مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت خادم الرضا ( علیه السّلام )کوثر

مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت
بایگانی

*سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست*
*من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!*

*تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم*
*از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!*

*طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است*
*از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!*

*شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد*
*من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!*

*به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من*
*مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!*

*دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن*
*که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!*

*هزاران بار من رفتم،ولی شرمنده برگشتم*
*ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!*

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۳۰
khademoreza kusar

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی