مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

مقدمه

انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک دگرگونی و تحول بنیادی به رهبری امام خمینی(ره) و پشتیبانی اقشار مختلف مردم، در سال 1357 با هدف مبارزه با استبداد، استعمار و نیل به آزادی، استقلال و همچنین تشکیل امت واحده به پیروزی رسید. انقلاب اسلامی با ارائه یک نظم جدید به بشریت، در پی تشکیل حکومت و نظام اسلامی به منظور بدیلی برای رژیم پهلوی درآمد. با این حال، زبان و پیام انقلاب نمی توانست در مرزهای ایران منحصر بماند. این انقلاب، حاوی پیام مشترکی برای بشریت بوده است که همانا مقابله با نظام سلطه، رهایی مستضعفین از یوغ مستکبرین و عدالت خواهی جهانی است. در راستای تحقق چنین اهدافی، همواره تشکیل دولت اسلامی به عنوان یک اصل مطرح بوده است. پس از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی، در زمان رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز این امر خطیر مورد تأکید جدی ایشان بوده است تا آنجا که که تشکیل دولت اسلامی به عنوان یک گام مهم در سیر تحقق تمدن اسلامی از سوی آیت الله خامنه ای بیان شده است.(بیانات 24 /7 /1390)

آیت الله خامنه ای با تبیین فرآیند پنج گانه انقلاب اسلامی (انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی، امت اسلامی) بر این نکته تاکید دارند که با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و تشکیل نظام جمهوری اسلامی و تثبیت قانون اساسی در سال های ابتدایی، مراحل اول و دوم گام های پنجگانه محقق شده است اما به رغم تلاش های صورت گرفته، دولت اسلامی در معنای حقیقی محقق نشده و تاکید دارند که باید دولت اسلامی به عنوان گام سوم از روند تحقق تمدن اسلامی هرچه زودتر محقق شود. با توجه به اهمیت موضوع، دغدغه ها و مطالبات مکرر ایشان مبنی بر لزوم تشکیل دولت اسلامی، مقاله حاضر سعی دارد جهت پر کردن خلأ نظری در این زمینه و برطرف کردن ابهامات موجود، به واکاوی ماهیت دولت اسلامی در دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بپردازد. این مقاله با کاربست روش کیفی از نوع تحلیل اسنادی، در پی پاسخ به این سوال است که «ماهیت و ارکان دولت اسلامی در دیدگاه آیت الله خامنه ای چیست؟».

چارچوب نظری

الف. ماهیت، کارکرد، اهداف و اقسام دولت:

1- ماهیت دولت

دولت را می توان ساختی از قدرت دانست که ملت ها به منظور برقراری نظم و قانون در بین خود و دفاع از سرزمینشان به وجود می آورند(آشوری،163: 1391). هیوود، دولت را از سه چشم انداز و رویکرد ایدئالیستی، رویکرد کارکردگرایانه و رویکرد سازمانی مورد بررسی قرار داده است. در رویکرد ایدئالیستی متاثر از دیدگاه هگل، دولت تبلور «ازخودگذشتگی همگانی » است. در رویکرد کارکردگرایانه دولت مجموعه ای از نهادها است که کارکرد نظم و ثبات اجتماعی را برعهده دارند. و در رویکرد سازمانی، دولت را مجموعه ای از نهادهای «عمومی» معرفی می کنند که مسئول سازمان دهی جمعی زندگی اجتماعی اند و به هزینه عموم مردم تأسیس شده اند. هیوود مهم ترین ویژگی های دولت را حکمرانی و به کار بردن قدرت مطلق و نامحدود، عمومی بودن نهادهای دولتی، مشروعیت داشتن، ابزار سلطه بودن و سرزمینی بودن برمی شمارد (هیوود، 129: 1392-131). نظر به اینکه در فرهنگ سیاسی ایرانی ها، بین تعریف حقوقی و سیاسی دولت تمییز قائل نشده اند، تعریف مختار نویسندگان از دولت چنین است: «دولت به معنای مجموعه نهادهای حقوقی و قضائی، دستگاه های اجرائی و کارگزاران حکومتی است که وظیفه حکمرانی بر مردم مبتنی بر قانون اساسی، به منظور تامین منفعت عمومی را بر عهده دارد».

2- کارکرد دولت

در هر نظام سیاسی، دولت جهت پیشبرد اهداف مدنظر آن نظام شکل می گیرد، در نتیجه دولت کارکردهای خاصی را بر عهده دارد(بشیریه،27:1387). می توان کارویژه های عمومی دولت را به چهار بخش ایجاد همبستگی، حل کشمکش ها و منازعات، دستیابی به اهداف کلی حکومت و تطبیق با شرایط جدید دانست (بشیریه،108:1387-111).

3- اهداف دولت

از آن جا که دولت ها برخاسته از نظام های سیاسی متفاوتی هستند و هر نظام سیاسی، نگاه خاصی به انسان، جهان و عالم هستی دارد؛ می توان گفت دولت ها نیز با توجه به نظام های سیاسی مختلف، تمایز می یابند. در نتیجه اهداف دولت ها از هم افتراق می یابند و هر دولتی در چهارچوب نظام سیاسی برخاسته از آن به دنبال تحقق اهداف خود است. در این میان، نظام سیاسی اسلام، اهداف و مبانی خاص خود را دارد و با توجه به همین مبانی و اصول نیز دولت اسلامی متناسب با آن شکل می گیرد (عظیمی شوشتری،103:1388).

ب. دین و دولت در نظام سیاسی اسلام

1- ماهیت دین:

دین الهی مجموعه ای از عقاید، اخلاق و قوانین رفتاری است که خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین کرده است. درواقع دین، مصنوع و مجعول الهی است به این معنا که همه دین از طرف ذات اقدس الهی است (جوادی آملی، 19:1389).

2- کارکرد دین

رویکردهای گوناگونی در مغرب زمین و جهان اسلام نسبت به قلمرو دین وجود دارد. دو دیدگاه کلی در این باره را می توان به صورت زیر بیان کرد:

الف. قرائت حداقلی از دین اسلام: بر اساس این دیدگاه از دین انتظار حدّاقلی می رود. منظور این است که شرع در امور اجتماعی، سیاسی و اخلاقی موارد حداقلی لازم را به ما آموخته است نه بیش از آن را. چنین دیدگاهی، با محصور کردن دین در سعادت آخرتی، منکر دخالت و حضور دین در عرصة اجتماع و امور سیاسی است (عباسی،134:1383).

ب. قرائت حداکثری از دین اسلام: اکثر متفکران اسلامی بر این باور هستند که دین در همه زمینه ها از قبیل خداشناسی، معاد، نبوت، اخلاق و حقوق، به صورت حداکثری عمل کرده است و اسلام به تمام پرسش های مربوط به حوزه رندگانی فردی و اجتماعی پاسخ داده است (خسروپناه،6:1381). شهید مطهری در این رابطه چنین می فرماید: « اسلام. .. مکتبی است جامع و واقع گرا، در اسلام به همه ی جوانب نیازهای انسانی، اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری و یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی توجه شده است.»(مطهری، 1372: 63).

3. دولت و حاکمیت دین

همانطور که اشاره شد دولت را از منظرهای مختلفی همچون نقش، کارکرد، اهداف و غایت می توان تعریف و تقسیم بندی کرد. این مقاله، برای اتخاذ چارچوب نظری، مبنای صورتبندی دولت را «منشأ حاکمیت» قرار داده است. در یک تقسیم بندی کلی، منشا حاکمیت دولت یا دینی است یا غیر دینی. از این رو می توان از دو نوع کلی دولت صحبت به میان آورد:

یک. دولت دینی: دولتی است که انتخاب حاکمان، وظایف، نقش، جهت گیری و اهداف دولت مستند به اراده الهی و متون دینی تعریف می گردد و براساس آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. «در دولت دینی قانون جز آنچه از سوی خداوند به پیامبران وحی شده، نیست » (لمبتون،37:1385). معیار دینی بودن یک دولت استناد به دین و پذیرش مرجعیت دین در زندگی سیاسی است و همچنین در آن ساخت عمومی قدرت سیاسی یا حداقل شرایط حاکمان با معیارهای ملحوظ در نصوص دینی تعریف می شود (فیرحی23:1395-27).

دو. دولت غیر دینی: دولتی است که انتخاب حاکمان، وظایف، نقش، جهت گیری و اهداف دولت مستند به اراده بشری تعریف می گردد و براساس آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. می توان گفت هرگونه دولتی که ناظر به دین و شریعت الهی نباشد، دولت غیر دینی است.

4. نظریه های دولت در نظام سیاسی اسلام

نظریه های شکل گیری دولت در دیدگاه مسلمانان، به دو رهیافت اصلی اهل تسنن و شیعه قابل تفکیک است:

یک. نظریه های دولت در نظام سیاسی اهل تسنن: اهل تسنن قائل به چهار نظریه اهل حل و عقد، استخلاف، شورا و استیلاء در رابطه با شکل گیری دولت هستند. (نک: قادری،14: 1388 ؛ حاجی صادقی،192:1386؛ فیرحی،39:1395).

دو. نظریه های دولت در نظام سیاسی تشیع: در تفکر شیعی می توان نظریه های دولت را ذیل دو دوره حضور معصوم(ع) و دوره غیبت معصوم صورتبندی کرد:

الف. «امامت» به مثابه نظریه دولت در عصر حضور معصومین (ع): شیعیان امامت را از ارکان اعتقادی اسلام می دانند و عقیده دارند که خداوند امامان معصوم (ع) را برای اداره نظام سیاسی و هدایت جامعه اسلامی بعد از پیامبر (ص) برگزیده است (فیرحی،41:1395-42).

ب. «ولایت فقهاء» به مثابه نظریه دولت در عصر غیبت معصوم (ع): شیعیان معتقدند در عصر غیبت که امام معصوم و خلیفه خدا بنابر مصالحی در پرده غیبت به سر می برند؛ مأموریت های دین یعنی تبیین، تفسیر و اجرای احکام الهی، رهبری جامعه اسلامی و قضاوت معطل نمانده و لاجرم کارشناسان دین، اجرای این وظایف خطیر را به نیابت از امام متعهد می شوند (حاجی صادقی،197:1386-198). در دوران غیبت امام معصوم (ع)، در تفکر شیعی دو رهیافت کلی در رابطه با ولایت فقهاء قابل پیگیری است:

یک. نظریه انتخاب: نظریه انتخاب، که عمدتا پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است؛ مهم ترین نظریه در مقابل نظریه انتصاب قرار دارد. مبنای مشروعیت در این نظریه الهی- مردمی قلمداد می شود. در این نگاه فقیه تنها در محدوده قانون اساسی و قراردادی که با مردم بسته، موظف به اعمال قدرت و حکومت است (لک زایی،1386: 50 -54).

دو. نظریه انتصاب: شیعه با استناد به اصل امامت معصوم اعتقاد دارد که تنها حاکمی که از طرف خداوند به عنوان حاکم جامعه اسلامی برگزیده باشد، دارای مشروعیت است (نوایی، 116: 1381). نقش مردم در این نظریه در حد پذیرش ولایت فقها و فعلیت دادن و کارآمد کردن ولایت و حکومت آن هاست و مردم عنصر مشروعیت بخش به حساب نمی آیند (لک زایی، 1386: 48 -49).

ج. بنیان های تفکر سیاسی آیت الله خامنه ای

در تفکر سیاسی اندیشمندان تفاوت های بنیادینی وجود دارد که ریشه آن در بنیان های فکری مختلف است. به طوری که اندیشمند معتقد به خدا، همه عالم را مخلوق و جلوه ای از او می داند اما اندیشمند ماتریالیست که اعتقادی به هیچ مبدأ و معادی ندارد نگاه دیگری به هستی دارد. همین تمایز باعث می شود در تلقی از سیاست و اندیشه سیاسی تفاوت اساسی به وجود آید (مهاجرنیا،89:1393). از اینرو اجمالا به بنیان های تفکر سیاسی آیت الله خامنه ای اشاره می شود:

3-1. هستی شناسی

از منظر آیت الله خامنه ای بینش توحیدی باید زیربنا و قاعده اساسی تمام طرح ها، برنامه ها و افکار عملی و زندگی ساز در اسلام باشد. ایشان نگرش توحیدی را دارای نقش سازنده در زندگی انسان ها می دانند (مهاجرنیا،93:1393). در واقع، توحید نوعی طرز فکر است که در بنای جامعه و اداره آن نقش اساسی دارد: «توحید هم جزو جهان بینی اسلام است، هم جزو ایدئولوژی سازنده زندگی ساز اسلام است» (خامنه ای،181: 1392).

3-2. معرفت شناسی

حضرت آیت الله خامنه ای ، تفکّرات غربی ها را تفکّراتی مبتنی بر معرفت شناسی مادّی و غیرالهی معرفی می کنند و بر غلط بودن هر دستگاه علمی و فکری که بر پایه معرفت مادّی و اعتقاد مادّی باشد، تاکید دارند. ایشان معتقدند باید با اعتقاد به وجود خدا، اعتقاد به قدرت خدا، حضور الهی و ربوبیّت الهی به حقایق آفرینش نگاه کرد و بایستی با نگاه معرفت شناسی الهی به حقایق پی برد (بیانات 30/01 /1393).

3-3. انسان شناسی

رابطه معناداری میان بنیادهای انسان شناختی با اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای وجود دارد. آیت الله خامنه ای بر اساس آموزه های اسلامی جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است و ابعاد چندگانه ای برای انسان در نظر می گیرد: «انسان محدود در جسم نیست؛ محدود در زندگی چندروزه دنیا نیست؛ محدود در معنویات هم فقط نیست؛ محدود در یک قطعه شخصی از تاریخ هم نیست؛ انسان همیشه در همه حال انسان است و ابعاد وجودی انسان، ابعاد لایتناهی است و ناشناخته است» (بیانات 26/08 / 1377). ایشان در قوام شخصیت انسانی علاوه بر تاثیر عوامل و عناصر خارجی و ظاهری برای مقومات دیگری مانند افکار و جهان بینی در تشکیل شخصیت او منشأ اثر فراوان قائل هستند (بیانات 18/03 /1368). بر اساس این دیدگاه، اسلام درصدد ساختن یک انسان کامل می باشد و از اینرو، شناخت انسان کامل یا نمونه اسلامی برای آحاد مسلمان به منظور الگوپذیری و تاسی پذیری واجب است(مطهری، 1387: ج23 ص25)

3-4. غایت شناسی

آیت الله خامنه ای طبق بینش اسلامی، سرانجام تاریخ را مثبت و جریان عالم را به طور قطع به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح و حکومت صالحان عنوان می کنند (بیانات 15/09/1379). همچنین تداوم حیات بعد از مرگ را یکی از نقطه های اصلی و اساسی در جهان بینی اسلامی می خوانند. در دیدگاه آیت الله خامنه ای این قاعده که «در اسلام زندگی با مردن تمام نمی شود» در تنظیم روابط زندگی و در تنظیم پایه های حکومت اسلامی و همچنین اداره جامعه و اداره عالم موثر است (مهاجرنیا،104:1394).

1.PNG

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۳۱
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی