امام زمان علیه السلام در سیرت رفتار و شخصیت دارای ویژگی های برجسته ای است که به بعض آنها اشاره می کنیم:

1.بنده خدا

از بزرگترین صفات انبیا و اولیای الهی که در قرآن به آن بسیار توجه شده است «عبودیت» و «بندگی» ایشان است، طوری که نامی از پیامبری به میان نیامده مگر اینکه او را به عنوان بنده = عبد معرفی کرده است. امام مهدی علیه السلام که خاتم اولیاست، در برابر خدا بسیار فروتن بوده و در برابر عظمت الهی خاشع است. خدا و عظمت او در وجود حضرتش متجلی است. همواره بیم خدا به دل دارد و به مقام تقربی که نزد خدا دارد، مغرور نمی شود. در حکومت او به احدی بدی نرسد، مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد.[1]

2.خلق محمدی

قرآن کریم، پیامبران و از جمله ابراهیم خلیل و حضرت محمّد صلی الله علیه و آله را به عنوان «الگو» و «اسوه» در همه شؤون زندگی معرفی می کند. رسول خدا در قول و فعل مفسر آیه به آیه قرآن است و بدینسان به داشتن خلق عظیم هم ستوده شده است «وَ إِنَّک  لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ». آری مهدی علیه السلام هم صاحب حشمت، سکینه و وقار است. مهدی جامه هایی درشت بر تن می کند و نان ساده می خورد. علم و حلم او از همه مردم بیشتر است. او همنام پیامبر و صاحب و دارنده خلق محمدی است.[2]

امام علی علیه السلام روزی به امام حسین علیه السلام نگاهی کرد و فرمود «این پسر من آقاست. چنانکه پیامبر نیز او را آقا نامیده؛ خداوند از دودمان او مردی هم نام پیامبر به وجود آورد که در خوی و سیرت مانند خود آن حضرت است به هنگامی که مردم از همه جا غافل و حق از میان برود و ظلم سراسر گیتی را فراگرفته باشد، ظهور کند... او زمین را پر از عدل کند، همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. »[3]

3.اهل جود و کرم

از جمله ویژگیهای امام مهدی علیه السلام صفت جود و برخورد کریمانه با دیگران است او تحقق بخش «<strong>وَ عادَتُکمُ <strong>الاْحْسانُ وَ سَجِیتُکمُ الْکرَمُ»[4] است.

بخشنده بودن در عصر او به عنوان یک فرهنگ در بین مردمان رواج می یابد. حتی در روایت آمده است که در آن زمان مؤمنان در معاملات از یکدیگر سود نمی گیرند. امام علیه السلام اهل بخشش است و بدون سخت گیری نیاز و خواسته دیگران را برآورده می سازد. او نسبت به عمال و کارگزاران و مأموران دولت خویش سخت گیر، دقیق و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان است.[5]

امام عصر علیه السلام در برنامه خویش اساس کارش نیز بر تزکیه و تعلیم بنا نهاده شده است. مرحوم آیت اللّه طالقانی ذیل خطبه 134 نهج البلاغه سخنی نغز دارند که می آوریم:

«اساس کار او نه متکی به جنگ است و نه تهدید به سرنیزه و قوانین تحمیلی، شروع اصلاح و سازندگی اش از عقول و نفوس بشری، است. این کاری است که نه قدرت نظامی می تواند انجام دهد و نه قوانین و تعلیمات و علوم بشری. معلوم و اکتشاف بشری هرچه پیش رود و وسعت یابد، اگر با هدایت و اصلاح و رشد عقلی و نفسانی همراه نباشد به خیر و صلاح بشری نخواهد بود. .. تحدید هواها و طغیانها به وسیله هدایت و تنویر عقول و رشد کافی، نخستین کار و انقلاب است که شخصیت عالی آینده انجام می دهد و این هم دو قسمت دارد: قسمت نخست رشد و هدایت کلی و عمومی است برای همه بشر، قسمت بعد هدایت و حاکمیت شخص قرآن است که همان حاکمیت خدا و مشیت اوست...»[6]

4.برپاکننده دولت عدالت

از خصوصیات بارز امام مهدی علیه السلام و حکومت او عدالت گسترده در همه زمینه ها است. طوری که سراسر زمین از عدل و داد پر شود. هیچ جای زمین باقی نماند، مگر اینکه به برکت عدل و احسان او فیض برده و زنده شود. حتی جانوران و گیاهان نیز از این برکت و عدالت و دادگری و... بهره مند می گردند.[7]

در احادیث فراوان این نکته بازگو شده است که عدالت مهدوی چنان گسترده و دقیق است که به هیچکس در هیچ چیز هیچگونه ستمی نرود. نخستین نشانه عدل او اینکه سخنگویان حکومت او در مکه فریاد می زنند: «هر کس نماز فریضه خویش را در کنار حجرالاسود و محل طواف، خوانده است و اکنون می خواهد نماز نافله بخواند به کناری رود تا حق کسی پایمال نگردد و هر کس می خواهد نماز فریضه بخواند بیاید و بخواند.[8]

عصر غیبت و دوران انتظار نیز بخشی شیرین و جذّاب از عصر ظهور می تواند باشد؛ به شرطی که ایمان تقویت، ارزش های دین و مکتب تحکیم، انقلابیون و منتظران در راه خدا استوار و به وظایف و تکالیف خویش عمل نمایند.

آری پرهیز از بدی و بدعت و ترویج نیکی و معروف از جمله وظایف منتظران حکومت عدل جهانی است. آمادگی و کسب علوم و مهارت های لازم و فرآهم آوردن شرایط ظهور از دیگر برنامه هایی است که شیفتگان دولت حق بر عهده دارند. و بالاخره از مهمترین و اساسی ترین وظایف آنهاکسب معرفت و شناخت نسبت به امام زمان«عج» است که حیات واقعی و انسانی ما در گرو آن است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «<strong>من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة.»[9]

پی نوشت ها

[1] خورشید مغرب ، به نقل از المهدی الموعود ، ج 1/280 .

[2] همان.

[3] بحارالانوار ، ج 51 ، باب 4 ، ح 119 .

[4] مفاتیح الجنان ، زیارت جامعه کبیره.

[5] خورشید مغرب ، 30 .

[6] آینده بشریت از نظر مکتب ما ، ص 49-50.

[7] خورشید مغرب ، 33 ، به نقل از بحارالانوار. نک . غیبت نعمانی ، 237 ، باب 13 ، حدیث 26 و بحارالانوار ، ج 52 ، ص 304 .

[8] اصول کافی ، ج 4/427 .

[9] کافی، ج1،377 ؛ نک بحارالانوار ، ج 51 ، 73 .