گناه غیبت بدتر از فحشا
صاحب زنا توبه مى کند و خداوند توبه اش را مى پذیرد ولى صاحب غیبت توبه مى نماید و خداوند توبه اش را نمى پذیرد تا وقتى که شخص غیبت شده او را حلال کند
صاحب زنا توبه مى کند و خداوند توبه اش را مى پذیرد ولى صاحب غیبت توبه مى نماید و خداوند توبه اش را نمى پذیرد تا وقتى که شخص غیبت شده او را حلال کند
حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام، فرمودند: خداوند متعال آدم را از گل آفرید از این رو خوردن طین و گل را بر ذرّیه آدم حرام نمود.
چرا خوردن گِل حرام است؟
حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام، فرمودند: خداوند متعال آدم را از گل آفرید از این رو خوردن طین و گل را بر ذرّیه آدم حرام نمود.
همچنین می فرمایند: گل مانند گوشت خوک حرام است و کسى که آن را بیاشامد و سپس بمیرد من بر او نماز نمى گزارم مگر گل قبر حضرت امام حسین (علیه السّلام) که در آن شفاء از هر دردى است و کسى که آن را با میل بخورد نه به قصد استشفاء البته در آن شفاء نمى باشد.
هشام بن حکم گفت: از حضرت امام صادق علیه السّلام سؤال کرده و محضرش عرضه داشتم:
سبب چیست که در کف دست مو نمی روید ولی پشت دست مو دارد؟
حضرت فرمودند: دو سبب دارد:[1] الف: مردم می دانند زمینی که زیر پا لگدمال شده و زیاد بر آن راه می روند در آن چیزی نمی روید[2] ب: کف دست از اعضایی است که زیاد با اشیاء ملاقات می کند از این رو حقّ تعالی آن را این طور قرار داده که مو بر آن نروید تا نرمی و خشونت اشیاء درک شود و بدین ترتیب مانعی از حسّ کردن کیفیات اجسام در بین نباشد و اساسا بقاء مخلوقات بر همین بوده و هست.
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: شعیب علیه السّلام از حبّ خدای عزّ و جلّ آن قدر گریست تا نابینا شد، پس حقّ تعالی بینایی را به او برگرداند سپس آن قدر گریست تا بینایی خود را از دست داد باز خداوند چشمانش را به او بازگرداند، پس از آن باز آن قدر گریست تا نابینا گردید، این بار نیز خدای عزّ و جلّ بینایی را به وی برگرداند، پس چون بار چهارم شد حقّ تعالی به او وحی نمود و فرمود:
ای شعیب تا کی این طور می کنی، اگر از خوف جهنّم می گریی، تو را از آن آزاد و رها کردم و اگر به جهت شوق به بهشت گریه می کنی، بهشت را برایت مباح نمودم.
در زمان فرعون آب رود نیل به زمین فرو رفت و این رودخانه بی آب شد، مردم نزد فرعون آمده و گفتند: ای سلطان برای ما در آن آب جاری کن.
فرعون گفت: من از شما خشنود نیستم تا خواسته شما را تأمین کنم.
مردم رفتند و مدتی بعد دوباره آمده و گفتند:
ای پادشاه، چهار پایان از بی آبی هلاک شدند، اگر در رودخانه برای ما آب جاری نمی کنی پس ما معبودی غیر از تو اختیار نماییم؟
فرعون گفت: بروید در راه و جاده بایستید تا مقصودتان را عملی سازم.
حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند:
در زمانهای پیشین چنین بود که شخص با این که به سن پیری می رسید موی سفید در او نبود و با این هیئت از دنیا می رفت و بسا بود که انسان به مجلسی داخل می شد که در آن پدر و فرزندانش بودند ولی از یک دیگر ممتاز و مشخص نبودند لذا آن کس که وارد شده بود می پرسید: کدام یک از شما پدر هستید؟
زمان حضرت ابراهیم علیه السّلام که فرا رسید وی به درگاه الهی عرضه داشت:
خداوندا موی مرا سفید گردان تا با آن شناخته شوم: پس پیر گردید و موی سر و محاسنش سفید گشت.
بانوی وارسته، حضرت أمّ البنین، فاطمه، دختر حزام، فرزند خالد بن ربیعة بن کلاب است. مادر آن گرامی، لیلا و یا شمامه از خانواده سهل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب است که همه پدرانش، از مردان شجاع و نامدار عرب در منطقه حجازند. همچنین جناب امّ البنین با چند واسطه به عبد مناف، جد اعلای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، نسب می رساند.
ابو الفرج اصفهانی نیز در مقاتل الطالبین از ایشان یاد کرده است. به گواهی تاریخ؛ پدران و داییهای امّ البنین علیهاالسلام در دوران قبل از اسلام در ردیف دلیران عرب محسوب می شده اند و مورخان، آنان را به دلیری و شهامت در رزمگاههای نبرد ستوده اند. آنان افزون بر شجاعت و قهرمانی، سالار و سرور قوم خود نیز بوده اند؛ آن چنان که سلاطین زمان در برابرشان سر تسلیم فرود آورده اند.
بدین گونه است که خاندان جناب امّ البنین علیهاالسلام در شرافت، شهامت، مردانگی، مهمان نوازی و دلاوری، سرآمد رادمردان عصر خود بوده اند. امّ البنین، این اوصاف والا را از اسلاف خود به ارث برد و با آموخته هایش از خاندان وحی عجین کرد و به فرزندانش نیز انتقال داد.
اگر جوانان بر اساس آنچه خداوند متعال خواسته نماز را اقامه نموده و آن را به پادارند، یقینا به تمامى آثار و برکات نماز که به بخشى از آن در پاسخ به سوال هاى گفته شد دست مى یابند، در خصوص نقش نماز در تربیت نسل نو باید گفت: این فریضه دینى پنج اثرعمده در تربیت نسل جوان ما ایفا مى نماید...
اگر علی ـ علیه السلام ـ در جریان هجوم بر منزل خود وآتش زدن درب آن، عکس العمل نشان می داد، و با استفاده از شمشیر وارد نبرد و پیکار می شد، این عکس العمل آن چنان پی آمد خطرناکی را به دنبال داشت، که نه تنها امام معصومی مانند علی، بلکه هیچ عاقلی اقدام به آن نمی کرد، و آن پی آمد خطرناک این بود که علی ـ علیه السلام ـ در برابر مردمی قرار گرفته بود، که به خدا و پیغمبر پشت نموده، و به قدرت و مقام روآورده بودند،...
احساس الگو خواهی فطری و درونی از یک سو و مشاهدة سیر تکاملی به کمال رسیدگان از دیگر سوی، انسان را وا می دارد تا برای رسیدن سریع تر به کمال مطلوب، روش و سیرة آن تکامل یافتگان را الگوی خویش سازد و تلاشی آگاهانه و هدف دار برای ایجاد هماهنگی و انسجام رفتاری با الگوهای خویش در پیش گیرد. حال باید توجه داشت که در این الگو خواهی نکاتی قابل توجه می باشد که بدون توجه به آنها الگو خواهی با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد