می گوید: به امام جواد علیه السلام گفتم: امام جانشین شما چه کسی است؟ فرمود: پسرم علی و دو پسر علی (یعنی پسرش امام حسن و نوه اش امام زمان علیهماالسلام. ) آن گاه مدتی سرش را پایین انداخت و بعد از آن سرش را بلند کرد و فرمود: همانا به زودی حیرتی خواهد بود. عرض کردم: وقتی چنین شد به کجا باید روی آورد؟ حضرت سکوت کرد و سپس فرمودند: به هیچ جا، و این عبارت را سه بار تکرار کردند. سؤالم را تکرار کردم، فرمودند: به مدینه. عرض کردم: کدام یک از شهرها؟ فرمودند: به همین مدینه خودمان، آیا مدینه ای جز آن هست؟[18] از سکوت حضرت می توان استنباط کرد که هیچ راه حلی جای خالی امام غایب را پر نمی کند. چون هیچ کس در عصر غیبت کبرا نخواهد توانست مستقیما مستند به آن حضرت باشد و به طور قطعی مردم را از حیرت نجات نمی دهد. اما برای آنکه گمراه نشوند و ثابت قدم بمانند، ایشان مردم را به مدینه ارجاع می دهند و می دانیم که مدینه محل نزول وحی و ایجاد سیره، اعم از سنت نبوت و سیره اهل بیت علیهم السلام، بوده است و مقصود ایشان از مدینه در و دیوار آن و نیز مردم آن نیست؛ چراکه در بسیاری از مکان ها منافقان فراوانی هم در آن می زیستند و اینک نیز تحت سیطره گمراهان وهابی است، بلکه شاید مقصود رهایی از هر زمانی و مکانی و رجوع به ثقلین است که همچون خورشیدی تابان، مدینه را از دیگر شهرها، و سه قرن نخستین هجری و از بقیه قرون متمایز کرده اند؛ یعنی وقتی یک اندیشمند مسلمان به دنبال راه حلی برای هدایت در شرایط حیرت است باید خود را از قیود شرایط زمانی و مکانی پیرامونش رها کرده و از آن بیرون برود و به آن سه قرن در مدینه بنگرد و دنبال راه حل بگردد.

شیخ صدوق به سند خود از ابن عباس آورده که گوید: «رسول خدا فرمود: خدا را دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر دوستی من دوست بدارید.»[19]

چنان که ملاحظه می شود، طبق فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله، دوستی خاندان اهل بیت، دوستی خداوند تبارک و تعالی محسوب شده است. بنابراین، خانواده ای که سیره خانواده نبوت را سرلوحه برنامه زندگی خود قرار دهد و مراجعه به سنت نبوی را جزء لاینفک زندگی خود بداند، می تواند در شمار منتظران آن حضرت قرار گیرد. در روایتی از امام زین العابدین علیه السلام آمده است: «برای ما زینت باشید و مایه ننگ ما نشوید.»[20]

2- بالا بردن سطح دانش مهدوی در خانواده

قرآن کریم درباره تفاوت معرفت و عدم معرفت می فرماید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» (زمر: 9)؛ آیا کسانی که می دانند با آنها که نمی دانند یکسانند؟

در روایات نیز میزان معرفت انسان، شاخصه ارزش گذاری او محسوب شده است.از امام باقر علیه السلام نقل شده است: «ارزش و منزلت هر کس به اندازه معرفت اوست.»[21]معرفت به حضرت امام مهدی (عج) تنها دانستن نام و نسبت حضرت نیست، بلکه تبیین شناخت آن حضرت و جایگاه وجودی ایشان و اثر محوری که برای تمام موجودات عالم، اعم از عرش و فرش، دارد می باشد.امام علیه السلام در دو بعد تکوینی و تشریعی در عالم ملک و ملکوت تأثیرگذار می باشد. بعد تکوینی، سرپرستی و ولایت جامعه اسلامی است.[22]تقویت دانش مهدوی در خانواده با آبیاری نهال امید صورت می گیرد؛ چنان که در روایت است: «اگر امید نبود، هیچ مادری نوزاد خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانی، نهالی بر زمین نمی کاشت.»[23]

در کافی از ابوبصیر آمده است: از امام صادق علیه السلامدرباره فرموده خدای عزوجل «وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرا کَثِیرا» (و هر کس که حکمت به او داده شود خیر بسیار به او داده شده) سؤال شد. حضرت فرمود: « [یعنی] طاعت خداوند و معرفت امام.»[24]و در همان کتاب از ابوبصیر آمده که گفت: حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام به من فرمود: آیا امام خود را شناخته ای؟ گوید: عرضه داشتم: آری به خدا سوگند، پیش از آنکه از کوفه بیرون بیایم. فرمود: همین تو را کفایت می کند.[25]در خانواده ای که تعریف صحیح و جامعی از مهدویت، حکمت انتظار و سازوکارهای آن نشده، چگونه می توان به ثمردهی مقوله انتظار امیدوار بود؟!

چنانچه دانش مهدویت یک دانش سطحی، احساسی، سست و ناپایدار باشد، با کوچک ترین و ساده ترین رخدادی در هم می شکند.درباره اهمیت معرفت امام عصر (عج) آمده است: مهم ترین و واجب ترین امور بعد از شناخت خدا و رسول او، شناختن ولیّ امر و صاحب الزمان است؛ چراکه این امر یکی از ارکان ایمان می باشد و هر کس در حالی بمیرد که امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است، و معرفت او کلید تمام ابواب خیر و سعادت و رحمت می باشد.[26]

3- توجه به مقوله خودسازی

نتیجه خودسازی تحول است و لازمه تحول، هدفمند بودن فرد و آمادگی و آگاهی او از لحاظ روحی و فکری است. شناخت بیماری نفس همچون حسادت، طمع، و بخل در سیر تحول انسان و ساخته شدن او کمک قابل توجهی می نماید. خودسازی در خانواده باید به عنوان یک برنامه تدوین شده، تعریف شده و تبیین شده درآید.

در کتاب گفتمان مهدویت در این باره آمده است: ایمان به این تحول، اجازه ماندن انسان در صف مخالفان را نمی دهد؛ همچنان که بودن در صف موافقان نیز به داشتن اعمالی پاک و روحی پاک تر و برخوردار از شجاعت و آگاهی کافی نیاز دارد. خودسازی برای چنین هدفی، مستلزم به کار بستن عمیق ترین برنامه اخلاقی، فکری و اجتماعی است.[27]

در بخش دیگری از همین کتاب آمده است: عامل مهمی که انسان را به سمت آینده می کشاند و او را آماده می سازد، ویژگی و تمایل برای اعمال و کنترل بر خویشتن و محیط خود است. انسان به لحاظ روان شناختی، درصدد افرایش کنترل بر دنیای درونی و بیرونی خویش است. انسان پیوسته در ناخودآگاه ذهن خویش، از دست دادن کنترل را پدیده ای وحشتناک می داند. آنچه درباره آینده بشر و ارتباط آن با کنترل یادشده وجود دارد، این است که چنین تمایلی در انسان ناخودآگاه یا نیمه آگاه وجود می یابد که در آینده چه جایگاهی خواهد داشت. به عبارتی، تمایل انسان برای کنترل خود و محیطش، جایگاه وی را در آینده ای که در پیش رو دارد، زیرسؤال می برد. انسان فطرتا تمایل دارد با پیوستن آگاهانه و از روی اختیار به قیام و انقلاب منجی عالم بشری، بر آینده خویش  در آن شرایط  تأثیری کنترل شده داشته باشد.[28]

قرآن کریم همین تمایل را برای آخرت نیز به شکل های گوناگون مورد توجه قرار داده است. «ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتخَذَ إِلَی رَبهِ مَآبا»(نبأ: 39 )؛ آن روز حق است، پس هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش برمی گزیند.

4- آراستگی به نیکی ها با تقوا و ریاضت

امام صادق علیه السلام می فرماید: «هر کس دوست دارد از یاران قائم (عج ) باشد، باید که منتظر باشد و در این حال با پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید.»[29]

تمرین زندگی ساده و دور از رفاه و تن آسایی، تقویت روحیه زهد و بی نیازی و دوری از ضعف، سستی و علایق مادی از مؤلفه هایی است که باید در یک خانواده منتظر عملی شود.[30]امام زمان (عج) نیز می فرماید: «هریک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم مامی گردددوری گزیند.»[31]

در توقیعی که از ناحیه مقدسه به شیخ مفید صادر گردیده، اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر می زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن غیبت ودوری شیعیان از دیدار آن حضرت شمرده شده است.[32]از آن رو که امر غیبت امام زمان (عج) به طول می انجامد و نیز در این مدت زمان طولانی امکان دیدار امام حتی از طریق نواب خاص فراهم نیست، مسئله نسیان و فراموشی امام(ع) پیش آمده و به تبع آن، نگهداری و حفاظت از دین بسی مشکل و با مشقت می گردد. از این رو، نقش خانواده در تحکیم ارزش های دینی و تقویت باورهای مهدوی بسیار حساس است.

یمان تمار می گوید: نزد امام صادق علیه السلام نشسته بودیم، به ما فرمود: «صاحب الامر غیبتی خواهد داشت که کسی که بخواهد در آن دوره دیندار بماند سخت در مشقت و در معرض مشکلات است.» سپس فرمود: «صاحب الامر غیبتی دارد و بنده خدا  برای حفظ دینش  باید تقوای الهی را پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد.»[33]

پاسخ به شبهات دینی از طریق تحقیق، پژوهش و پرسش و تقویت رویکرد مطالعاتی در خانواده ها می تواند به استحکام پایه های تقوا در خانواده کمک کند.

در اصول کافی به سند صحیح از امام صادق علیه السلامآمده که فرمود: ما کسی را مؤمن نمی شماریم تا اینکه نسبت به تمام امر ما پیرو و علاقمند باشد. توجه کنید که البته از جمله پیروی و خواستن امر ما، ورع و پرهیزگاری است. پس خود را به آن زینت دهید که خدای تعالی بر شما رحمت آورد. به وسیله ورع دشمنانمان را در رنج و فشار قرار دهید.[34]

5- بردباری و پایداری

مقاومت، بردباری و پایداری در مسیر انتظار موعود از مهم ترین شاخصه های الگوی خانواده منتظر است و آن بدین معناست که درجه استقامت هر خانواده ای بر مشکلات و مسائل ناشی از غیبت متفاوت است. خانواده ای که مطابق آموزه های قرآنی، صبر را از عوامل آزمایش الهی به حساب می آورد موفق تر و کامیاب تر عمل خواهد نمود. خداوند متعال می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ.» (بقره: 155)؛ قطعا همه شما را با ترس و گرسنگی و کمبود مالی و جانی و میوه ها ابتلا می نماییم و بشارت باد بر پایداران.

بنابراین، شرط مهم انتظار، استقامت در مقابل نقصان ها و کمبودهاست.«مقاومت وپایداری از آن جهت که مسلمانان به ویژه شیعیان را در برابر ظلم ها، فسادها و... ثابت و پابرجا نگه می دارد و به آنان دل و جرئت می دهد تا در برابر دشمنان اسلام مقاومت و ایستادگی کنند ارزشمند است. بردباری و مقاومت موجب ثبات قدم برای منتظراست که سرمایه روحی بزرگی به شمارمی رود.»[35]

در روایتی از امام سجاد علیه السلام آمده است: مردمانی که در روزگار غیبت به سر می برند معتقد و منتظرند. آنان از مردمان همه دوران ها افضل اند؛ زیرا خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است. (یعنی با اینکه در عصر غیبت به سر برده و امام را نمی بینند، از نظر ایمان و تقوا و بردباری گویی در زمان ظهور به سر می برند و امام خود را می بینند).

امام سجاد علیه السلام در ادامه می فرماید: «خداوند این مردمان را مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است؛ همانان که در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله شمشیر می زدند و پیکار می کردند. آنانند اخلاص پیشگان حقیقی و آنانند شیعیان واقعی و آنانند که (در نهان و عیان) مردم را به دین خدا دعوت می کنند.»[36]

صبر و پایداری و دعوت یکدیگر به استقامت و بردباری برای هر خانواده شیعی منتظر که در زندگی خود، با اندوه و امیدواری توأمان، به تکالیف و مسئولیت های دینی خود عمل می کند، ارزشی والا محسوب می شود. رابطه با امام در حین صبر بر مشکلات عصر غیبت را می توان از آموزه های قرآنی فرا گرفت؛ آنجا که در آیه 200 سوره «آل عمران» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، صبوری کنید و استقامت ورزیده و از مرزها مراقبت کنید و ازخداپرواکنید، باشد که رستگار شوید.

6- تربیت حماسی

برخلاف برخی از پندارها، انتظار ظهور، موجب از دست رفتن حرکت های اصلاحی و حماسه های دینی و اجتماعی نیست. انتظار، خود دعوت به «نپذیرفتن» است؛ نپذیرفتن باطل، ستم و دور شدن از بردگی و خواری.[37]

وجود روحیه حماسی در خانواده همواره آن کانون مقدس را آماده مقابله با هرگونه ظلم و ستم و بی عدالتی قرار می دهد. از این رو، در عصر غیبت به شیعه به عنوان منتظر دستور داده شده که سلاح خود را همیشه آماده نگه دارد و همواره مهیای پیکار و رزم باشد. روایتی که نعمانی به سند خود از امام صادق علیه السلام آورده بر آن دلالت دارد که آن حضرت فرمودند: «هریک از شما برای خروج حضرت قائم (عج) سلاحی مهیا کند، هرچند که یک تیر باشد که خدای تعالی هرگاه بداند که شخصی چنین نیتی دارد، امیدوارم عمرش را طولانی کند.»[38]

و نیز شیخ کلینی در روضه کافی به سند خود از ابوعبداللّه جعفی روایت آورده که گفت: حضرت ابوجعفر محمدبن علی امام باقر علیه السلام به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز. فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه ای است که همیشه هست و هر کس سلاحی را برای یاری ما مهیا سازد تا وقتی که نزد او هست به مقدار وزن آن برایش ثواب خواهد بود.[39] نحوه مرابطه خانواده منتظر فرج با امام زمان خود به این است که خود را به رشته ولایت او بربسته و مرتبط سازند و به پیروی و یاری حضرتش ملتزم گردند و این گونه مرابطه بر همه افراد واجب عینی است و نیابت در آن نیست و این یکی از ارکان ایمان است و خداوند متعال هیچ عملی را بدون آن نمی پذیرد.[40]

7- شناخت مدعیان دروغین مهدویت

از آن رو که ادعای دروغین مهدویت تاریخ دیرینه دارد و این جریان پس از اتمام غیبت صغرا تا زمان حال به شکل های مختلف ظهور و بروز نموده، شناسایی ابعاد فکری و اهداف این مدعیان از جمله مسائلی است که در یک خانواده منتظر باید صورت پذیرد؛ چراکه بخصوص افکار جوانان آمادگی امکان انحراف بدین سمت و سو را دارد. در روایات متعددی به شیعیان امر شده است در زمان غیبت کبرا از کسی که ادعای امامت و نیابت خاصه را داشته باشد هرگز پیروی نکنند. امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه روزی صبح و شام کردی در حالی که امامی از آل محمد صلی الله علیه و آله را نبینی، پس هر که را بیشتر دوست می داشتی دوست بدار و با هر کس دشمنی داشته ای دشمن باش و از هر کس پیروی داشته ای پیروی کن و هر صبح و شام منتظر فرج باش.»[41]

کنایه است از وجوب ترک محبت و پیروی کسی که برای خود مرتبه خاصی از امامت یا نیابت خاصه را در زمان غیبت تامه ادعا کند؛ یعنی اگر کسی برای خویش مقام خاصی ادعاکند ازاوپیروی مکن و دعوتش را برای هیچ کار مپذیر و این است معنای تکذیب ادعای او.[42]

8- ایجاد روابط خانوادگی با صالحان

از آن رو که انتخاب هم نشین و انتخاب گروه هایی شایسته برای دوستی و آمد و شد میان خانواده ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، رویکرد یک خانواده منتظر فرج نیز باید نشست و برخاست با چنین افرادی باشد. چنان که دستورات دینی در زمان انتظار نیز مؤید همین مطلب است.

امام کاظم علیه السلام فرموده است: «کسی که نمی تواند ما را زیارت نماید پیروان صالح ما را دیدار کند که ثواب زیارت ما برایش نوشته می شود و هر کس نمی تواند ما را صله کند، پس نیکان پیرو ما را صله نماید که برای او ثواب صله ما نوشته می شود.»[43]

9- امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب خانواده

امر به معروف و نهی از منکر از مهم ترین طاعات و واجب ترین عبادات است. اسلام در قانون خود برای ترویج عدالت و اصلاح گری طریق امر به معروف و نهی از منکر را معرفی و ابعاد آن را تبیین نموده است: «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلناسِ تأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتنْهَوْنَ عنِ الْمنکَرِ»(آل عمران: 110)؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند. [چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می کنید.... ]

اگر خانواده فریضه امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک فضیلت تعریف کند و مشخصه های آن را در کردار و رابطه با یکدیگر متجلی سازد، امید به ترویج این امر و سرایت این خصیصه به جامعه مهدوی بیشتر و بیشتر می گردد.

در روایت است: «همانا علمی که به مردم معارف دینشان را بیاموزد و آنان را به امامشان دعوت کند از هفتاد هزار عابد بهتر است.»[44]

سفارش پروردگار متعال در قرآن کریم درباره احساس مسئولیت افراد خانواده نسبت به یکدیگر و انجام این فریضه الهی در این نهاد مقدس نیز نشانگر اهمیت فوق العاده این مهم است. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»(تحریم: 6)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خود را نگاه دارید از آتشی که مردم و سنگ خارا فروزنده آنند.

10- صدقه به نیابت از امام علیه السلام

از نشانه های مودت و دوستی آن حضرت در یک خانواده منتظر، صدقه دادن به نیابت از ایشان است. از آن رو که سنت خانواده ها در محبت ورزی به یکدیگر و قصد سلامتی نمودن برای هم، دادن صدقه می باشد، پایه گذاری و ترویج فرهنگ تصدق به حضرت قائم (عج ) می تواند در ایجاد رابطه قلبی از یک سو و نشانه انتظار موعود از سوی دیگر اثرگذار باشد.

در مکیال المکارم آمده است: نظر به اینکه این کار از گونه های مودت نسبت به قربی و بستگان پیغمبر صلی الله علیه و آله است که خداوند بندگانش را در کتاب خود به آن امر فرموده، نمی بینی که هرگاه فرزندت یا کسی از عزیزانت را دوست می داری و برای او بیمناک هستی به قصد سلامتی او صدقه می دهی؟! پس مولای تو به هر کس به این سزاوارتر است. اضافه بر اینکه این کار از اقسام صله امام است و این برای خردمندان واضح می باشد.[45]

علی بن طاووس در کتاب کشف المحجه به صدقه و دوستی امام سفارش کرده و گفته است: «... پس در پیروی و وفاداری و تعلق خاطر و دلبستگی نسبت به آن حضرت به گونه ای باش که خداوند و رسول او و پدران آن حضرت و خود او از تو می خواهند، و حوایج آن بزرگوار را بر خواسته های خود مقدم بدار هنگامی که نمازهای حاجت را به جای می آوری و صدقه دادن از سوی آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار ده و دعا برای آن حضرت را مقدم بدار بر دعا کردن بر خودت و نیز در هر کار خیری که مایه وفای به حق آن حضرت است آن بزرگوار را مقدم بدار که سبب می شود به سوی تو توجه فرماید و به تو احسان نماید.»[46]

بنابراین، خانواده منتظر خانواده ای است که بخشی از دارایی خود را برای امام زمان علیه السلام هدیه می کند و بر این عمل مداومت می نماید. اینکه صله امام در مثل این زمان از صله امام در زمان ظهور دولت حقه و تسلط یافتن ایشان بهتر است، نکته ای قابل توجه می باشد. از امام صادق علیه السلام سؤال شد:

کدام یک از انواع عبادت  عبادت پنهانی با عبادت پنهان شده شما در دولت باطل یا عبادت در دوران ظهور حق و دولت آن با امام آشکار  از شما بهتر است؟ ایشان فرمودند: به خدا که صدقه در سرّ از صدقه در آشکارا بهتر است. همین طور به خدا قسم  عبادت شما در پنهانی با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و با ترس از دشمنتان بهتر است از کسی که خدای  عزوجل  را در زمان ظهور حق با امام بر حق ظاهر در دولت حق عبادت نماید.[47]

11- مداومت در توسل به امام عصر (عج)

امامان، همه مقرب خدایند و توسل به هر کدام، می تواند گره مشکلات معنوی و مادی انسان را باز کند. حجت خدا و امام حاضر و ناظر، در عصر غیبت، وجود نورانی امام مهدی (عج) است و فیوضات الهی از طریق او به موجودات می رسد. وجود وی به عنوان «ولی اللّه» دارای چنین مرکزیتی در عالم هستی است.

جریان شب قدر و نزول فرشتگان بر امام و تقدیر امور، درجهت تأثیرتکوینی امام برجهان خلقت است.[48]

در توقیع آن حضرت (عج) به شیخ مفید آمده است: «ما از تمام حوادثی که برایتان اتفاق می افتد، آگاهیم و هیچ خبری از اخبار بر ما پوشیده نیست. ما هرگز از سرپرستی و رسیدگی به امورتان کوتاهی نکرده و یادتان را از خاطر نبرده ایم و اگر جز این بود، دردها و دشواری ها از هر سو بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. پس از خداوند پروا داشته باشید و ما را پشتیبانی کنید.»[49]

در یک خانواده منتظر مداومت در توسل با احساس حضور آن حضرت و علم به معرفت همه جانبه ایشان به اعمال و کردارشان به گونه ای است که توسل را محدود به زمان اضطرار و گرفتاری خانواده و بروز مشکلات و حوادث ناگوار نمی کند.

 در باب هفتم نجم الثاقب می خوانیم: «البته نباید فقط در هنگام اضطرار، متوجه و متوسل به آن حضرت شویم، بلکه باید دایم به فکر او باشیم. چه انسان هایی که با سوز و گداز به ساحت مقدس آن امام همام، متوسل گردیده، از الطاف وجودش بهره مند شده اند.»[50]

آن جناب فریادرس خلق است، چنان که در زیارتی که از حضرتش روایت گردیده، آمده است: دادرس کسی است که از او دادخواهی کند.[51]

در «زیارت جامعه» چنین آمده است: «فازَ مَن تمسّک بِکُم وَ أمنَ من لَجأَ إِلیکُم»؛[52] هر کس به شما تمسک جست رستگار و پیروز شد و هر کس به شما پناه آورد از [کج روی و بدبختی] ایمن گشت.

12- برپایی مجالس یادکرد حضرت در منازل

پیشوایان ما همواره به تشویق برگزاری یادکردهای اهل بیت علیهم السلام سفارش نموده اند. امام صادق علیه السلامبه داودبن سرحان می فرماید: ای داود! سلام مرا به دوستانم برسان و این پیام مرا بگو: خداوند رحمت کند بنده ای را که وقتی با یک نفر هست، درباره امر ما مذاکره کند. در این صورت، نفر سوم آنها فرشته ای است که برای آنها طلب مغفرت می کند. و هیچ دو نفری با هم بر یاد نمودن از ما اجتماع نمی کنند، مگر آنکه خدای تعالی به آن دو بر فرشتگان مباهات می کند. پس هر گاه اجتماع کردید به «ذکر» بپردازید؛ زیرا اجتماع شما و یاد کردن شما، سبب زنده شدن ما می شود. و بهترین مردم بعد از ما کسانی هستند که درباره امرمامذاکره کرده وبه«ذکر»مادعوت می کنند.[53]

ملاحظه می شود که امام صادق علیه السلام تشکیل جلسات یاد اهل بیت علیهم السلام را در چه درجه ای از اهمیت برمی شمارد. و این اهمیت برای گسترش یافتن مفاهیم دینی و پاک شدن درون ها و وحدت کلمه است؛ چراکه در این جلسات از مناقب اهل بیت علیهم السلام سخن به میان می آید، و مباحث علمی و نظری درباره امام عصر (عج) مطرح می گردد و به شبهات و سؤالات اذهان عمومی توسط افراد دارای صلاحیت علمی و کارشناسان نخبه پاسخ داده می شود. نیز چنانچه گروه یا گروه های انحرافی در جامعه قد علم کرده باشند، توسط این مجامع به مردم معرفی و هشدارهای لازم برای مصون ماندن از خطرات فکری آنان گوشزد می شود. طراوت بخشیدن به فضای خانه با ذکر اهل بیت و یاد حضرت و دعای جمعی برای سلامتی و فرج ایشان روح مهدویت باوری و مهدویت گرایی را در اعضای خانواده بیش از پیش تقویت می نماید.

13- تلاش برای پاسخ به شبهات در زمینه مهدویت در خانواده ها

ترویج و در نتیجه، تأثیر شبهات منکران مهدویت آسیبی است که اندیشه باور مهدوی و منتظران مهدویت را خدشه دار نموده است. اینکه اولین و مهم ترین آسیب ها در این زمینه متوجه جوانان و نوجوانان در خانواده ها می باشد، ضرورت مطالعه هر چه بیشتروالدین در پاسخ گویی به این شبهات را گوشزد می نمایدوپاسخ به شبهه هایی از قبیل ولادت حضرت، طول عمر ایشان و... از وظایف مهم والدین می باشد.

14- تلاش خانواده برای اشباع خلأهای روحی فرزندان

شناخت خلأهای روحی فرزندان و کمک به اشباع این خلأها از طرق سفارش شده اسلام، از نیازهای واهی آنان به جذب شدن در گروه های انحرافی و سوق داده شدن به مسیرهای غیراخلاقی که با فرهنگ مهدویت ناسازگار است ممانعت به عمل می آورد. البته برای رسیدن به این هدف، باید عالمانه و آگاهانه عمل شود.

نتیجه گیری

در مکتب تشیع، پدیده جهانی ظهور، تک تک افراد را به حرکت، تلاش و تکاپو وامی دارد. حالت انتظار حالتی نیست که به افراد خاصی تعلق داشته و بقیه انسان ها را موظف ننماید. شاخصه هایی در روایات برای منتظران تعریف و شمرده شده که با یک برنامه ریزی همه جانبه به راحتی در خانواده قابل اجرا می باشد. و خانواده می تواند با تعریف و بازشناسی ابعاد انتظار، باورهای اسلامی در این حیطه را راهبردی تر نماید.

رکود، گوشه نشینی و انزوا هیچ گونه سازگاری با مفهوم انتظار ندارد. عنصر ناامیدی سنخیتی با انتظار ندارد. خانواده ای می تواندبهتر در این مسیر حرکت کند که هرگز دچار سستی و یأس نگردد. آراستگی به تقوا، اهمیت به تلاش، بردباری و پایداری در مسیر انتظار، حفظ دین و... ازشاخصه های مهم انتظاردرروایات است.

در این میان، والدین نقش بسیار مهمی در تربیت روحیه انتظار در فرزندان ایفا می کنند. آنان به موازات تربیت دینی فرزندان از قبیل آموزش احکام، نماز و... ، آنان را با مبحث امامت حضرت مهدی (عج) و مقوله انتظار نیز آشنا می سازند.

منابع

 ابن قولویه، جعفربن محمد، کامل الزیارات، نجف، مکتبه المرتضویه، 1356.

 حرّ عاملی، محمدبن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، قم، بی نا، 1380.

 حلی، یحیی بن حسن، العمده، قم، جامعه مدرسین، 1407ق.

 صافی گلپایگانی، لطف اللّه، گفتمان مهدویت، قم، مسجد جمکران، 1385.

 صدوق، محمدبن علی، الامالی، قم، دارالثقافه، 1414ق.

 کمال الدین و تمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395 ق.

 معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، بی تا.

 صفار، محمدبن حسن بن فروخ، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی، 1404ق.

 طاووس، علی بن، کشف المحجه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، بی تا.

 طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر موسوی خراسانی، نجف، بی نا، 1386.

 طبرسی نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، چ دوم، قم، مسجد جمکران، 1377.

 کلینی، محمدبن یعقوب، اصول الکافی، تحقیق محمدجواد الفتیه، بیروت، دارالاضواء، 1413ق.

 الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1350.

 روضه کافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، بی تا.

 متقی هندی، علاءالدین، کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1405ق.

 مستتر، دار، مهدی از صدر اسلام تا قرن 13 هجری، ترجمه محسن جهانسوز، تهران، کتابفروشی ادب، 1317.

 موسوی اصفهانی، سیدمحمدتقی، مکیال المکارم، بی جا، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1379.

 نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397ق.

 هاشمی شهیدی، سیداسداللّه، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان دوم، قم، مسجد جمکران، 1381.

پی نوشت ها

[1]  محمدبن علی صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 644.

[2]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی، ج 2، ص 385.

[3]  محمدبن علی صدوق، کمال الدین، ج2، ص 357، ب33، ح54.

[4] محمدبن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص 106.

[5]  لطف اللّه صافی گلپایگانی، گفتمان مهدویت، ص 41.

[6]  محمدبن علی صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 286، ب 25.

[7] لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 42.

[8]  یحیی بن حسن حلّی، العمده، ص 433.

[9]  محمدبن حسن بن فروخ صفار، بصائرالدرجات، ص 259.

[10] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 150.

[11]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ج 2، ص 181.

[12]  محمدباقر مجلسی، همان، ج 85، ص 233.

[13] لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 67.

[14]  محمدبن علی صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 653.

[15]  محمدبن یعقوب کلینی، کافی، تحقیق محمد آخوندی، ج 1، ص 198، ح 1.

[16] نحل: 72.

[17] انفال: 28.

[18]  محمدابراهیم نعمانی، همان، ص 183.

[19]  محمدبن علی صدوق، الامالی، ص 219.

[20] محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق محمدجواد الفتیه، ج 2، ص 77، ح 9.

[21]  محمدبن علی صدوق، معانی الاخبار، ص 1، ح 2.

[22]  لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 251.

[23]  حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج 3، ص 491.

[24] محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 185.

[25] همان.

[26] همان، ج 2، ص 163.

[27]  لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 210.

[28]  همان، ص 100.

[29]  محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص 200.

[30]  لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 218.

[31]  محمدباقر مجلسی، همان، ج 53، ص 176.

[32]  همان، ص 178.

[33]  محمدبن حسن حرّ عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 2، ص 442.

[34]  محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 78، ح 13.

[35]  دار مستتر، مهدی از صدر اسلام تا قرن 13 هجری، ترجمه محسن جهانسوز، ص 39.

[36]  سیداسداللّه هاشمی شهیدی، ظهور حضرت مهدی عج از دیدگاه اسلام مذاهب و علل جهان، ص 224.

[37]  لطف اللّه صافی گلپایگانی، همان، ص 218.

[38]  محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص 173.

[39]  محمدبن یعقوب کلینی، روضه کافی، ص 381، ح 576.

[40]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ج 2، ص 572.

[41]  محمدبن ابراهیم نعمانی، همان، ص 81.

[42]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ج 2، ص 501.

[43]  جعفربن محمد ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 319.

[44]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ج 2، ص 388.

[45]  همان، ج 2، ص 309.

[46]  علی بن طاووس، کشف المحجة، ص 151152.

[47]  سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ج 2، ص 363.

[48]  محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 249.

[49]  احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر موسوی خراسانی، ج 2، ص 323.

[50]  میرزاحسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص 241.

[51] سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی، همان، ص 385.

[52] محمدباقر مجلسی، همان، ج 102، ص 130.

[53] همان، ص 200.