هر چیزی که ارتباط آدمی را با دنیا زیاد کند و او را از آخرت جدا نماید، در سیر حقیقی انسان به سوی قرب الهی خلل وارد می کند و تبعاتی منفی بر روح انسان و همچنین جسم او دارد. خنده زیاد که از اوصاف اهل دنیا و علامت خوشی ناشی از بی توجهی و غفلت آنها در دنیاست از این مقوله مستثنی نیست. اینک به برخی از پیامدهای خنده زیاد توجه کنید.

1- مرگ قلب

قلب که مرکز قوه ادراکی آدمی است به واسطه خنده زیاد غافل از درک حقایق شده و تدبیری خاص را نمی تواند ارائه دهد. این همان مرگ قلب باطنی و به اصطلاح «ایست باطنی قلب» می باشد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«ایاک وَ کثْرَةَ الضِّحْک فَانَّهُ یمیتُ الْقَلْبَ»[1]

از خنده بسیار بپرهیز که آن قلب را می میراند.

و حضرت امیر علیه السلام نیز خنده زیاد را علامت مرگ قلب دانسته و می فرمایند:

«مَنْ کثُرَ ضِحْکهُ ماتَ قَلْبُهُ»[2]

کسی که خنده اش بسیار باشد، قلب او مرده است.

2- ریخته شدن آبرو

خنده زیاد معایب آدمی را آشکار می سازد و او را سبک جلوه می دهد و دریچه های استهزاء و تمسخر دیگران را می گشاید. امام صادق علیه السلام فرموده اند:

«کثْرَةُ الضِّحْک تَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ»[3]

خنده زیاد آبروی آدمی را می برد.

3- زوال هیبت

یکی دیگر از اثرات خنده بسیار این است که وقار آدمی را تضعیف می کند و مانع ورود مؤثر وی در مسائل اجتماعی می گردد. حضرت امیر علیه السلام در این باره فرموده است:

«کثْرَةُ ضِحْک الرَّجُلِ تُفْسِدُ وَقارَهُ»[4]

خنده زیاد انسان، وقارش را از بین می برد.

و نیز می فرمایند:

«مَنْ کثُرَ ضِحْکهُ ذَهَبَتْ هَیبَتُهُ»[5]

کسی که زیاد بخندد، هیبتش رفته است.

4- جدائی از دوستان

در کنار خنده زیاد، گناهانی که حقد و کینه بیافریند، پیش خواهد آمد و چه بسا محبتّها را به جدائی تبدیل کند.

قال علی علیه السلام:

«کثْرَةُ ضِّحْک تُوحِشُ الْجَلیسَ»[6]

خنده بسیار دوست و همنشین را از انسان دور می سازد.

5- محو ایمان

خنده بسیار یا حاکی از رضایت از نفس و اعمال وی است و یا حکایت از غفلت توأم با جهالت می نماید و در هر دو صورت پایه های ایمان را سست و متزلزل می سازد.

بی تردید انسان از خودراضی، و غافل از محاسبه آینده، عملی که او را بکار آید انجام نمی دهد و لذا ایمان سست وی هیچگاه مستحکم نمی شود.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«کثْرَةُ الضِّحْک تَمْحُو الْایمانَ»[7]

خنده زیاد ایمان انسان را تباه می نماید.

قال الصادق علیه السلام:

«کثْرَةُ الضِّحْک تَمیثُ الدّینَ کما یمیثُ الْماءُ الْمِلْحَ»[8]

خنده بسیار دین را آب می کند همانند آب که نمک را چنین می نماید.

6- حقارت در قیامت

آنکه رضایت از نفس یا غفلت، وی را به خنده واداشته، و بدین وسیله از مکر الهی خود را مصون می شمارد، و تکبر و غرور را پیشه خود ساخته است، می بایست حقارت و ذّلت روز قیامت را بپذیرد.

حضرت داود به فرزندش سلیمان علیهما السلام فرمودند:

«یا بُنَی ایاک وَ کثْرَةَ الضِّحْک، فَانَّ کثْرَةَ الضِّحْک تَتْرُک الْعَبْدَ حَقیراً یوْمَ الْقِیمَةِ»[9]

ای فرزندم از خنده زیاد بپرهیز که آن بنده را در قیامت خوار می کند.

7- فقر در قیامت

و نیز او که غنای دنیا وی را به خنده کشانده باید فقر قیامت را بچشد.

توصیه حضرت داود به فرزندش در خبری دیگر به نقل از امام باقر علیه السلام چنین آمده است.

«فَانَّ کثْرَةَ الضِّحْک تَتْرُک الْعَبْدَ فَقیراً یوْمَ الْقِیمَةِ»[10]

خنده زیاد بنده را در قیامت فقیر و محتاج می گرداند.

آمده است:

روزی حضرت امیر علیه السلام از کنار عده ای می گذشت که با صدای بلند قهقهه سر داده بودند، حضرت فرمود: چنین مکنید که می نویسند. عرض کردند: این را هم می نویسند؟ حضرت فرمود: نفس هایتان را هم می نویسند.

پی نوشت ها

[1] بحار الانوار- جلد 76- صفحه 59.

[2] غرر الحکم.

[3] اصول کافى- جلد 2- صفحه 665.

[4] غرر الحکم.

[5] بحار الانوار- جلد 77- صفحه 285.

[6] غررالحکم.

[7] وسایل الشیعه- جلد 8- صفحه 482.

[8] اصول کافى- جلد 2- صفحه 664.

[9] بحار الانوار- جلد 71- صفحه 277.

[10] همان مصدر.