تجسس، یعنی تلاش برای دست یابی به اسرار، لغزش ها و عیب های پنهان دیگران.
علامه طباطبایی در ذیل آیه «وَ لا تَجَسَّسُوا» می فرماید:
تجسس، به معنای پیگیری و تفحص از امور مردم است. اموری که مردم عنایت دارند، پنهان بماند.[1]
کسی که به دیگری بدبین است آرام نمی گیرد بلکه در مقام تجسس برمی آید تا شواهدی بر بدگمانی خود پیدا کند و بدین وسیله امنیت دیگران را به خطر می اندازد. تجسس در عین آن که از سوءظن سرچشمه می گیرد، سبب تشدید سوءظن می شود.
عوامل روان شناختی و جامعه شناختی متعددی در گرایش به بدحجابی مؤثر است که بدون توجه به عوامل و ریشه های گرایش به بدحجابی نمی توان به خوبی در این زمینه امر به معروف و نهی از منکر نمود. برخی از این عوامل که باید مدّ نظر داشت از قرار ذیل می باشد:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...»[1]
ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که برخی از آنها گناه است.
شخصیت هر انسانی همانند مال و جان او محترم است و هتک حرمت اشخاص کمتر از قتل آنها نیست و چه بسا تبعات منفی بیشتری داشته باشد.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَی المُسْلِمِ دَمَهُ وَمالَهُ وَعِرْضَهُ وَانْ یظُنَّ بِهِ سُوءُ الظَّنِ»[2]
خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را محترم و نیز سوء گمان به وی را تحریم نموده است.
1- برای درآمد خود برنامه ریزی کنید.
علی علیه السلام فرمود:
حسنُ التَّدبیرِ ینمی قلیلُ المالِ وَ سوءُ التَّدبیرِ یفنی کثیرُه[1]
برنامه ریزی نیکو در امور مال، مال اندک را افزایش می دهد و برنامه ریزی بد، مال فراوان را نابود می کند.
2- سعی کنید موازنه ای معقول و منطقی بین دخل و خرج خود ایجاد کنید.
3- در هر شرایطی قسمتی از درآمد خود را پس انداز کنید.
(وَ مَنْ یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِک یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یظْلَمُونَ نَقِیراً)[1]؛ «و کسانی که کارهای شایسته کنند- چه مرد باشند یا زن- در حالی که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت می شوند و به قدر گودی پشت هسته خرمایی، مورد ستم قرار نمی گیرند».
با توجه به آیات قرآن و روایاتی که در این باره وارد شده، می توان گفت که زن و مرد در موارد ذیل، یکسان دانسته شده اند:
1- تساوی در ماهیت انسانی و لوازم آن[2].
مجازات دزدی و تعرض به اموال دیگران در کتاب خدا معین گردیده است: وَ السّارِق و السّارِقَة فَاقْطَعُوا ایدیهُما جَزاءً بِما کسْبا نَکالًا مِنَ اللَّه وَ اللَّه عَزیزٌ حَکیمٌ[1] «دست مرد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام داده اند به عنوان یک مجازات الهی قطع کنید و خداوند توانا و حکیم است.»
حرث بن حریصه می گوید: روزی یک مرد حبشی را در حال شستن دست هایش دیدم که چهار انگشت او بریده شده بود. با تعجب پرسیدم: چه حادثه ای موجب قطع انگشتان دستت شده است؟ او گفت: بهترینِ مردم علی بن ابی طالب (ع) دست های مرا بریده است. گفتم: برای چه؟
خیلی ها آرزو دارند که عاقبت به خیر شوند، امّا گاهی برخی افراد بر اساس عملکردهای ناپسند خود عاقبت کارشان به خیر ختم نمی شود. در داستان زیر قرآن کریم یکی از این افراد را معرفی می کند:
خداوند متعال در سوره طه در این مورد می فرماید: اذْ رَآ نَاراً فَقَالَ لَاهْلِهِ امْکثُوا إِنی آنَست نَاراً لَّعَلی آتِیکم مِّنهَا بِقَبَسٍ اوْ اجِدُ عَلی النَّارِ هُدًی[1] «هنگامی که موسی (ع) آتشی (از دور) مشاهده کرد، به خانواده خود گفت اندکی مکث کنید که من آتشی دیدم شاید شعله ای از آن را برای شما بیاورم، یا به وسیله این آتش راه را پیدا کنم.» در این آیه به همسر موسی (ع)، صفورا اشاره شده است و آن در هنگامی است که موسی (ع) مدت قراردادش با شعیب در مدین پایان یافته بود، همسر و همچنین گوسفندان خود را برداشت و از مدین به سوی مصر رهسپار شد، راه را گم کرد، شبی تاریک و ظلمانی بود، گوسفندان او در بیابان متفرق شدند، می خواست آتشی بیفروزد تا در آن شب سرد، خود و خانواده اش گرم شوند، اما به وسیله آتش زنه آتش روشن نشد. در این اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد.
شخصی که مبتلا به بیماری خودبزرگ بینی است برای کسی فضیلت و برتری نمی شناسد و فضیلت های دیگران را کوچک می شمارد و متقابلًا عمل خود را بزرگ می پندارد. امام صادق علیه السلام در این خصوص فرمود:
«مَنْ لایعْرِفُ لِاحَدٍ الْفَضْلَ فَهُوَ الْمُعْجِبُ»[1]؛
کسی که برای احدی فضیلت و امتیازی نمی شناسد. خود پسند محسوب می شود.
آدم خود پسند با دیگران مشورت نمی کند از مردم تشکر نمی کند و انتقاد پذیر نیست.