چرا شناخت امام دوازهم خیلی مهم است؟؟؟
شناخت امام، درک اضطرار به او، و آگاهی به حق ولایت اوست (عارفا بحقه)؛[1] زیرا امام از ما به ما و مصالحمان آگاه تر و نسبت به ما از ما مهربان تر است؛ چون آگاهی او شهودی و وجودی است و محبت او غریزی و محدود نیست، بلکه ربوبی و محیط است؛ امام از همه کشش های نفسانی آزاد است؛ او به راه های آسمان آگاه تر از راه های زمین است. تلفیق این آگاهی و آزادی، عصمت می شود و همین زیربنا، رمز پذیرش ولایت و سرپرستی آنها و تسلیم در برابر آنهاست:
إنّما کلّف الناس ثلاثة: معرفة الأئمّة و التسلیم لهم فیما ورد علیهم و الردّ إلیهم فیما اختلفوا فیه؛[2]
مردم به سه تکلیف مکلفند: معرفت امامان، تسلیم در برابر ایشان و واگذاری امور به ایشان در اموری که اختلاف پیش می آید.
ناآگاهی از حق ولایت امام و جهل در تشخیص و مصداق این چنین امامی، آثار زیان باری هم چون چشم پوشی از همه دست آوردهای وحی، مرگ جاهلی، گم راهی و هلاکت و.. . را در پی دارد:
من شک فی أربعة فقد کفر بجمیع ما أنزل اللّه عزّ و جلّ، أحدها معرفة الإمام فی کلّ زمان و أوان بشخصه و نعته؛[3]
کسی که در چهار چیز شک کند، به همه آن چه خداوند آن را نازل فرموده کافر شده است: یکی از آنها، شناختن امام در هر عصر و زمان است که شخص امام را با صفاتی که داراست بشناسد.
من مات و هو لا یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة؛[4]
کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.
اللّهمّ عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی؛[5]
بارالها! حجت خود را به من بشناسان وگرنه از دین خود گم راه خواهم شد.
السلام علیک یا سبیل اللّه الذی من سلک غیره هلک؛[6]
سلام بر تو ای راه خدا! که هرکس غیر آن را رود، هلاک می شود.
کسانی که اضطرار به ولی را این گونه احساس کرده اند، می توانند به محبت و ولایت و اطاعت امام برسند و از تقدم و تأخّر نجات یابند، که:
«المتقدّم لهم مارق و المتأخّر عنهم زاهق»[7] و «فمعکم معکم لا مع غیرکم»[8] و از جان و مال خود در راه این حق عظیم و پیمان الهی بگذرند و هستی خود را فدای امام کنند: «الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام.»[9]
پی نوشت ها
[1] . وسائل الشیعة، ج 10، ص 293، 294، 318 و 319. در زیارت جامعه نیز از خداوند چنین مىخواهیم:« فبحقّهم الذى أوجبت لهم علیک أسئلک أن تدخلنى فى جملة العارفین بهم و بحقّهم.»
[2] . روایت از امام باقر علیه السّلام است. همان، ج 27، ص 67.
[3] . بحار الأنوار، ج 69، ص 135.
[4] . همان، ج 23، ص 94.
[5] . همان، ج 52، ص 146؛ مفاتیح الجنان، دعا در غیبت امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشریف.
[6] . مفاتیح الجنان، دعاى حضرت صاحب الامر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف. و این یعنى امام نه یک راه که تنها راه است.
[7] . مصباح المتهجد، ص 361.
[8] . مفاتیح الجنان، زیارت جامعه.
[9] . همان، زیارت عاشورا.