امام علی علیه السّلام از هرگونه اقدام مسلّحانه در اختلافات داخلی پرهیز داشت، امّا از حقّ خویش بگونه های مختلفی دفاع می کرد.

رجـوع شـود بـه: امـام عـلی عـلیـه السـّلام و مـسـائل اعـتـقـادی ـ فصل دوّم ـ ش 6

مطالبه حق

 الف ـ مطالبه فدک از خلیفه اوّل

 حـال کـه حـضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام ماءمور به سکوت است و اقدام مسلّحانه را جایز نمی داند، باید حقّ خود را مطالبه کند و از آن دفاع نماید تا منحرفان انکار نکنند، مانند:

الف ـ مطالبه فدک از خلیفه اوّل

حـضـرت فاطمه سلام الله علیها و عبّاس بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله نزد خـلیـفـه اوّل آمـدنـد و مـیراث خود را که از پیامبر صلی الله علیه و آله باقی مانده بود، درخواست کردند.

خلیفه اوّل گفت:

مـن از رسـول اللّه شـنـیـدم کـه فرمود: ( ما چیزی را به ارث نمی گذاریم و آنچه از ما بماند، صدقه است. )

هنگامی که حضرت زهرا سلام الله علیها این سخن را شنید با حالتی خشمگین آن جلسه را ترک کرد و تا آخر عُمر با خلیفه اوّل یک کلمه هم سخن نگفت. [1]

امـام علی علیه السّلام این تصرّف عدوانی و داستان غَم انگیز را صریحا در ضِمن نامه ای به خلیفه سوم بن حنیف نوشت، و بیان کرد:

بـَلی کـانـَت فـی اءیـدیـنـا فَدَک مِن کلِّ ما اَظَلَّتهُ السَّماءُ نُفُوسُ قَومٍ وَ سَخَت عَنها نُفُوسُ قَومٌ آخَرینَ وَ نِعمَ الحَکمُ اللّهُ.[2]

(آری از آنچه که آسمان بر آن سایه انداخته فقط فَدَک در دست ما بود، پس نَفسهای آن قـوم بـر آن طـَمـَع و حـِرص ورزیـد و نـفـوس عـدّه ای هـم از آن صَرفِ نَظَر کرده، اعراض نمودند، و خداوند بهترین داور است. )

 ب ـ یاری طلبیدن از مهاجر و انصار برای گرفن فَدَک

 حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام همراه با حَسَن و حسین علیهماالسلام و فاطمه زهرا سلام الله عـلیـهـا شـبـهـا بـه سوی خانه های مهاجرین و انصار می رفت و آنها را به یاری می طلبید، تا از حقّ حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام و حقّ فاطمه سلام الله علیها نسبت به فَدَک دفاع کنند.

بَرخی عذر بَدتَر از گناه می آوردند.

و برخی دیگر می گفتند:

دیر شده و دیگر نمی توان اقدام مؤ ثّری داشت.

و بعضی دیگر گفتند:

اگر شما در سقیفه می بودید، یک نفر هم در امامت و رهبری شما مخالفت نمی کرد.[3]

پی نوشت ها

 

[1] صحیح بخاری ج 8 ص 185

[2] شرح حدیدی ص 6 نامه 45 ـ و ـ شرح فیض ج 2 ص 958

[3] اختصاص ص 178 ـ و ـ بحارالانوار ج 8 ص 103